سرخط خبرهای پیک ایران

۱۳۸۸/۷/۶

روایتی دیگر از مدیر عامل حانه سینما ؛ ماجرای لیست سیاه تلویزیون


اين فهرست ظاهرا مخفي بود و فقط آدم هاي درون سيستم خودشان نام افراد فهرست را مي دانستند. چون من خودم فهرست را ديده ام اين را مي گويم. حتي نامه اي که براي ضرغامي نوشته شده هم وجود دارد.
محمد تاجيک:محمد مهدي عسگرپور در هفته هاي اخير به چهره اي به شدت خبر ساز در رسانه ها ومطبوعات تبديل شده است.

او سال گذشته فيلم موفق "هفت وپنج دقيقه " را در جشنواره داشت واستقبال خوبي از آن شد.فيلمي با حضور بازيگران ايراني چون رضا کيانيان ورضا عطاران به همراه بازيگران فرانسوي. اين فيلم احتمالا در نيمه دوم سال اکران مي شودوپخش آن را فيلميران برعهده دارد.

همين چند هفته پيش بود که در گفت وگويي با ايسنا به شدت و با صراحت از سياست زده شدن وامنيتي شدن عرصه فرهنگ انتقاد کرده وگفته بود:هميشه نگاه امنيتي پاسخ هاي امنيتي و دم دستي به معادلات فرهنگي داده است .

عسگر پور سپس نامه اي سر گشاده خطاب به صفار هرندي نوشت و با کنايه نسبت به اظهار اخير او گفت: اکنون در تمام حوزه هاي هنر و فرهنگ افراد شاخصي که تعدادشان کم هم نيست داراي اصالتي هستند که خود تبديل به پيام و حتي رسانه شده اند، قطعا مطالبات اين افراد از مديران دولتي حوزه فرهنگ نه تعطيلي است و نه بي بند و باري، اما شايد چون تيغي در کف ندارند در محاسبات هم نمي آيند.

به اعتقاد مدير عامل خانه سينما، مشکل بزرگ، قرار گرفتن مديران مظلوم فرهنگ، بين دو تيغ يا چند تيغ که عصاره آنها کج فهمي است نمي باشد، بلکه مشکل عدم تسلط بخش مهمي از آنان به موضوع مديريت فرهنگي و هنري است و بدون ترديد کم تسلطي مديران اين حوزه،(عليرغم داشتن نيت خوب و يا هر خوب ديگر) منجر به فهم ناقص نشاني ها و انتقال همان اشتباهات به پيکره مجلس و دولت و حتي مردم است.


به ما مي گويند ازبي اعتمادي حرف نزنيد


اما عسگر پور به تازگي نيز گفت گويي با مهدی طاهباز در هفته نامه مثلث کرده ودر اين گفت وگو به شدت نسبت به وضعيت فعلي سينما هشدار داده است. عسگرپوردر اين مصاحبه گفته است:به ما توصيه مي شود که مدام نگوييد ميان هنرمندان و دولتمردان يک ديوار بي اعتمادي به وجود آمده است. ما بايد اين مسايل را با جملات ديگري بيان کنيم، اما واقعيت همين چيزهاست. بخش عمده اي از اهالي فرهنگ، نااميدانه با دولتمردان برخورد مي کنند. به همين دليل در بحث ها هم چندان مشارکت ندارند. برخي اين مساله را حسن مي دانند و مي گويند که خدا را شکر که همه چيز ساکت شده و اينها کمتر حرف مي زنند و کمتر ديده مي شوند. اما اثرات اين مساله بسيار روشن و واضح است; ما به سرعت پارامترهاي فرهنگي مان را از دست مي دهيم و ديگر با خيلي از کشورهاي اطرافمان که يا هنرمند و اهالي فرهنگ ندارند و يا خيلي ساکت هستند، تفاوتي نخواهيم داشت.



