احتمال رسيدگي به اتهامات خاتمي بدون حضور وي در دادگاه

احتمال رسيدگي به اتهامات خاتمي بدون حضور وي در دادگاه
عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي گفت که احتمالاً به اتهامات افرادي همچون خاتمي بدون حضور آنان در دادگاه رسيدگي مي‌شود. جواد کريمي قدوسي در گفت‌وگو با ايرنا، با اشاره به اتهامات احتمالي وارده به محمد خاتمي، رئيس بنياد باران طي اغتشاشات اخير گفت: تحليل من اين است که افرادي همچون خاتمي بنا به سابقه خود در نظام جمهوري اسلامي، به دادگاه خوانده نمي‌شوند. کريمي قدوسي ادامه داد: بر اين باورم که سيره ولايت و رهبري و نظام اسلامي بر اين نيست که اين افراد به دادگاه بيايند مگر اين‌که حق‌الناس سنگيني بر عهده آنان باشد. عضو کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي با تأكيد بر اين‌که «بجاست تا دستگاه قضايي براي رسيدگي به اتهامات مطرح شده مرتبط با محمد خاتمي بر اساس اعترافات صورت گرفته، وي را ممنوع‌الخروج کند»، اضافه کرد: دستگاه قضايي مي‌تواند چنين تصميمي گرفته و اين احکام را صادر کند.

روزنامه ایران 17 مرداد 1388

ویدیو کلیپی از شمیم در همبستگی با مردم ایران

http://

برای گسترش جنبش دادخواهانه مردم به شهرهای ديگر ايران

ايميل ارسالی به روشنگری

بسيار بجا خواهد بود که آقای موسوی به شهرهايی مانند
تبريز- اصفهان - شيراز- رشت - قم و يا مشهد رهسپار شوند
اين سفرها ميتواند برای شرکت در نماز جمعه و يا زيارت باشد
شهرهايی که فاصله نزديکتری به هم دارند مانند مازندران ويا گيلان
آقای موسوی ميتوانند از اتوبوس ويژه ای که همراهان او ايشان را همراهی ميکنند استفاده نمايند
برای گذر از خيابان اصلی شهر نيازی به مجوز نيست
مردم ميتوانند در پياده روها با تکان دادن دست از ايشان حمايت کنند
شيوه ای از اين مسالمت آميزتر و مدنی ترسراغ ندارم

16 مرداد 1388 22:20

پاسخ به محقق داماد دفتر احمد خاتمی به نامه محقق داماد پاسخ داد

مردمک

دفتر آیت‌الله سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و نماینده مجلس خبرگان رهبری با ارسال نمابری به بخشی از نامه سرگشاده آيت‌الله محقق داماد به آیت‌الله شاهرودی، رییس قوه قضاییه پاسخ داد.

آیت‌الله محقق داماد، استاد کرسی فقه و حقوق و فلسفه و عضو فرهنگستان علوم ایران در نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه که در تاریخ 14 مرداد 88 در بعضی از جراید به چاپ رسید از عملکرد این قوه در قبال حوادث پس از انتخابات 22 خرداد انتقاد کرده است.

پیشتر آیت‌الله محقق داماد نامه‏ای نوشته و در بخشی از آن به سخنان سید احمد خاتمی در جریان نماز جمعه دوم مرداد تهران اشاره نموده بود.

محقق داماد در نامه انتقادی خود آورده بود: شگفتا! کار قوه قضایيه به جايی رسيده که از يک سو توسط ائمه جمعه موقته توصيه به بی‌رحمی شوند و حديث شريف لا دين لمن لا رحم له را فراموش کنند و يا به «گرفتن اعتراف!!» مفتخر گردند.

در نامه‌ای که از سوی دفتر سید احمد خاتمی منتشر گشت یادآوری شده است که آیت‌الله خاتمی در خطبه‌های نماز جمعه دوم مرداد، اغتشاشات، تخریب‌ها، آتش زدن مساجد، آتش زدن اتوبوس‌ها، تخریب امکانات مردم، ایجاد ناامنی و وحشت و اذیت و آزار مردم را از دیدگاه فقه به عنوان «بغی» و «محاربه» معنی کرده است.

سید احمد خاتمی در خطبه‌های نماز جمعه تهران بغی را به عنوان شخصی که علیه نظام اسلامی خروج کند و محاربه را هر کس که مسلحانه، چه با سلاح گرم و چه با سلاح سرد به جنگ با مردم بیاید معنی کرده است.

دفتر احمد خاتمی یادآوری می‌کند که وی از قوه قضاییه در طول هفته قضاییه خواسته است تا با سران اغتشاش که سر در آخور آمریکا و اسراییل دارند قاطعانه و بی‌رحمانه برخورد کند تا مایه عبرت برای همگان باشد.

در نامه‌ منتشر شده از سوی دفتر احمد خاتمی با استناد به آیه‌ای از سوره مائده در قرآن کریم که در آن سخن از اعدام و اشد مجازات برای این افراد آمده تاکید شده است که روی سخن وی در نماز جمعه دوم مرداد با سران اغتشاش و محاربین و بغات است.

در این نامه با استناد به آیه دوم سوره نور یادآوری شده است که قرآن مجید نسبت به همه کسانی که حد الهی در مورد آن‌ها اجرا می‌شود هم توصیه به پرهیز از رحم و عطوفت نا به جا می‌کند.

در این نامه به بخشی از سخنان احمد خاتمی در نماز جمعه دوم مرداد اشاره شده و آمده است: برخی از مطبوعات دروغگوی غربی از جانب بنده تيتر کرده‌اند معترضين به نظام محاربند در حالی که من نگفتم معترضين محاربند بلکه گفتم آن‌هايی که آدم می‌کشند و با سلاح به جان ملت می‌افتند محارب هستند و بايد با آن‌ها برخورد شود.

متن نامه دفتر سید احمد خاتمی می‌افزاید: معتقديم آنان که بی‌گناه بوده‌اند بايد مورد دلجويی و عطوفت قرار گيرند و آسيب‌هايی را که تحمل نموده‌اند نيز جبران شود و گروهی هم که مرتکب تخلفات قابل عفو شده‌اند نيز با رافت اسلامی با آنان رفتار شود اما افرادی که امنيت جامعه را به خطر انداخته‌اند و مباشر ناامنی، قتل، جرح و امثال آن بوده‌اند و يا سبب اقوای از مباشر هستند بايد به اشد مجازات برسند تا مايه عبرت ديگران گردد.

گفتنی است آیت‌الله محقق داماد در نامه خود به آیت‌الله شاهرودی، قوه قضاییه را مسوول اتفاقاتی که در روزهای اخیر رخ داده است دانسته و آورده بود: شما در حوادث اخير می‌توانستيد آمرين قانونی در هر پست و مقامی که هستند و مامورين متخلف از موازين اخلاقی را به دست قضات شريف آگاه به قوانين محاکمه کنيد که لااقل تا امروز که واپسين روزهای رياستتان است، نکرده‌ايد.

عکس هایی از مراسم خاکسپاری شهید کیانوش آسا در کرمانشاه که روز گذشته برگزار شد

فیروز آبادی :سربازان ما حاضرند بمیرند تا آشوبها را به پایان برسانند

سی ان ان : ژنرال فیروز آبادی فرمانده ستاد ارتش ایران گفته است که ما حاضریم همانند جنگ هشت ساله با عراق خودمان را قربانی کنیم تا معترضان آشوبگر به اهداف خود نرسند. در عین حال رجب زاده فرمانده پلیس تهران از به کارگیری 50 هزار نفر نیروی ضد شورش واکنش سریع به عنوان "افسران افتخاری پلیس " خبر داد.

15 مرداد ادامه اعتراضات در تهران و کرمانشاه

http://

اسامی شکنجه گران زندان کهریزک از جمله رادان جنایتکار

اسامی شکنجه گران زندان کهریزک از جمله رادان جنایتکار

اسامی شماری از شکنجه گرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه های وحشیانه در زندان کهریزک به قتل رسانده اند: احمدرضا رادان (جانشین فرمانده نیروی انتظامی)،عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)،حقی فرمانده گارد ، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک ، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روح الامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک و هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار می دادند.****فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایراندر پی تحقیقات بعمل آمده اسامی و مشخصات افرادی که در اردوگاه مرگ کهریزک به شکنجه زندانیان پرداخته و شماری از آنان را با ضرب و شتم و شکنجه به قتل رساندند، اعلام می شود.براساس گزارشهای بدست آمده، در اردوگاه مرگ کهریزک یک سولۀ مستطیلی شکل ایجاد شده بود و این سوله را قفس بندی کرده بودند، مساحت هر قفس در حدود 30 متر مربع می باشد. در هر کدام از این قفسها بین 40 الی 60 نفر جا داده می شد که زندانیان تقریبا فقط قادر به ایستادن باشند. در این سوله در حدود 200 نفر از دستگیر شدگان قیام مردم ایران و تعدادی از زندانیان عادی نگهداری می شدند.دستگیر شدگان به محض ورود به این زندان تحت شکنجه قرار می گرفتند. شکنجه و زدن ضرباتی که معمولان سر و صورت زندانی و نقاط حساس بدن او را هدف قرار می دادند . شکنجه گران با استفاده از ابزارهای شکنجه مانند باتون، لوله های فلزی،نبشی وشلاق شکنجه می کردند و بیشتر به سر زندانی می کوبیدند .شکنجه گران در مواردی بر روی زندانیان آب گرم می ریختند که یکی از موارد شکنجه روتینی آنها است. آنها همچنین حکم مرگ افراد را داشتند و خود می توانستند تصمیم بگیرند و به اجرا در بیاورند البته مرگ در زیر شکنجه های سبعانه و قرون وسطائی صورت می گرفت و مرگ اکثر جان باختگان بصورت تصادفی نبوده بلکه با طرح،تشخیص و تصمیم قبلی صورت می گرفت.در زیر شکنجه های طاقت فرسا و غیر انسانی که بطور سیستماتیک و علیه تمامی زندانیان صورت می می گرفت.آنها قربانیان خود را انتخاب می کردند و در زیر شکنجه به قتل می رساندند. بنابه گفتۀ شاهدین تقریبا در هر 24 ساعت 2 ال 3 نفر را به قتل می رساندند که در مجموع کسانی که به قتل رسانده شدند در حدود 15 الی 20 نفر می باشند پیکر آنها را لای پتو می پیچاندند و در وانتی قرار می دادند و به سردخانه کهریزک تحویل می دادند.از جمله جوانانی که در زیر شکنجه به قتل رسیدن می توان نام محسن روح الامینی و محمد کامرانی را نام برد. محسن روح الامینی توسط فردی بنام سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه مرگ کهریزک پس از شکنجه های زیاد با یک وسیله فلزی به سر شهید راه آزادی مردم ایران محسن روح الامینی می کوبد و در حالی که خون از سر او جاری بود بدستور وی توسط شکنجه گرانی به نامهای سید موسوی و سید حسینی از پا آویزان می شود و مدتها بدین صورت قرار داده می شود که همچنان خون از سر او جاری بود تا زمانی که او جان باخت. محسن روح الامینی با هدف به قتل رساندن شکنجه می شد. با شیوه مشابه محمد کامرانی را به شهادت رساندند.چندن نفر از کسانی که شاهد قتل و شکنجه بودند حاضرند در هر دادگاه بین المللی و هیئت تحقیق بین المللی علیرغم خطر جانی مشاهدات خود را بیان کنند با دلیل و مدارک قابل استناد. آنها همچنین در صورت لزوم می توانند به خانواده های قربانیان به عنوان شهود در هر دادگاه مسقل شرکت کنند به شرط تامین جانی انها . کسانی که در شکنجه و قتل جوانان قیام مردم ایران مسقیما نقش داشتند و تا به حال منجر به مرگ تعداد زیادی از جوانان شده است.احمدرضا رادان ،عامریان (عامری) معاون رادان ،کشمیری (از دستیاران رادان)،حقی فرمانده گارد ،کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک،سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک ،پاسدار سید موسوی قاتلین ( محسن روح الامین)، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک و 8 نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار می دادند.احمد رضا رادان به اتفاق تعدادی از همدستانش مانند کشمیری، عامریان(عامری) و حقی با هلی کوپتر چند روز درهفته به کهریزک می آیند و زندانیان را خود مورد شکنجه های وحشیانه و تحقیر قرار می دهد.احمد رضا رادان خطاب به زندانیان گفت :در دنیا اول اینجا است زندانی که زندانی را آدام می کنیم بعد ابوغریب و گوانتاناموه علی خامنه ای ولی فقیه روز سه شنبه 6 مرداد ماه دستور بسته شدن بازداشتگاه کهریزک را صادر کرد زیرا، بگفته وی در آنجا معیارهای لازم برای حفظ حقوق بازداشت شدگان وجود ندارد. این در حالی است که در این اردوگاه مرگ دهها نفر به قتل رسیدند و صدها نفر در اثر شکنجه دچار صدماتی شدند و تا پایان حیاتشان اثرات جسمی و روحی آنرا با خود دارند.علی خامنه ای که افراد فوق مجری فرامین وی بوده از ترس به محاکمه کشاندن آنها و افشای نقش خود اقدام به بستن شتاب زده و از بین بردن آثار جرم نمود و افراد فوق را برای ادامۀ جنایت علیه بشریت به شکنجه گاههای دیگر منتقل کرده است.فعالین حقوق بشر و دمرکراسی در ایران،جنایت های قرون وسطائی که در اردوگاه مرگ کهریزک توسط بالاترین مقامات انتظامی که مجریان دستورات علی خامنه ای ولی فقیه هستند را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار ارسال هیئت تحقیق برای بررسی جنایتهای که در این بازداشتگاه و سایر بازداشتگاهها صورت می گیرد می باشد و تحت پیگرد بین المللی قرار دادن آمرین و عملین آن است.15 مرداد 1388 برابر با 6 اگوست 2009گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:دفتر دبیرکل سازمان ملل
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

برگرفته شده از ایران پرس نیوز

خبرهای اعدام، اعتراف گیری، . بدرفتاری با زندانیان در ایران

خبرهای اعدام، اعتراف گيری، و بدرفتاری با زندانيان در ايران
07/08/2009

VOAnews
حجت الاسلام قربانعلی دُری نجف آبادی از اخذ اعترافات دفاع کرد
حجت الاسلام قربانعلی دُری نجف آبادی ، دادستان کل جمهوری اسلامی طی اظهاراتی در شیراز از اخذ اعترافات از چهره های اصلاح طلب و دولتمردان پیشین جمهوری اسلامی دفاع کرد و گفت اعتراف ها رویه ای قانونی داشته است. وی همچنین گفت اعترافات تاثیر کمی در حکم دادگاه دارد. پیش از این آیت الله العظمی صانعی، از مراجع تقلید شیعیان مخالفت خود را با اخذ اعتراف ها اعلام و اعتنا به آن را مخالفت آشکار با قرآن توصیف کرده بود. آیت الله العظمی صانعی همچنین انتشار اعترافات را گناه خوانده بود. به گفته این مرجع تقلید براساس آیات قرآن هرگونه اعتنا به ستمکاران و ظالمان و اعتماد بر آنان گناهی خطرناک است و برگزاری دادگاه اخیر معترضان به نتیجه انتخابات قطعاً با گناه همراه بوده است.
هیلاری کلینتون: محاکمات اخير نشان می دهد جمهوری اسلامی از مردمانش می ترسد
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده با اشاره به محاکمه اخیر بیش از صد نفر در ایران گفت این محاکمه نشان می دهد جمهوری اسلامی از مردمانش می ترسد. اخیراً اولین جلسه محاکمه بیش از صد نفر از جمله چهره های اصلاح طلب و دولتمردان پیشین جمهوری اسلامی در ایران به اتهام دست داشتن در اعتراض های مردم به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده است. وزیر امور خارجه ایالات متحده روز پنجشنبه به شبکه خبری سی ان ان گفت محاکمه اخیر بدون شک یک نمایش است. به گفته خانم کلینتون به نظر او محاکمه این افراد به خوبی نشان می دهد رهبری ایران از مردمش و از حقایق و از اطلاعاتی که بیرون می آید می ترسد. از جمله افرادی که جمهوری اسلامی ایران آنان را محاکمه می کند مازیار بهاری، خبرنگار ایرانی کانادایی و کیان تاجبخش، پژوهشگر ایرانی آمریکایی است. وزارت امور خارجه آمریکابا صدور بیانیه ای نسبت به وضعیت آقای تاجبخش ابراز نگرانی شدید کرده و اعلام کرده است که اتهاماتی که مقامات ایران به او وارد کرده اند بی اساس است.
اتحادیه اروپا اعدام دست جمعی بیست و چهار نفر را در زندان رجایی شهر کرج محکوم کرد
اتحادیه اروپا روز پنج شنبه اعدام دست جمعی بیست و چهار نفر را در زندان رجایی شهر کرج محکوم کرد. سوئد که ریاست اتحادیه اروپا را بر عهده دارد با انتشار بیانیه ای اعلام کرد این اتحادیه نگران استفاده مداوم از حکم اعدام در ایران است که در ابعاد گسترده ای در آن اجرا می شود. جمهوری اسلامی پنجشنبه هفته ی گذشته بیست و چهار نفر را به اتهام قاچاق مواد مخدر در زندان رجایی شهر کرج به طور دست جمعی اعدام کرد. جمهوری اسلامی از این اعدامیان به عنوان قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر یاد کرده است. مقامات جمهوری اسلامی می گویند مجازات اعدام برای قاچاقچیان مواد مخدر ضروری است. ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین میزان مصرف مواد مخدر را دارد.

وضعيت عبدالله مؤمنی و هاله سحابی در زندان
همسر عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران موسوم به ادوار تحکیم وحدت گفت در ملاقاتی که روز چهارشنبه در زندان اوین با وی داشته شاهد آن بود که شوهرش قدرت تکلم و راه رفتن را از دست داده و تعادل روحی و جسمی نداشته است. فاطمه آدینه وند گفته است در ملاقات با شوهرش که ده دقیقه به طول انجامید فرد بازجو نیز حضور داشته و مکالمات آنان را ضبط کرده است. آقای مؤمنی، از حامیان مهدی کروبی بیش از چهل روز پیش توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. فاطمه آدینه وند می گوید مسوولان امنیتی از او خواسته بودند تا هیچگونه مصاحبه ای انجام ندهد. از سوی دیگر عزت الله سحابی، از فعالان ملی مذهبی ایران از بازداشت دخترش، هاله سحابی ابراز نگرانی کرد. به گفته عزت الله سحابی هنوز معلوم نیست چه مرجعی دخترش را روز چهارشنبه بازداشت کرده است. آقای سحابی می گوید دخترش بیماری دیابت دارد و نگران سلامت وی است.

خودكشى بخاطر هتک حرمت توسط دژخيمان ولى فقيه

خودكشى بخاطر هتک حرمت توسط دژخيمان ولى فقيه

به گزارش دريافتى، دخترى به نام مريم شب چهارشنبه در تهران پس از آزادى از زندان اقدام به خودكشى كرده است. وى كه با خوردن قرص خواب آور خودكشى كرده هم اكنون در كما بسر مى برد.

بنابر اين گزارش مريم روز هفتم مرداد در جريان تظاهرات توسط مزدوران رژيم دستگير و در زندان مورد تجاوز قرار مى گيرد. وى روز يازدهم مرداد آزاد مى شود و پس از آزادى دست به خودكشى مى زند

يادداشت شادی صدر پس از آزادی

يادداشت شادی صدر پس از آزادی
شادی صدر
الان درست دو روز است كه بيرون آن ديوارهاى بلند لايه لايه ام. دو روزپيش اين موقع در راهروى دراز طبقه پايين 209، با چادر زندان و چشم بند، نشسته بودم، منتظر كه كسى بيايد و مرا از در بيرون ببرد و بعد از 12 روز بگويد: چشم بندتونو برداريد! و اين، يعنى آزادى كه در تمام آن روزها، چهره آبيش پيدا نبود. در تمام آن روزهايى كه در سلول راه مى رفتم و به دريا فكر مى كردم. دخترى كه مثل همه بچه هاى دنيا، مادرش را انتخاب نكرده است.در تمام آن روزها، صبح و ظهر و شب به خودم مى گفتم: تو، كارت را انتخاب كرده بودى اما او انتخاب نكرده بود كه مادرش فعال جنبش زنان باشد، كه از صبح تا شب در حال دويدن باشد و شب هم پاى كامپيوتر خوابش ببرد. او انتخاب نكرده بود كه مادرش براى بار دوم از 209 سر در بياورد؛ جايى كه نه رفتنت به آن به اختيار خودت است و نه بيرون آمدن از آن؛ مكان تعليق و حس فلج كننده ناتوانى مطلق. زندانى بودن در جايى مثل 209 مقوله اى است كه وقتى مادر بودن را به آن اضافه مى كني، رنج شكل ديگرى پيدا مى كند، شكلى كه توضيحش سخت و بسته به حال هر لحظه ات تغيير يابنده است. يک لحظه به خودت می گويی اصلا مگر به خاطر دريا نبود که کار در حوزه زنان را شروع کردي؟ مگر به اين خاطر نبود که بهش قول دادی آينده ای بهتر را برای او درست خواهی کرد؟ حالا چه شده؟ مگر از همان روز اول نمی دانستی که داری در راه قلعه سنگباران قدم می گذاري؟...لحظه بعد که ديوارهای انفرادی فشار می آورند و نور کور کننده چراغ هميشه روشن سلول و گرمای مرداد تهران بدون هيچ وسيله خنک کننده ای يادت می آورد شبهاست که نتوانسته ای بخوابي، خشمی وصف ناپذير از اين همه بی عدالتی تمام وجودت را پر می کند و از خودت می پرسی: چرا دختر من بايد هدف اين همه بی عدالتی باشد؟!... اما عذاب وجدان های مادرانه گاهی تسکين می يابند وقتی با پروانه در آن سلول عمومی روبه رو می شوی که بعد از 15 سال مصيبت و خشونت، با دندانها و بينی شکسته، از شوهر/پسرخاله اش طلاق گرفته و دو دختر 9 و 13 ساله اش را گذاشته پيش پدری که هم پول دارد و هم خانه و هم شغل، و خودش، بی شغل و بی تحصيلات، به خانه پدری برگشته، جايی که 6 نفر در آن با هم زندگی می کنند. پروانه را در خيابان دستگير کرده بودند و اتهام او هم مثل اتهام من اقدام عليه امنيت ملی از طريق تحريک به اغتشاش و تمرد از دستور پليس بود. او هفته ها بود دخترانش را نديده بود، نه به خاطر اين که در زندان بود بلکه به خاطر اينکه حضانت بچه ها با پدرشان بود و او هم آنها را برده بود در شهرستانی دور پيش مادرش. روزها و روزها در آن گرمای کشنده داخل سلول که از کولر، تنها صدای يکنواخت و عذاب آور کانالش را دارد که از بالای تمام سلولها می گذرد تا به اتاق زندانبانان برسد، به دريا فکر می کنم و همه دختران و مادرانی که از ديدن هم و بودن با هم محرومند. اما ياد و فکر ديگرانی هم هست که به قول نيما يوشيج، زنده ام می دارد*؛ آنهايی که نزديک و غيرقابل دسترسند، و آنهايی که دور و غيرقابل دسترسند.
نزديکان نزديکم، جايی در سلول کناري، يا سلولهای راهروی پشتي، روی موکت يا پتوهای سربازی دراز کشيده اند و بدون قلم و کاغذ، با خراش ناخن، روزهای زندانشان را روی ديوار، علامت می گذارند: شيوا نظرآهاري، موکلم که حتی وقتی بيرون بودم، کار چندانی در بی پاسخگويی دادسرای انقلاب از دستم برابش بر نيامد، ژيلا بنی يعقوب، روزنامه نگاری که می دانم خوردن آب از دستشويی سلول چقدر برای بيماری گوارشی اش خطرناک است، مهسا امرآبادی که نمی شناسمش اما شنيده ام باردار است و می دانم شرايط پراضطراب بازداشت و حالت تعليق و فقدان مطلق اطلاعات که در تمام فضاها، قوانين و روابط حاکم بر 209 جاری است، تا چه حد برای يک زن باردار ضرر دارد و خيلی های ديگری که می شناسمشان يا نامهايشان را در روزنامه ها خوانده ام.
ياد نزديکان دورم، آنهايی که آن طرف ديوارها با رنج هايم رنج می کشند و ثانيه های نگرانی را نفس می کشند، زنده ام می دارد. خانواده ام، که می دانم از خواب و خوراک و کار و زندگی افتاده اند، می دانم که بين اوين و دادگاه انقلاب سعی صفا و مروه می کنند هر روز، وکلايم که برعکس بيشتر وکلا، به جای اينکه دنبال پرونده های نان و آب دار باشند، رنج شنيدن جوابهای سربالا را تحمل می کنند و خسته نمی شوند، دوستانم در ايران و همه جای دنيا که با اطلاع رسانی لحظه به لحظه شان، بی آن که بدانم، خيلی ها را در رنج من، رنج خود و رنج همه زندانيان شريک ساخته اند. شراکتی که اساسش پيوند و همبستگی ميان آدمهايی است که مهر و لطفشان مثل زرهی در تمام آن لحظات سخت مرا در برگرفته بود. شراکتی که در نهايت، آزادی مرا آورد.
الان درست دو روز است که درهای 209 پشت سرم بسته شده، چشم بندم را تحويل گرفته اند و چادر زندان را پشت در اوين پس داده ام و بيرون آمده ام، جايی که هيچکس منتظرم نبود. جايی که خيلی ها اما منتظر بودند. منتظر پسر و دختر و هسرانشان که قرار بود آزاد شوند. جايی که همه از تو می پرسيدند: عزيز ما را نديدي؟! و من بارها و بارها قانون چشم بند، قانون سکوت و قانون فقدان اطلاعات را توضيح دادم. وقتی از پله ها پايين می آمدم می دانستم اين پله ها را، سايه زير پل جلو اوين را و تاکسی دربستی را که سوارش شدم، مديون خيلی ها هستم. خيلی ها که ياد همه شان، امروز و فردای مرا روشن می دارد؛ همه آنهايی که ياد مرا و ياد همه زندانيان سياسی را زنده نگه داشتند و می دارند.

16 مرداد 1388 04:34

اعتراضات تازه مخالفان در تهران: گزارش بی بی سی

اعتراضات تازه مخالفان در تهران

اعتراض ها به نتایج انتخابات همچنان در ایران ادامه دارد

گفته می شود که پنجشنبه عصر با تاریک شدن هوا برخی از معترضان در تهران بار دیگر طی تجمعات و همچنین به صدا در آوردن بوق های ممتد، صدای اعتراض خود را علیه دولت ایران بلند کرده اند.

یک شاهد عینی به خبرگزاری رویتر گفته است که صدها معترض در خیابان های تهران طی ساعات شب شعار "مرگ در دیکتاور" سر داده اند.

این اعتراضات یک روز پس از مراسم تحلیف ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که اعلام پیروزی او با تظاهرات گسترده مخالفان همراه بود بروز می کند.

طی ساعات اخیر چندین ویدئو که گفته می شود اعتراضات پنجشنبه شب تهران را به تصویر می کشد در سایت "یوتیوب" منتشر شده است. در یکی از این ویدئوها که محل آن مشخص نیست گروهی از معترضان با روشن کردن آتش مشغول سر دادن شعار هستند.

یک شاهد عینی به رویتر گفت: "صدها نفر در میدان ونک، شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند. بقیه هم بوق ها را به صدا در آوردند. صدها مامور ضدشورش نیز آنجا حضور دارند."

وی گفت که پلیس برای متفرق کردن معترضان تلاش کرد: "آنها به معترضان می گفتند که آنجا را ترک کنند یا اینکه دستگیر خواهند شد."

به صدا در آوردن بوق اتومبیل ها به صورت ممتد پس از انتخابات جنجال آفرین اخیر به یکی از شیوه های اعتراضی بدل شده است که در برخی موارد پلیس ضد شورش با شکستن شیشه اتومبیل ها به آن واکنش نشان داده است.

گزارش های متعدد دیگری نیز در وبلاگ ها و وبسایت های مخالفان از اعتراضات شبانه مردم در سایر محلات تهران منتشر شده که توسط بی بی سی قابل تایید نیست.

دولت ایران محدودیت های شدیدی بر فعالیت رسانه ها در پوشش دادن اعتراضات به نتایج انتخابات اعمال کرده و از جمله تنها خبرنگار بی بی سی را اخراج کرده است. این وضع امکان تایید گزارش های خبری در مورد اعتراضات را بسیار دشوار کرده است.

شام آخر

روزۀ دسته جمعی هواداران میر حسین در روز نیمۀ شعبان

صبح جمعه، 16 مرداد 1388

روزه دسته‌جمعی هواداران میرحسین در روز نیمه شعبان

گروهی از سبزهای هوادار موسوی قصد دارند روز نیمه شعبان را روز بگیرند و نذر شهدای راه آزادی و جنبش سبز کنند. وبلاگ «موج سبز» (green-tsunami.blogspot.com) که بانی این حرکت زیبا شده، روزه‌ی سبز فردا را «قابل توجه رسانه‌های کودتا که مدعی دین‌ستیزی موسوی و کروبی و همه‌ی موج سبزی‌ها هستند» دانسته است. این وبلاگ از همه‌ی آزادی‌خواهان دیندار برای پیوستن به این حرکت نمادین مذهبی دعوت کرده و درباره‌ی هدف روزه‌ی دسته‌جمعی سبزها توضیحات بیشتری را ارائه کرده است:

فردا به مناسبت میلاد مهدی موعود و فرارسیدن نیمهء شعبان در سراسر ایرانِ سبز، مردم سبزاندیش روزهء مستحبی را نذر شهدای راه آزادی و موج آزادی طلب ایران خواهند کرد و همچنین از پس این روزه دعاهای سبز خود را نیز برای آزادی زندانیان رنج دیده و ستم کشیده که خجسته روز میلاد مهدی را در زندانهای سرد و تاریک طاغوت میگذرانند، تقدیم درگاه الهی خواهند کرد.

گرفتن این روزه که در میان سیل انبوه ایده های اعتراضی، بهترین ایده لقب گرفته، نه تنها برای خواست دسته جمعی از پروردگار بلکه با اهداف بسیار دیگری نیز در ارتباط است که یکی از آنها اثبات دروغ بافی رسانه های بی مخاطب کودتا مبنی بر این تهمت که "موسوی و طرفدارانش دین ستیز هستند"، میباشد. این رسانه ها که خود نیز به حقیقت دردناک نداشتن مخاطب پی برده اند این روزها در تلاش هستند تا با انتشار اخباری به کل دروغ، ذهن مردم سبز را درگیر حواشی پوچ کنند وآنها را از رسیدن به قلهء آزادی ناامید سازند. نقش این روزه آشکار سازی بی اعتنایی مردم به سخنان کودتاچیان و حامیان بواقع اندک آنان میباشد، زیرا که مشاهدهء انبوه روزه داران سبب اثبات پرطرفداری رهبران جنبش سبز و متقابلاً بی کسیِ مطلق رهبر کودتا را ثابت میکند.

در این بین اهداف دیگری که روزه دارانِ سبز میتوانند پیگیر باشند:
1. تشویق دیگران برای ایستادگی دربرابر خواست کودتا یعنی همان ناامیدی
2. نشان دادن همبستگیِ ملی
3. ترویج آیین اعتراض به دیکتاتوری به هر روش مسالمت آمیز ممکن
4. نشان دادن عمق نارضایتی و اینکه مقاومت تا لحظه رسیدن به آزادی همچنان ادامه خواهد یافت...

ما ایرانیان سبز در سراسر ایران و جهان فردا را سبز خواهیم کرد با نیت پاک و دلهایی سفید.

رادیو فردا: 55 روز پس از انتخابات معترضان دست به تضاهرات زدند

55 روز پس از انتخابات معترضان بار دیگر دست به تضاهرات زدند

عکس مربوط به تظاهرات در هفته‌های گذشته است

۱۳۸۸/۰۵/۱۶

صد ها نفر از معترضان به نتيجه انتخابات، يک روز پس از برگزاری مراسم تحليف محمود احمدی نژاد، پنجشنبه شب در خيابان های تهران دست به راهپيمايی زده و شعار «مرگ بر ديکتاتور» سر دادند.

يک شاهد عينی به خبرگزاری «رويترز» گفته است: صدها نفر شامگاه پنجشنبه در ميدان ونک دست به تظاهرات اعتراضی زده اند و اتومبيل ها نيز در اين ميدان با به صدا در آوردن بوق خود با تظاهر کنندگان همراهی می کردند.

طبق اين گزارش، صدها پليس ضد شورش نيز در محل حضور داشتند و با بلندگو به معترضان هشدار می دادند در صورت متفرق نشدن بازداشت خواهند شد.

خبرگزاری آلمان نيز گزارش داده است: تظاهر کنندگان در میدان ونک شعار می دادند: «احمدی نژاد: استعفا، استعفا» و «احمدی نژاد: خجالت، خجالت».

به گزارش اين خبرگزاری، در گيری های پراکنده ای بين تظاهرکنندگان و نيروهای پليس ضد شورش در اطراف میدان ونک رخ داده است.

طبق اين گزارش، همزمان با ميدان ونک بيش از هزار نفر در ميدان وليعصر نیز دست به تظاهرات زده اند.

روز پنجشنبه يک وب سايت طرفدار ميرحسين موسوی از معترضان دعوت کرده بود تا شامگاه پنجشنبه که مصادف است با جشن های نیمه شعبان و تولد امام دوازدهم شیعیان، در مسير خيابان وليعصر، حدفاصل ميدان تجريش تا ميدان ولی عصر، دست به راهپيمايی بزنند.

وب سايت « موج سبز آزادی» همچنين از معترضان در مشهد دعوت کرده بود تا دست به راهپيمايی بزنند. گزارشی درباره برگزاری چنين تجمعی در مشهد ارسال نشده است.

محمود احمدی نژاد روز چهارشنبه در حالی در مجلس شورای اسلامی مراسم تحليف خود را برگزار کرد که همزمان تظاهرات اعتراضی در برخی از نقاط تهران از جمله در میدان بهارستان انجام شد.

پس از آن که وزارت کشور اعلام کرد که محمود احمدی نژاد در انتخابات ۲۲ خرداد به پيروزی رسيده است، تهران و برخی از شهرهای ايران شاهد تظاهرات معترضان بوده است.

به رغم حضور گسترده نيروهای امنيتی و ضد شورش در تهران، ۵۵ روز پس از انتخابات، پايتخت ايران همچنان شاهد تجمع های اعتراضی است.

به گفته مقامات استانداری تهران، در جريان اعتراضات مسالمت آميز به نتايج انتخابات در پايتخت ايران دست کم ۲۶ نفر کشته شده اند. اين در حالی است که گروه های طرفدار حقوق بشر می گويند تعداد کشته شدگان اين وقايع بسيار بيشتر از تعداد اعلام شده است.

مير حسين موسوی و مهدی کروبی دو نامزد معترض انتخابات رياست جمهوری، می گويند: به دليل تخلفات و تقلب گسترده در انتخابات، دولت بر آمده از انتخابات رياست جمهوری نا مشروع است.