07/09/2009
رلدیو صدای آمریکا
سیخونک یک وبلاگ جانشین است برای روز مبادا! روز مبادا هم همان روزی است که موش دیوارها، خوردن برادر بزرگتر را شروع کرده باشند
او گفت: "در این جلسه در خصوص فراهم آوردن زمینه آزادی افرادی که جرمشان قابل اغماض است، مانند دانشجویان و اساتیدی که نقش غیر موثری در این حوادث داشتند وهمچنین تعیین تکلیف کسانی که به نسبت افراد قبلی جرمشان سنگین تر است بحث و تبادل نظر شد."
آقای تجری افزود: "در مورد افراد دسته دوم با توجه به اینکه مدت مدیدی از زمان بازداشتشان می گذرد در حالیکه با حکم قرار موقت بازداشت شده اند و تا کنون دلائل وشواهد کافی هم در خصوص محکومیت این افراد به محاکم قضایی ارائه نشده است لذا بازداشت این افراد با شرایطی که ذکر شد هیچ توجیهی ندارد و براین اساس خواسته شد در دادگاه صالحه با اجرای دقیق قانون و آئین دادرسی کیفری و همچنین توجه به حقوق شهروندی به اتهام بازداشتیهای مذکور رسیدگی شود تا اگر مستحق مجازات بودند هرچه سریعتر مجازات شوند واگر هم قرار شد که آزاد شوند هرچه زودتر این اتفاق بیافتد تا این افراد از حالت بازداشتی و سلول انفرادی خلاص شوند."
فرهاد تجری در این گفت و گو به سخنان امروز (دوشنبه، 16 شهریور) محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران اشاره کرد و گفت که اگر او در مورد انجام برخی حوادث بازداشتگاهها توسط عناصر وابسته به جریانات آشوبگر اسناد قطعی دارند ارائه نماید تا رسیدگی شود.
V 70 milyoon moje Sabze Azadi
Sili mohkami ra be goshe Ajnabiyan Iranisetiz khahd navakht !!!!
Tehran bayad soghoot konad !!!
Zendeh bad Secularism (Maktabe Aghlaniyat)
شهرداری مشهد نام بلوار «ایرج میرزا »را در این شهر تغییر داده است ودر توجیه اقدام خود بر روی پرده یبزرگی ،در یکی از معابر ،اطلاعیه ای را منتشر نموده که از آن برداشتی جز عدم آگاهی از شاخصه های فرهنگی وادبی چیز دیگری استنباط نمی شود .آنچه بیش از تغییر نام بلوار تاسف برانگیز است ،توضیحات نامناسب ،ناآگانه واهانت آمیز درباره یاین چهره یادبی است .ادبیات محل بازآفرینی و انعکاس واقعیات جامعه است. این انعکاس در آثار بسیاری از چهرههای کهن و معاصر کشور به چشم میخورد. با دیدگاه شهرداری مشهد باید نام بسیاری از خیابانها، میادین و ابنیه را در سطح کشور تغییر داد. زیرا که سعدی، مولانا، عبید زاکانی و بسیاری دیگر از ستارگان ادبیات ایران در آثار خود نکاتی را انعکاس دادهاند که ممکن است با سلیقهی کسانی همخوانی نداشته باشد. اما معیار رویارویی با مفاخر فرهنگی نباید سلیقهی فردی یا گروهی در یک محدودهی مکانی و زمانی باشد. میزان اعتبار فرهنگی هر شخصیتی در عرصهی ناخودآگاه جمعی و تاریخی یک ملت تعیین میشود.
ما جمعی از طنزپردازان ضمن اظهار تاسف از این اقدام غیرفرهنگی واعتراض به آن ،از شهرداری وشورای شهر مشهد می خواهیم از این پس در مواجهه با مفاخرکشور با احتیاط وآگاهی بیشتری روبرو شود وضمن بازگرداندن نام «ایرج میرزا »به این بلوار ،بخاطر اقدام ناصواب وناصحیح خود عذرخواهی نمایند .
از سایت ماتینه
خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 12 شهریورماه
این مراسم در دفاع از پیکار آزادیخواهانه و دلاورانه مردم ایران و با یاد جانباختهگان سالهای اخیر این مبارزات در تاریخ ۲۸ ماه اوت ۲۰۰٩ در شهر استکهلم برگزار شد.
در این مراسم مریم هوله، عباس سماکار، سهراب مختاری، یاور استوار و علی کامرانی به شعرخوانی پرداختند و بهرام رحمانی که از سوی هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید، سازمان دهنده و برگزارکننده این مراسم بود، سخن گفت و شاهین نجفی، خواننده رپ معترض، با ترانه های پرشور و تندآهنگ خود در این مراسم، شور جوانی و اعتراض نسل هموندش را به زیباترین شکل ارائه کرد.
گوینده و مجری برنامه این مراسم صوفی کریمی بود که با بیان گرم و خوانشهای کوتاه متنها، فضای لازم را برای اجرای برنامه میهمانان ایجاد میکرد و آنان را به روی صحنه فرامیخواند.
این مراسم در امتداد حرکت همواره کانون نویسندگان ایران در تبعید و در راستای دفاع از آزادی اندیشه و بیان، به مثابه صدائی بود که میکوشید ندای مبارزات جاری مردم ایران را به گوش مردم جهان برساند.
جدا از سخن آغازین بهرام رحمانی که در به تحلیل شرایط کنونی در مبارزات مردم ایران و چشماندازها و نتایج آن اختصاص داشت، تم غالب و زبان گویای مراسم، با بازخوانی شعر و ترانه، بیان رساترین حس همدلی و همبستگی مبارزاتی شاعران و خواننده شرکت کننده با پیکار دلاورانه مردم ایران بود.
شعرهای مریم هوله، با فضای تراژیک و لحن و طنین سنگین و اعتراضی خود زبان زنان و درد و پیچیدهگیهای تراژیک زندگی آنان را ارائه میکرد. طنز یاور استوار در شعر، گزندگی زبان تند اعتراض کنون بود و شعر علی کامرانی، همراه با ترانهخوانی او، و شعر محمد مختاری که از زبان سهراب مختاری خوانده و بیان میشد، فضای مبارزاتی موجود را به رنگها و فضاسازیهای گوناگون بازسازی میکرد و شعر عباس سماکار نیز با تصویرسازیهای رنگین و مهتابی اش و با ساختی از پیکارگری پوشیده و عمیق آن زبان شب همبستگی با مبارزات مردم را میساخت.
بخش پایانی برنامه این مراسم با ترانه های رپ معترض، با صدای گیرا و ریتم تند شعرهای دلنشین و شور جوانی شاهین نجفی توام بود که شرکت کنندگان سن و سال دار مراسم را نیز به هیجان واداشته بود و همگی به شدت برای او ابراز احساسات میکردند.
برگزاری چنین شب هائی از این پس نیز همچنان در دستور کار کانون نویسندگان ایرن در تبعید باقی ست و کانون میکوشد جدا از مبارزات دیگرش در راستای دفاع از آزادی اندیشه و بیان، از این طریق نیز بر شور مبارزاتی جاری بیافزاید و امید و پشتیبانی و همدلی با مردم ایران را که سالهای دراز است در سلطه نابکارانه رژیم جمهوری اسلامی دست از پیکار برای آزادی و رهائی و برابری نمیکشند، تداوم بخشد.
کانون نویسندگان ایران در تبعید
مردمک
تهدید دانشگاهها