اگر صفار وزير مي شد کارش به سه ماه
هم نمي رسيد



عسگر پور درادامه صحبتهاي خود گفته که در همه جاي دنيا، از نشانه هاي يک جامعه پويا و رو به رشد اين است که اهالي فرهنگ و هنرش حضوري چشمگير و علني دارند; آنها ديده و شنيده مي شوند و از بيرون اينگونه حس نمي شود که انگار رابطه آنها با حاکميت قطع شده است و يا در حال قطع شدن است. آقاي وزير جديد در چنين موقعيتي وارد شده و به نظر من تلاشش را خواهد کرد که اوضاع بهبود يابد. به هر صورت آقاي حسيني آدم باهوشي است و يک دانشگاهي و فرد تحصيلکرده است. او به محض ورودش خواهد فهميد که اين حال فرهنگ، حال چندان خوبي نيست و اگر بخواهيد با يک ديدگاه ايدئولوژيک وارد کار شويد، همان ابتدا قافيه را خواهيد باخت. حتي اگر آقاي صفار هم در اين شرايط با ديدگاه چهار سال پيش خود وارد وزارتخانه مي شد، به عقيده من کارش به چهار سال هم نمي کشيد و خيلي سريع، حتي طي دو سه ماه تکليف معلوم مي شد. بنابراين آقاي حسيني الان در اين ظرف وارد شده است. اين ظرف مقتضياتي دارد که مشخص است. ايشان همانگونه که خودش هم اعتقاد دارد و آن را عنوان مي کند، بايد کاري کند که اين آشتي اتفاق بيفتد. اما اينکه اين کار چگونه مي خواهد انجام شود و اصلا با ابزارهاي فعلي چقدر ميسر است، معلوم نيست. اگر اين آشتي صورت نگيرد، سکوت سنگيني جامعه هنري را فراخواهد گرفت که شايسته کشور ما نيست. خسارات اين مساله در کوتاه مدت تا حدودي و در بلند مدت بسيار زياد خودش را نشان خواهد داد. اما متاسفانه چند سالي است وضعيت اداره کردن کشور به گونه اي شده که فقط به تبعات کوتاه مدت کارها توجه مي شود و اصلا مهم نيست که دو سال بعد چه اتفاقي خواهد افتاد و فلان رفتار چه تاثيري را در جامعه خواهد داشت.

هشدار نسبت به جريان تقلبي


عسگر پور همچنين افزوده است:الان اين مهم اين شده است که فلان کار در شرايط حال چه نتيجه اي مي دهد. مثلا فکر مي کنيم که الان اين سکوت سنگين جامعه هنري چقدر براي کشورمان مفيد است و اهميتي ندارد که چهار سال بعد چه خواهد شد. براي پر کردن خلا» فرهنگي هم مثلا به تلويزيون مي گوييم که بيشتر فيلم پخش کند. يا اگر نتوانستند با اين برنامه هاي فعلي مردم را پاي تلويزيون خودمان نگه دارند، مي شود اين افرادي را که در پارک ها و محافل براي مردم برنامه اجرا مي کنند و آنها را مي خندانند به تلويزيون آورد که البته اين کار در حال انجام هست. يا مثلا خلا» چاپ کتاب را هم خودمان يک جوري پر مي کنيم. من به عنوان يک سازمان نظامي -فرهنگي وارد کار مي شوم و در تيراژ بالا کتاب چاپ مي کنم. اصلا فيلم هم خودم مي سازم. در ابتدا اصلا کار پيچيده اي به نظر نمي آيد اما در ادامه به يک جريان کاملا تقلبي برخورد خواهيم کرد...

روايت عسگر پور از ليست سياه تلويزيون

مدير عامل خانه سينما همچنان خبر ساز است. او هفته گذشته بود که در گفت وگوي ديگري با يک روزنامه اقتصادي زواياي جالبي را از ليست سياه تلويزيون فاش کرد. او در اين مصاحبه گفته بود:اين فهرست ظاهرا مخفي بود و فقط آدم هاي درون سيستم خودشان نام افراد فهرست را مي دانستند. چون من خودم فهرست را ديده ام اين را مي گويم. حتي نامه اي که براي ضرغامي نوشته شده هم وجود دارد. اين فهرست با امضاي مدير يکي از شبکه ها بود که من ديدم.اصلا امضايي هم وجود نداشته باشد، به بعضي از همکاران ما که رفتند با تلويزيون کار بکنند گفته شد شما نمي توانيد کار کنيد، چون اسمتان در فهرست است.اين ماجرا يعني ما فقط با سانسور اثر هنري مواجه نيستيم، حالا ديگر با سانسور آدم ها مواجه شده ايم که يکي يکي حذف مي شوند. حد نهايت پيشرفت اين شکل از عملکرد تا کجاست؟اين فهرست در شکل خوشبينانه شايد قرار بوده کارکرد مقطعي داشته باشد; يعني بعدا بگويند شما مشکلي نداريد و مي توانيد کار کنيد، اما حواستان باشد که در آينده چه مي کنيد!اگر حتي اين کارکرد را هم در نظر بگيريم، اما اين ماجرا با هر نيتي تاثير خود را در بدنه سينماگران مي گذارد.

شفاف

هیچ نظری موجود نیست: