سرخط خبرهای پیک ایران

۱۳۸۸/۷/۱۱

گزارشی از تجمع اعتراضی مادران عزادار هنرمندان و فعالین زنان در پارک لاله

گزارشی از تجمع اعتراضی مادران عزادار هنرمندان و فعالین زنان در پارک لاله

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران : روز شنبه 11 مهر ماه طبق روال هر شنبه مادران عزادار به نشانه اعتراض به کشتار و شکنجه و زندان جوانانشان از ساعت 17:00 در میدان آب نمای پارک لاله تجمع کردند.تعداد مادرانی که در تجمع امروز شرکت داشتند به بیش از 50 نفر می رسید .هما روستا هنرمند ییشکسوت بازیگر تئاتر ، تلویزیون ، سینماو کارگردان برای ابراز همدردی و هم صدا شدن با مادران عزادار در جمع آنها حضور یافت .هنوز چند دقیقه ای از تجمع آرام مادران نگذشته بود که چند مامور سرکوبگر مرد و زن نیروی انتظامی با یک خودروی ون به سوی مادران آمدند و از آنها خواستار پایان دادن به تجمع اعتراضی اشان شدند ، در غیر اینصورت عواقب بدی برای آنها خواهد داشت. تعدادی از مادران جلو رفتند و با آنها صحبت کردند که تجمع آنها یک تجمع کاملا آرام است و برای ابراز همدری و حمایت از مادران عزادار و اعتراض به آنچه که بر آنها روا داشته شده است می باشد. اما ماموران می گفتند که هیچ اتفاقی نیافتاده که شما می خواهید به آن اعتراض کنید .هر چه سریع تر متفرق شوید و اینجا را ترک کنید. مادران بدون توجه به گفته های آنها، تا آخرین لحظه یعنی تا ساعت 18:00 زمان پایان اعتراضات هفتگی خود در سکوت در میدان آب نما تجمع کردندو اقدام به راه پیمائی به دور آن میدان نمودند. ماموران سرکوبگر موتور سوار آنها را همراهی می کردند وسعی داشتند که از پیوستن مردم به آنها جلوگیری کنند .مادران درپایان اعتراضات خود همگی دستهای خود را به علامت پیروزی برافراشتند.یکی از مادران از صحنۀ اعتراضات امروز عکس و فیلم می گرفت که به محض متوجه شدن ماموران موبایل وی ضبط شد و تمام عکس ها و فیلم هایی که از تجمع و حضور مادران و ماموران گرفته شده بود توسط آنها پاک شد و موبایل وی مجددا تحویل داده شد.
پیک ایران

ایسنا: هواداران با آرامش ورزشگاه آزادی را ترک کردند !!!!!!!!

هواداران با آرامش ورزشگاه را ترک کردند
پس از پايان داربي شصت و هفتم تماشاگران دو تيم استقلال وپرسپوليس در آرامش ورزشگاه بزرگ پايتخت را ترك كردند. این خبری بود که خبرگزاری ایسنا دیروز روی خروجی سایتش قرارداد.ایسنا در ادامه خبرش می نویسد در حالي كه پس از پايان بازي تماشاگران پرتعداد دو تيم پرسپوليس و استقلال در اعتراض به تساوي اين ديدار در بيرون ورزشگاه تجمع كرده و شعارهايي را سر مي‌دادند، اما با همكاري نيروهاي انتظامي در آرامش ورزشگاه آزادي را ترك كردند و بنا بر مشاهدات خبرنگاران ايسنا كوچك‌ترين مشكلي در خروج تماشاگران به وجود نيامد و خيابان‌هاي اطراف ورزشگاه آزادي با ترافيك چنداني مواجه نبود. این در حالی است که مردم بیرون ورزشگاه نه تنها شعار راجع به تبانی دربی به خاطر مساوی شدن می دادند که یک بار دیگر شعارها رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت. که با برخورد شدید نیروهای امنیتی همراه بود.جالب تر آن که خبرگزاری ایسنا در خبری دیگر همین خبر را نغض می کند. به گزارش ایسنا پس از تساوي داربي 67 تماشاگران پرسپوليس و استقلال با سر دادن شعارهايي با نارضايتي ورزشگاه آزادي را ترك كردند. پس از آن كه ديدار دو تيم فوتبال پرسپوليس و استقلال در داربي شصت و هفتم به تساوي يك بر يك رسيد، تماشاگران هر دو تيم با سر دادن شعارهايي در رابطه با تباني نارضايتي خود را از تساوي نشان داده و استاديوم را ترك كردند. اعتراض تماشاگران به حدي بود كه آنها در ضلع غربي استاديوم آزادي تجمع كرده و در كنار درب خروجي اعتراض‌هايشان را به علي كفاشيان رييس فدراسيون فوتبال اعلام كردند. كفاشيان در لابه‌لاي اعتراض‌ها وقتي كار شدت گرفت به سختي به همراه دو نفر از اطرافيانش سوار اتومبيل شد و ورزشگاه را ترك كرد. همچنين نارضايتي تماشاگران باعث شد تا برخي از شيشه‌هاي استاديوم آزادي به گفته عزيز محمدي شكسته شود.


جهان ورزش

عبور از 3 فیلتر متفاوت
براي كنترل هواداران دو تيم جهت ورود به ورزشگاه آزادي درحالي كه دفعات گذشته يكبار هواداران مورد بازرسي قرار مي گرفتند، اين بار هر هوادار سه بار مورد بازرسي قرار گرفت و تعداد ماموران بازرسي نيز سه برابر دفعات گذشته بود.

جهان ورزش

اعتراف دوباره فرمانده کل سپاه به کودتای انتخاباتی 22 خرداد


سرلشکر عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، برای چندمین بار، در یک سخنرانی به کودتای 22 خرداد اعتراف کرد.

عزیز جعفری که تاکنون در چند نوبت نشان داده آدمی است که کنترل اعصاب خود را ندارد و به همین دلیل حرف هائی می زند که دردسر آفرین می شود، روز گذشته- جمعه- در گردهمایی مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاه های ایران، که با هدف تشویق بسیجی های داخل دانشگاهها به مقابله با دانشجویان معترض به کودتا برگزار شده بود حاضر شده و طی سخنانی گفت: «حوادث بعد از انتخابات بزرگترین خطر برای محتوای نظام و انقلاب اسلامی در ۳۰ سال گذشته و حتی خطرناک تر از جنگ ایران و عراق بود. در این فتنه تا مرز براندازی پیش رفتند. در اتفاقات اخیر تمام نیروهای داخلی اصلاحات و حامیان خارجی آنها سرمایه گذاری و هزینه کرده بودند تا به پیروزی برسند، چون می دانستند در صورت بازگشت مجدد به قدرت، ماجرا با دفعه قبل (۲ خرداد ۱۳۷۶) تفاوت دارد؛ اما با هوشیاری مردم و رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری این توطئه عظیم خنثی شد، هرچند آثار منفی آن همچنان باقی است. حوادث پس از انتخابات وحدت و انسجام داخلی را خدشه دار کرده و به "اعتبار نظام" ضربه ای زد که سال ها طول می کشد تا این آثار منفی جبران شود.»

ترجمه این سخنان فرمانده کل سپاه پاسداران جز این نیست که با رهبری حکیمانه رهبر، علیه پیروزی موسوی کودتا شد. آن مردمی که که ایشان از هوشیاری آنها سخن می‌گوید، نه مردم، زیرا هیچکس مردم را در روزهای اعتراضات در برابر مردم ندید، حتی 10 هزار نفر از رای دهندگان به احمدی نژاد را هم کسی در خیابان ها ندید. بنابراین مردم مورد اشاره ایشان همان موتورسوارها و چماق بدست ها و قمه کش ها و متجاوزین به پسران و دختران و تیراندازان از فراز بام ها بسوی مردم و شکارچیان انسانی بودند که تحت حمایت نیروی انتظامی و سپاه پاسداران مردم را به خاک و خون کشیدند.

پیک نت

هند: برنج ما فاسد است / رژیم: نه برنج هند سالم است


هند: برنج ما فاسد است / رژیم: نه برنج هند سالم است


وزارت بهداشت کاسه داغتر از آش;

هند: برنج ما فاسد است ايران: نه برنج هند سالم است

روزنامه ابتکار: بعد از اينکه سازمان استاندارد طي روزهاي گذشته ادعاي قبلي خود را مبني بر فاسد و غير استاندارد بودن برنج وارداتي پس گرفت،ديروز موسسه تحقيقات کشاورزي پنجاب هند اعلام کرد که برنج اين کشور به سم آرسنيک آلوده است. هفته گذشته موسسه استاندارد اعلام کرد که 13 نوع برنج وارداتي به سم ارسنيک آلوده هستند که با واکنش وزارت بهداشت مبني بر سالم بودن اين برنج ها مجبور به عقب نشيني شد. اين در حالي است که ديروز خبري منتشر شد مبني بر اينکه مرکز تحقيقات کشاورزي هند برنج خود را سمي به آرسنيک دانسته، به طوري که ميزان آرسنيک و کادميوم موجود در برنجهاي وارداتي از ايالت پنجاب بالاتر از حد استاندارد بوده است.به گزارش مهر، سازمان استاندارد و تحقيقات صنعتي استان تهران بيست و پنجم شهريور در مصاحبه اي با خبرنگاران ميزان فلزات سنگين از جمله سرب، جيوه و کادنيوم را در برنج هاي وارداتي بيش از حد مجاز و حتي در مواردي 35 برابر حد استانداردهاي بين المللي عنوان کرده بود.دراين ميان رئيس مرکز تحقيقات کشاورزي پنجاب هند در واکنش به محدوديت واردات برنج ايران به دليل آلودگي آن به سم آرسنيک اذعان کرد، مناطق زيادي از پنجاب مرکز اصلي آرسنيک، کادميوم و ساير فلزات است و اگر در اين مناطق کشت و زرع صورت گيرد، بي شک محصولات توليدي شامل اين ترکيبات سمي خواهد بود. در همين رابطه يک کشاورز هندي به پايگاه اينترنتي اي ان اي هند گفت، ما از دولت هند مي خواهيم تا براي اين مشکل اساسي چاره انديشي کند. ما نگران آن هستيم که برنج ما در بازار هند بدون خريدار بماند. ياد اور مي شود با کاهش ميزان واردات برنج ايران از هند، احتمال مي رود که اين کشور با خطر ورشکستگي مواجه شود و در همين حال، کشاورزان پنجاب هند درباره محدوديتهاي واردات برنج ابراز نگراني کرده اند.به گزارش جهان هم اکنون قيمت برنج باسماتي 1121 در هند به شدت کاهش يافته و قيمت هر کيلوگرم از اين نوع برنج از 110 به کمتر از 85 روپيه رسيده است. قيمت برنج سلا از 75 به 60 روپيه کاهش يافته است. از سوي ديگر روسيه نيز واردات برنج هندي و پاکستاني را محدود کرده است.با اين وضعيت پرونده برنج وارداتي نتنها بسته نشده است بلکه وارد فاز جديدي تري شده است.آيا وزارت بهداشت ايران کاسه داغتر از آش شده است يا دايه مهربانتر از مادر؟

از میان ایمیل های دریافتی

هاله تا هلو


چندی پیش در خبرها خواندیم که صد و بیست تن از اساتید دانشگاهها خواستار

بررسی سلامت روانی مسئولان کشور شدند. در ماههای گذشته نیز مقالاتی درباره ی تحلیل سلامت روانی رئیس جمهور منتشر شد.
رئیس جمهور ایران در آغاز کارش مدعی شد هنگام سخنرانی در سازمان ملل
هاله ای از نور او را فرا گرفته و چشمهای همه به او خیره مانده است.
بعدها او این ادعا را تکذیب کرد، درحالیکه فیلم این اظهارات در اینترنت به
راحتی قابل دستیابی و مشاهده بود و هست.

اما شگفتی سازی رئیس جمهور به اینجا ختم نشد؛ او مدعی شد کودکی در
آشپزخانه ی خانه اش انرژی هسته ای تولید میکند و یا کودک پنج ساله ی
دیگری به او مشورت می دهد و یا دانش آموز نه ساله ای به مدت بیست دقیقه
در مورد طرح ترافیک با او گفتگو کرده است.
احمدی نژاد دو وزیرش را در آخرین ساعت های پایان کار دولت نهم عزل کرد و
وقتی دید کابینه اش از تعداد قانونی لازم تهی می شود یک عزل را پس گرفت و
سرانجام در ادبیاتی منحصر به فرد یکی از وزیرانش را در خوبی و جذابیت به
"هلو" تشبیه کرد.

حسین باستانی روزنامه نگار مقیم پاریس نخستین کسی بود که "فرضیه عدم تعادل روانی" را در رسانه ها مطرح کرد و پرسید:
"آیا احمدی نژاد نمی توانست قبل از برکناری دو وزیر، تعداد کل وزرای
تعویض شده دولت خود را بشمارد تا متوجه شود با دست خود در حال از رسمیت
انداختن کابینه است؟ لابد می توانست. اما ظاهراً به خاطر عصبانیت از آن
دو، چنان تعادل خود را از دست داد که متوجه این مساله نشد.

يا در جائی دیگر در دوران مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 84 ، احمدی نژاد هنگام تعریف زندگی گذشته خود گفت که پدرش در سال 72 بر اثر حادثه تصادف فوت کرده است. ده ماه پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری، رییس جمهور دوباره اعلام کرد که پدرش فوت کرده است. متعاقباً تمام مقام های مملکتی به او
تسلیت گفتند و در مجلس ختم "پدر رییس جمهور" شرکت کردند و خود محمود
احمدی نژاد هم به عنوان صاحب عزا در مجلس حضور یافت. آیا ممکن است پدر اودوبار فوت کرده یا آنکه وی در قبل و بعد از ریاست جمهوری خود، از فوت دو نفر به عنوان پدر خود خبر داده باشد؟ قطعاً نه. پس چرا محمود احمدی نژاد
چنین دروغی را گفته است؟ وقتی رییس جمهور در مورد موفقیت های دولت خود
دروغ می گوید، می توان به راحتی دلیل این کار را فهمید. اما برای دروغ
گفتن در مورد مرگ پدر هم منفعت سیاسی مشخصی وجود دارد؟


پس از حسین باستانی، یک مشاور روان شناسی و عضو سابق هیات علمی دانشگاه
شهید بهشتی این هشدار را جدی تر مطرح کرد. "نسترن ادیب راد" گفت:

"توهم، هذيان گويي، پندار بافي و خودبزرگ بيني ارتباط ايشان با امام زمان
که به تازگي به سطح ارتباط با خدا رسیده است. برای مثال در جایی می گوید
در امریکا دانش آموزان امریکایی می گفتند اینجا نمی گذارند ما صدای شما
را بشنویم. این دانش آموزان به من شماره تلفن هایشان را دادند و گفتند
شما زنگ بزنید، ما صدایتان را پشت بلند گوی مدرسه می گذاریم تا همه
بفهمند شما چه می گویید. در ادامه همان سفربه جزيره بالي وارد شديم.در
اين ميان تعداد زیادی از دانشجویان هندو به دیدار ما آمدند. آنها فریاد
می زدند احمدی نژاد ما عاشق تو هستیم. این وضعیت را ما یک ماه بعد در
کشور چین هم داشتیم. و... نظر به اینکه تمام نشانه ها و مصادیق اختلال
شخصیت در احمدی نژاد بارز است این پرسش ها مطرح می شود که تنفیذ کننده
چنین فردی آیا سلامت روانی دارد؟ حامیان و طرفداران او در دستگاههای
نظامی و مدیریتی کشور چطور؟"

و سرانجام فاطمه حقیقت جو نماینده ی سابق مجلس شورای اسلامی نیز نسبت به
وجود مشکلات روانی- جنسی در شخصیت احمدی نژاد هشدار داد و با اشاره بهکاربرد لفظ هلو و خوردن آن توسط محمود احمدی نژاد درتوصیف دکترلنکرانی وزیر بهداشت با توجه به ویژگی هایی که به کاربردن این کلمه در فرهنگ عامه دارد گفت: "من به عنوان یک روانشناس معتقدم که آقای احمدی نژاد ازمشخصات یک بیمار روانی برخورداراست. اصلا ادم سالمی نیست. کارهای او را
ما طی چهارسال گذشته دیده ایم. ایشان فرافکنی هم می کند. یعنی آنچه
درضمیرش می گذرد را بیان می کند. معلوم است که خود ایشان هم به لحاظ جنسی دچار مشکلاتی است که از واژه هلو که مفهوم جنسی دارد استفاده می کند. این نشان می دهد که وی بیمار است."

این اولین باریست که منتقدان یک رئیس جمهور به جای تحلیل و نقد سیاسی او
به تحلیل و نقد روانی او می پردازند و به دور از شوخی و تمسخر نگران
سلامت روانی و تاثیر آن بر اداره ی کشورند.اگرچه تشکیک بر سالم بودن روان رئیس جمهور یک پدیده ی تاریخی و در نوع خود جالب توجه رسانه هاست اما این پدیده میتواند به یک فاجعه ی تاریخی تبدیل شود.آیا اگر چنین تحلیلی صحیح و چنان نگرانی هایی به جا باشد و تصمیمات رئیس دولت جان و عاطفه و زندگی مردم را به بازی بگیرد بازهم باید به چشم یک پدیده ی تاریخی و یا یک سوژه ی مطبوعاتی به آن نگاه کرد؟
راستی برای جلوگیری از بروز یک فاجعه ی احتمالی غیرقابل جبران چه باید کرد؟


از میان ایمیل های دریافتی

وقتی توالت به ابزار شکنجه تبدیل می شود


ساعت باید حدود 10 شب باشد، سرمان به تلویزیون گرم است.. صدای فریاد زن نگهبان بلند می شود، مثل همیشه دعوا بر سر دستشویی رفتن است، زندانی می گوید:" ما اینجا به عنوان زندانی حقوقی داریم و .." زن نگهبان، فریاد می زند که خفه شو، صداتو بیار پایین.. هیس" دعوا بالا می گیرد و فریادها و توهین های نگهبان می پیچد در سکوت راهرو، ما در سلول های دیگر گوشهایمان را چسبانده ایم به دریچه های سلول، صدا از سلول 14 می آید و من حدس می زنم که هنگامه ( شهیدی) باشد. چشمهایمان نگران است و با ناراحتی به صورت هم نگاه می کنیم، بازهم حدیث دستشویی و ممانعت نگهبان از آن.

میگوید:" می برمت جایی که صداتو کسی نشنوه" ... هنگامه می گوید:" هر کاری دلت میخواد بکن، ببینم چیکار می تونی بکنی." و بعد دست او را( احتمالا) می گیرد و کشان کشان جای دیگری می برد، در بسته می شود و ما می فهمیم که هنگامه را برده است سلول انفرادی، باز سکوت برقرار می شود. باز همان خاموشی غذاب آور در راهروهای بند حاکم می شود. کبری نگاهی می کند به من و حوری نیز، عصبانی شده ام، به خاطر هنگامه ناراحتم و نمیدانم چه باید کرد. تصمیم میگیریم که همگی نامه هایی را به رئیس بازداشتگاه بنویسیم و بگوییم که عدم اجازه برای رفتن به دستشویی یک شکنجه است و به آن اعتراض داریم.

می خواهیم برویم دستشویی، اما دودلیم که چراغ را بزنیم یا نه، از ترس نیست که به سمت چراغ نمی رویم، دلمان نمی خواهد با نگهبان درگیری لفظی پیدا کنیم، دلمان نمی خواهد به او اجازه دهیم تا بهمان توهین کند. و او در سکوت راهرو داد می زند که " آنوقت که از صبح تا شب در خیابان ول بودید، نیازی به دستشویی نداشتید؟" یکجوری عجیب به من بر می خورد، ناسزایی می گویم و گوشه سلول می نشینم، غمزده برای هنگامه که حالا چه خواهد شد..

درست چند شب پیش هم، همین خانم نگهبان با کبری( هم سلولیم) بر سر اینکه چرا در دستشویی زیاد طول می دهد، دعوا کرد و او را به انفرادی برد. می گویم آخر مگر ما مرض داریم که بیش از احتیاجمان به دستشویی برویم و یا بیش از حد در آنجا بمانیم. نمی فهمم مگر محیط توالت، جای دوست داشتنی است که آدم بخواهد در آن بماند. نگهبان اما می گوید، رفتن به دستشویی برای شما تفریح شده است. باز هم خوب است که خودشان می دانند که در چه شرایطی هستیم که رفتن به دستشویی را وسیله تفریح خود می کنیم.

حدیث توالت های ساعتی از اواسط مردادماه در بند حاکم شد. روزی که به هر سلول یک کاغذ نوشته پرینت شده دادند که روی آن ساعت های توالت رفتن را نوشته بود، 4 بار در روز.

از همان ابتدا اعتراض ها شروع شد، هیچ کس نمی خواست زیر بار این قضیه برود. ما چند بار در ملاقات با رئیس بازداشتگاه به او گوشزد کردیم که این کار مصداق شکنجه است، آخر مگر می شود یک نفر را به زور ساعت 6 صبح بیدار کنند و بگویند باید بروی توالت وگرنه تا ساعت 12 ظهر، حق توالت رفتن نداری!... آخر مگر قضای حاجت، ساعت می شناسد..

آقای رئیس هر بار قول پیگیری می داد و باز هم در شیفت بعضی از نگهبانان از جمله همین خانم نگهبان که ما خانم مدیر صدایش می کردیم، زندانیان جرأت زدن چراغ را نداشتند.. یا دعوا می شد، یا با قیافه ای روبرو می شدند که همانجا یادشان می رفت که برای چه چراغ زده اند.

امروز در گزارشی خواندم که هنگامه در ملاقات با مادرش نسبت به مسأله دستشویی رفتن اعتراض کرده است، ظاهرا همان خانم نگهبان به لجبازی با هنگامه ادامه داده و همچنان او را بر سر این موضوع اذیت می کند. یاد فریادهای آن شبش افتادم که از حقوق زندانیان می گفت و صدایش که سکوت بند را شکسته بود. و یادم می افتد به خودم که گاهی اوقات ناچار بودیم 7-8 ساعت با خودمان کلنجار برویم تا ساعت دستشویی صبح برسد. فکرش را بکنید، صبح زود یک نفر از خواب بیدارتان کند که باید حالا بروی توالت وگرنه تا 6 ساعت دیگر حق چراغ زدن نداری؟

این روزها که دیگر بدون کسب اجازه می توانم هر زمان که بخواهم به دستشویی بروم و نیازی به انتظار طولانی مدت نیست، غمگین می شوم وقتی یادم می افتد به کبری که هنوز بعد از 60 روز از بازداشتش از کوچکترین حقوق یک زندانی برخوردار نیست و یا هنگامه و یا فریبا با آن موهای ژولیده اش.

راستی کبری الان چه می کند؟

پی نوشت: کبری در مردادماه در مراسم بزرگداشت شهدای انتخابات در بهشت زهرا به همراه همسرش بازداشت شده بود.

از: زنده باد آزادی

مریم صبری، دلیل عزل حسین طائب

پس از پخش ماجرای دردناک مریم صبری و ظلمی که در زندان ولایت فقیه بر وی رفته بود، با توجه به اینکه توصیف وی از محل بازداشتش بسیار شبیه به بازداشتگاه خیابان سئول معروف به ابوغریب بوده، همین نکته سبب می شود که مصلحی وزیر اطلاعات موضوع را پیگیری نموده و گزارشی تهیه نماید. بر اساس این گزارش نام مریم صبری جزو بازداشتی های این بازداشتگاه می باشد ولی بر خلاف رویه معمول که باید پرونده به رؤیت قاضی رسیده و توسط قاضی، نسبت به ادامه بازداشت یا آزادی در ازای وثیقه تصمیم گیری شود، مریم صبری بدون طی مراحل قضائی آزاد شده است. بازجوی مربوطه مورد تحقیق قرار گرفته و وی ابراز می دارد که آزادی مریم صبری و تعداد دیگری از دختران بازداشت شده به دستور حسین طائب صورت گرفته است. تیم وزارت اطلاعات به سراغ تعدادی از این دختران رفته و متوجه می شوند که آنها نیز سرگذشتی مشابه مریم صبری داشته اند و در این بازداشتگاه مورد تعرض قرار گرفته اند.
وزیر اطلاعات گزارش را برای رهبری برده و طائب توسط رهبر برای ادای توضیحات فرا خوانده می شود، طائب این اتهامات را ساختگی دانسته و آنرا نتیجه انتقام جوئی مصلحی از خود می داند، زیرا قبل از مصلحی قرار بوده طائب بعنوان وزیر اطلاعات معرفی شود و اینک مصلحی می خواهد این رقیب احتمالی خود در آینده را با این اتهامات از میان بردارد. گروه مستقلی از قوه قضائیه پرونده را بررسی و کثافتکاری طائب را تائید می کند.
رهبر علیرغم میل باطنی خود و با وجود مقاومت فرزندش مجتبی، بدلیل تعدد موارد خلاف و ابعاد بسیار زشتی که این تخلفات داشته، سرانجام به عزل طائب رضایت می دهد. بنا به گزارش هیأت قوه قضائیه، اعمالی که طائب مرتکب شده قابل قیاس با پرونده حجت الاسلام میثم، قاضی شرع و رئیس دادسرای منکرات اهواز است. این قاضی شرع سالها پیش در اهواز بعنوان رئیس دادسرای منکرات، به تعداد بسیار زیادی از دختران بازداشتی تجاوز نموده بود. اکثر این دختران بدلیل کامل نبودن حجاب اسلامی و یا پوشش نامناسب، توسط گشت دستگیر شده و به بازداشتگاه منکرات منتقل شده و در اختیار قاضی پست فطرت قرار می گرفتند. هنگامی که بدلیل فساد و جنایات بیشمار، و شکایت تعداد زیادی از مردم اهواز، هیأتی از قوه قضائیه برای رسیدگی موضوع به اهواز رفت، تنها ظرف چند روز و پس از صحبت با تعدادی از دختران مورد تجاوز قرار گرفته و بازجویی از قاضی شرع و زیردستانش، مستقیماً موضوع را به رهبر گزارش دادند و خواستار مداخله وی شدند، زیرا رئیس قوه قضائیه خواستار این شده بود که قاضی میثم بازداشت و به زندان تهران منتقل شود و شاکیان مربوطه نیز در دادسرای تهران شکایاتشان را مطرح نمایند تا رسیدگی شود و از نظر هیأت اعزامی به اهواز این موضوع می توانست منجر به یک آبروریزی وحشتناک برای روحانیت و نظام شود. با حکم رهبری، قاضی شرع متجاوز بدون هیچگونه محاکمه ای همانشب اعدام شد. فردای آنروز با پخش شدن خبر اعدام این جنایتکار، شهر اهواز به تشنج کشیده شد و مردم خشمگین به خیابانها ریختند.
حکومت در حال حاضر در موقعیتی نیست که بخواهد طائب را اعدام کند تا بر جنایتهای او سرپوش بگزارد و در عین حال زنده ماندن طائب نیز سبب می شود تا در جنگ داخلی حکومت، هر روز برگ دیگری از پرونده ننگین وی برملا شود. شاید تدبیر رهبر این باشد که برای تکذیب شایعات، پست جدید و کم اهمیتی به طائب بدهند و پس از مدتی در جاده چالوس ماشینش را به دره رهنمون سازند و نقطه ای بر پایان داستان سیاه طائب بگزارند.

از سهرابستان

برگی تکاندهنده از محرمانه ترین بخش بازجویی از سعید امامی


«من از آغاز انقلاب تا به امروز سرباز گوش به فرمان نظام مقدس اسلامی و مقام ولایت بوده و هستم، هیچگاه بدون کسب اجازه و یا بدون دستورات مقامات عالی نظام کاری انجام نداده ام. هرچه را که به صلاح نظام و اسلام دانسته ام به عنوان پیشنهاد به مسئولانم ارائه کرده ام. من خود را گناهکار نمیدانم. کسانی که حذف شدها ند، مرتد، ناصبی و محارب بودها ند. حکم مجازات آنها مثل همیشه به ما تکلیف شده است و ما آنچه کرده ایم اجرای تکالیف شرعی بوده است نه قتل و جنایت … حکم اعدام داریوش فروهر و پروانه اسکندری را به روال معمول همیشگی حجتالاسلام علی فلاحیان به من داد. احکام اعدام سایر محاربین قبلا” در زمان وزارت فلاحیان صادر شده بود. از مدتها پیش قرار بر این بود که عوامل مؤثر فرهنگی وابسته که توطئه تهاجم فرهنگی را در ایران پیاده می کردند و جمعا” صد نفر بودند اعدام شوند. حکم حذف 29 نفر از نویسندگان از مدتها پیش مشخص و احکام قبلا” صادر شده بود که در مورد 7 تن از آن عناصر احکام در دوره وزارت علی فلاحیان اجرا شده بود. وقتی حکم اعدام فروهر به ما ابلاغ شد پرسیدیم که تکلیف احکام معطل مانده اعضای کانون نویسندگان چه میشود که حاج آقا دری نیز گفتند هرچه سریعتر اقدام شود بهتر است و این بار نیز مثل ماقبل انجام شد با فرق اینکه بجای ابلاغ از سوی فلاحیان امور از طریق حاج آقا دری نجف آبادی هماهنگ میشد.»

در جلد 16 پرونده صفحه 384 پرونده بازجویی سعید امامی نیز ، هنگامی که بازجو از امامی سؤال می کند که آیا اعدامها رویه امنیتی داشت و با حکم “حفظ نظام از واجبات است” انجام میشد یا حکمهای موضوعی نیز داشت ، سعید امامی پاسخی می دهد که شابد بتوان آنرا مهم ترین فراز بازجوئیهای وی تلقی نمود. وی در جواب میگوید:
« فلاحیان با وجود آنکه خود حاکم شرع بود، اما معمولا” و در موارد حساس احکام حذف محاربان را شخصا” صادر نمیکرد. او این احکام را از آیت الله خوشوقت، آیت الله مصباح، آیت الله خزعلی، آیت الله جنتی و گاها” نیز از حجت الاسلام محسنی اژه ای دریافت میکرد و بدست ما می داد. ما فقط به آقایان اخبار و اطلاعات میرساندیم و بعد هم منتظر دستور میماندیم. مثلا” وقتی باخبر شدیم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولایت امر اهانت میکند. آنرا ارجاع دادیم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر بگیرید و از مکالمات و ملاقاتهای ایشان نوار تهیه کنید. ما هم بمدت یکسال همین کار را کردیم. متأسفانه حاج احمد آقا به راه یک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحیان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به تردید فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحیان به دیدار آیت الله مصباح رفتیم، آقایان محسنی اژه ای و بادامچیان هم آنجا بودند البته بعدا” حاج آقا خوشوقت هم از بیت آمدند آنجا و نظر جمع بر این بود که نباید به کسانی که با ولی امر مسلمین خصومت میکنند، رحم کرد

دریافت از یک کاربر سیخونک بوسیله ایمیل

اشرف دهقانی/ شکنجه در خدمت ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه !

" از دلایل مشخص شکنجه یکی هم آن است که قربانی و دیگر مخالفان بالقوه دولت را چنان بترساند که دیگر درگیر فعالیت های سیاسی نشوند"

امروز شکنجه های قرون وسطائی و بیشرمانه زندانیان سیاسی در فضای جدیدی که توده های مبارز و قهرمان ایران با خیزش میلیونی خود در جامعه بوجود آورده اند، به یک موضوع حاد تبدیل گشته و در ابعاد توده ای مطرح شده است. از جمله زندان کهریزک که با فجایع ننگین خود در حق عزیزان مردم در واقع به مثابه یک نمونه، سمبل فجایع سی ساله این رژیم در سیاه چال هایش می باشد، چنان رسوائی بزرگی برای رژیم جمهوری اسلامی ببار آورد که به ناچار حکم به تعطیلی آن دادند. اما، مسلم است که این تنها کهریزک نبوده و نیست که در آنجا زندانیان سیاسی توسط عوامل جمهوری اسلامی مورد وحشیانه ترین شکنجه ها قرار داشته اند. کما این که امروز خبر شکنجه و به خصوص تجاوز به زندانیان سیاسی به عنوان یکی از شنیع ترین شکنجه ها از همه طرف و به خصوص از جانب نیروهائی که در دشمنی آنها با مردم هیچگونه تردیدی نمی توان داشت، مرتب پخش می شود.

این واقعیتی است که نه تعطیلی یک شکنجه گاه و نه حتی مجازات عاملین و آمرین جنایات یک محل نمی تواند باعث توقف شکنجه در ایران بشود، و تنها با نابودی رژیم جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات جنایتکارش می توان نقطه پایانی بر همه جنایات جمهوری اسلامی در زندان ها گذاشت. اما، نکته ای که در اینجا توجه به آن حائز اهمیت است، سوء استفاده جناح اصلاح طلب و سرسپردگان ریز و درشت این جناح و به طور کلی عوامل راست، از موضوع شکنجه زندانیان سیاسی به نفع پیشبرد سیاست های خودشان است.

اصلاح طلبان به مثابه یک بخش از رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی که دستانشان تا مرفق به خون آزادیخواهان ایران آغشته است و در طی سی سال حاکمیت این رژیم شریک و همدست جناح های دیگر در ارتکاب به فجیع ترین شکنجه ها در زندان ها بوده اند، امروز به طور فعال ظاهراً دست به "افشاگری" درمورد شکنجه در زندان های کنونی زده و به خصوص با حرارت سعی می کنند که شکنجه تجاوز را به مثابه یک امر وحشتناک، ظاهراً برای افشای جناح دیگر با جزئیات هر چه بیشتری تشریح نمایند. در این راه آنها حتی دست به "فداکاری" (!!) های بزرگی هم می زنند. مثلاً فرصت می یابند که از "مخفیگاه" با رسانه های امپریالیستی در خارج از کشور تماس گرفته و موضوع شکنجه و تجاوز در زندان ها را به گوش مردمی که پیش از شنیدن آن شکنجه ها هم وجودشان تماماً آکنده از خشم و نفرت از جمهوری اسلامی است، برسانند!! اما مثال دم خروس از زیر عبا پیدا است، با وضعیت اینها انطباق دارد. در شرایطی که مسأله اساسی اینان "جمهوری اسلامی نه یک کلام کمتر و نه یک کلام بیشتر" می باشد، واضح است که اینان با کوشش در حفظ رژیم دارو شکنجه جمهوری اسلامی، در حقیقت در جهت تداوم شکنجه و فجایع ننگین در درون زندان های این رژیم حرکت می کنند. بنابراین، نمی توان تردید داشت که اینها به خاطر دلسوزی و پایان دادن به شکنجه و تجاوز در زندان نیست که به اصطلاح دست به "افشاگری" در این مورد می زنند بلکه برعکس اینان رنج و عذاب توده های مبارز ایران را وسیله ای برای خودنمائی، جا باز کردن برای خود در میان مردم و بطور کلی برای پیشبرد اهداف ضدخلقی خود قرار داده اند. ادامه مطلب از سایت سیاهکل:

شکنجه در خدمت ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه !

(رفیق اشرف دهقانی)

تودهنی به حداد عادل؛ احتمال برخورد با دانشجویان معترض

سایت آینده نیوز در تهران: پس از اقدامات برخی دانشجویان در برخورد با دكتر غلامعلی حداد عادل، رئیس سابق مجلس و استاد فلسفه دانشگاه تهران، در دانشگاه تهران شایعاتی درباره برخورد شدید با برخی از این دانشجویان پخش شده است.

این شایعات از یك لیست 5 تا 10 نفری حكایت دارد كه احتمالاً برخی از آنان در آستانه اخراج قرار خواهند گرفت.

این در حالی است كه گفته می‌شود در میان دانشجویان مذكور، دانشجویان المپیادی و دكتری نیز دیده می شوند. در عین حال برخی منابع معتقدند چنین شایعاتی صحت ندارد و بیشتر با هدف پیشگیری از تكرار اعتراضات دانشجویی منتشر می شود.

هفته گذشته تجمعات در اعتراض به حضور كامران دانشجو، وزیر علوم در دانشگاه های تهران و صنعتی شریف برگزار شد و روز گذشته نیز رسانه ها از دستگیری 15 عضو دفتر تحكیم وحدت (طیف علامه) خبر دادند كه احتمالاً با هدف توقف اعتراضات در دانشگاه هاست.


واكنش یك نماینده به برخورد باحداد دردانشگاه

یك نماینده حامی دولت نسبت به برخورد ناشایست دانشجونماها با دكتر غلامعلی حداد عادل اعتراض كرد.

خبرگزاری ایرنا نوشت:

محمد كرمی راد با اعتراض به برخوردهای ناشایست دانشجونماها در كلاس درس غلامعلی حداد عادل در دانشگاه تهران، از دانشجویان خواست كه در مقابل این حركات هوشیار باشند.

نماینده كرمانشاه به دانشجویان توصیه كرد كه با عنایت به رهنمودهای رهبر انقلاب ، به برخی اجازه ندهند فضای علمی، آموزشی و تحقیقاتی كشور را آلوده كنند.

این عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان این كه حداد عادل یك شخصیت علمی و پژوهشی است، یادآور شد: برخی به دنبال تحركاتی برای وقوع اغتشاش مجدد در كشور هستند و دانشجویان باید مراقب تحریكات در این زمینه باشند.

این در حالی است كه طبق ادعای منابع اینترنتی روز دوشنبه آقای حداد عادل برای تشكیل كلاس خود از جلوی دانشكده‌ ادبیات و علوم انسانی رد می‌شود. تعداد 50 تن از دانشجویان این دانشكده كه آقای حداد عادل را می‌بینند، شروع به هو كشیدن می‌كنند و كم و بیش شعارهایی هم می‌دهند. ایشان هم خیلی عصبانی می‌شود و .. سریع هم با آقای رهبر، رییس دانشگاه تماس گرفته می‌شود كه سپس حراست دانشگاه به دانشكده‌ ادبیات فرستاده می‌شوند. اما دانشجویان پیش از رسیدن حراست متفرق شده بودند.با این تحركات كلاس دكتر حداد عادل برگزار نشد.

ایران پرس نیوز

کیهان : این 5 حزب آفت نظام هستند ، ببندیدشان !


عصر ایران – روزنامه کیهان در یادداشتی ، 5 حزب از احزاب رسمی اصلاح طلب کشور را آفت نظام سیاسی کشور خوانده است .

به گزارش عصر ایران در این مطلب کیهان آمده است : " در عرف سياسي جهان، همه جا، فعاليت سياسي در چارچوب قانون و ساختارهاي رسمي و با التزام به نهادهاي فيصله بخش قانوني، تعريف مي شود. كروبي و موسوي و 5 گروه طرفدار يا وابسته به ايشان يعني حزب مشاركت، سازمان مجاهدين، حزب اعتماد ملي، حزب كارگزاران و مجمع روحانيون، همگي تا انتخابات 22خرداد، جزو فعالان سياسي درون نظام محسوب مي شدند و از همه فرصت هاي رسمي و امكانات قانوني نظام در جهت فعاليت سياسي استفاده و گاه سوء استفاده مي كردند اما در هرحال چون تظاهر به ساختارشكني نكرده و عليرغم برخي غرولندها پس از هر شكست انتخاباتي، عاقبت در برابر قانون و نتيجه قانوني انتخابات ها تسليم مي شدند، همچنان مجاز به فعاليت سياسي بوده و در حاكميت، حضور و نفوذ داشته اند و درون نظام و قانوني محسوب مي شدند."

این روزنامه افزوده است : " اما اين بار با تجربه جديدي مواجه شديم زيرا براي نخستين بار در جمهوري اسلامي، يك جناح متعلق به نظام و قانوني، پس از شكست فاحش در انتخابات و شنيدن «نه بزرگ» مردم، ناگهان سر به شورش برداشت و با فرياد هل من مبارز، هزاران نفر را به خيابانهاي پايتخت كشاند و اعلام كرد نتيجه انتخابات را قبول ندارم و نهادهاي قانوني رسيدگي به شكايات يعني ساختارهاي نظام جمهوري اسلامي مذكور در قانون اساسي و نيز قانون انتخابات را هم قبول ندارم و مدرك و سندي هم دال بر تقلب 11ميليوني!! ارائه نمي دهيم و بايد انتخابات، ابطال شود در غير اينصورت ما خيابانها را ترك نخواهيم گفت و بجاي صندوق آرا، بايد در كف خيابانها، نتيجه انتخابات!! آنگونه كه ما مي خواهيم معلوم شود!! "

کیهان افزوده است : " اين خط افراطي، فقط خط شخصي موسوي و كروبي نبود بلكه بيانيه هاي پي درپي شبه نظامي كه احزاب مشاركت، كارگزاران، مجاهدين (انقلاب اسلامی) ، اعتماد ملي و مجمع روحانيون، طي چند هفته صادر كرده و دائما بدنبال فرصت قانوني و غيرقانوني براي ابراز وجود چند هزار طرفدار سازماندهي شده خود در خيابانها و تهديد نظام جهت تعطيل قانون و تن دادن به مطالبه غيرقانوني آنان بودند، نشان داد كه رهبران اصلي جناح شكست خورده در انتخابات، غالبا موافق اين افراطي گري ساختارشكنانه اند و حتي چند ماه قبل از انتخابات، اين شكست و سپس پروژه گروههاي فشار خياباني را پيش بيني و بلكه برنامه ريزي كرده بودند. آنان البته نه تصور شكستي چنين بزرگ و با اختلاف 11ميليون را داشتند و نه تصور هوشياري مردم تهران و درايت و قاطعيت قانونمدارانه مقام معظم رهبري به ذهنشان خطور كرده بود.".

در ادامه مطلب ، کیهان ، با دیکتاتور خطاب کردن موسوی و کروبی دو نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری نوشته است : " اينك انتخابات گذشته و نتيجه كوبنده و قانونمند آن بر هيچكس پوشيده نيست، ولي آنچه نگذشته و نخواهد گذشت روش خشونت بار، قانون ستيزانه، ساختارشكن، تفرقه انگيز و دشمن شادكن رهبران 5 حزب قانون شكن و دو نامزد ديكتاتور و مردم گريز است كه علنا بدنبال ديكتاتوري اقليت بر اكثريت به روشهاي فشار خياباني اند. اگر بيانيه هاي موسوي، كروبي، محمد خاتمي و 5 حزب مزبور در سه ماه گذشته مرور شود بوضوح روشن مي شود كه اين اقليت شكست خورده، در درجه نخست از مردم و اكثريت راي دهندگان، عصباني بوده و بدنبال تخريب نهاد انتخابات و مشكوك كردن بنيان «جمهوريت» نظام بوده و نوعي ديكتاتوري مدرن را با حمايت رسانه ها و سازمان هاي امنيتي آمريكايي، انگليسي و صهيونيستي مي خواهند در ايران حاكم كنند و همه گروههاي ضدانقلاب سنتي نيز، از سلطنت طلبان تا منافقين و كمونيستها و تروريستها و تجزيه طلبان و اراذل و اوباش و از رجوي تا رضا پهلوي و منتظري و توده اي هاي سابق تا نهضت آزادي و جبهه ملي مرتد و باند مهدي هاشمي همه در كنار يكديگر قرار گرفته اند و با حمايت هاي آشكار بيگانگان به فتنه انگيزي مشغولند"

در پایان این مطلب کیهان ضمن دعوت از قوه قضاییه برای برخورد با این احزاب و سران جناح اصلاح طلب، خواستار انحلال 5 حزب اصلاح طلب شده و نوشته است : " اينك نوبت دستگاه قضايي و دادگاه مربوط به فتنه اخير و نيز متوليان اجرايي قانون احزاب است كه تكليف نظام و مردم را با ديكتاتورهاي ساختارشكن و قانون ستيز، روشن كند زيرا همچنان عليرغم سه ماه فتنه و خشونت و بازي با جان و مال آسيب ديدگان فتنه، نه تن به نتيجه قانوني انتخابات داده اند و نه در برابر نهادهاي رسمي كشور، خاضع شده اند بلكه بدون تسليم شدن در برابر راي اكثريت و مشروعيت دولت و صحت انتخابات و بدون اعتراف و عذرخواهي بابت جناياتي كه مرتكب شدند، تلاش مي كنند تحت عنوان ريش سفيدي و آشتي جناحها و... طلبكارانه دوباره به جايگاه اول بازگردند و بازي را از اول شروع كنند تا در انتخابات آينده، بازيهاي خطرناكتري را امتحان كنند. بي شك كمترين اقدام قانون، اعلام انحلال هر 5 حزب قانون ستيز و محاكمه رهبران آنها و گرفتن خسارت جاني و مالي ماههاي اخير از آنان است زيرا در هيچ نظام سياسي، چنين فعالان و چنين روشهايي تحمل نشده و نمي شوند ".

پیک ایران


شهرآورد تهران؛ مرگ بر دیکتاتور


صفار هرندی بجای اطلاعات به سپاه رفت

صفار به جای اطلاعات به سپاه رفت

آینده : محمد حسین صفار هرندی از چندی پیش در دفتری نزدیك دفتر سردار جعفری مستقر شده و در ساعات كاری در آنجا حاضر می شود.

در حالی كه برخی هواداران صفار شایعاتی را درباره سپردن مدیریت روزنامه اطلاعات به صفار منتشر می كردند، شایعات درست از آب در نیامد و به گزارش سایت پرچم صفار هرندی به عنوان مشاور فرمانده كل سپاه منصوب شده است.

گفتنی است وی عضو رسمی سپاه پاسداران است و تا سال 1372 بطور تمام وقت در این نهاد مشغول كار بود و سپس به صورت مامور به كیهان رفت


پیک ایران

ادغام بسیج در نیروی زمینی سپاه پاسداران

خبرگزاری مهر: در ادامه تغییرات صورت گرفته در اجرای طرح تحول ساختار سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شنیده شده است بزودی نیروی مقاومت بسیج برای هماهنگی بیشتر در نیروی زمینی سپاه ادغام خواهد شد.

پس از انتخاب سرلشكر پاسدار محمدعلی جعفری به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاهد تغییرات بسیاری در ساختار این نیرو بوده ایم كه دور تازه ای از این تغییرات آغاز خواهد شد.

موضوع تغییر ساختار در نیروی زمینی سپاه یكی از موضوعاتی بود كه همچنان از آغاز تغییر و تحول در سپاه پاسداران مورد بحث و بررسی قرار داشت و گویا در همین راستا قرار است سرانجام نیروی مقاومت بسیج برای هماهنگی بیشتر در نیروی زمینی سپاه ادغام شود . بر همین اساس شنیده شده حجت الاسلام حسن طائب فرمانده فعلی نیروی مقاومت بسیج كه همزمان معاون فرمانده كل سپاه نیز می باشد احتمالا به معاونتی دیگر منصوب می شود. برخی اخبار تائید نشده نیز از احتمال حضور طائب در مقام ریاست سازمان اوقاف حكایت دارد. پیش از این وی یكی از كاندیداهای مطرح برای وزارت اطلاعات در دولت دهم بود كه خود این احتمال را رد كرده بود.

درهمین راستا از سردار نقدی معاون تحقیقات صنعتی ستاد كل نیروهای مسلح، سردار نجات فرمانده سپاه ولی امر و سردار پاكپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی به عنوان اصلی ترین گزینه ها برای تصدی فرماندهی جدید نیروی مقاومت بسیج نام برده می شود.

این مرحله از تغییرات كه به عنوان مرحله دوم از آن یاد می شود در ادامه تغییرات مرحله اول یعنی تغییرات ساختاری سپاه در استانها است.


ایران پرس نیوز

صدای آمریکا: وقايع روز: «فوتبال با سياست نمی خواهيم» و چند خبر ديگر

وقايع روز: «فوتبال با سياست نمی خواهيم» و چند خبر ديگر

03/10/2009

[insert caption here]

هزاران تماشاگر هنگام خروج از ورزشگاه آزادی: « فوتبال با سياست نمی خواهيم»

داربی و يا دربی استقلال و پرسپوليس و يا انچه فرهنگستان زبان فارسی برايش معادل «شهرآورد» را ساخته همواره برای اين دو تيم پر طرفدار پايتخت نشين پر حاشيه و جنجالی بوده است و ديروز برای هواداران اين دوتيم يکی از ان روزها بود. آنان که برای تماشای شصت و هفتمين شهراورد به ورزشگاه آزادی امده بودند از هفته گذشته با محدويت خريد بليط مواجه شده بودند.بسياری از سايتهای خبری طرفدار معترضان به نتيجه انتخابات رياست جمهوری در ايران تنها از فروش بليط نيمی از ظرفيت ١٠٠هزار نفری ورزشگاه خبر داده بودند و اين که جمع کثيری از دولتيان برای مقابله با هر گونه حادثه احتمالی در ورزشگاه حاضر خواهند شد. ديدار اين دو تيم که در چند سال اخير با نتيجه مساوی و يا بدون گل به پايان رسيده مورد انتقاد هواداران بوده است زيرا انان اماده بوده اند تا در صورت پيروزی يکی از دوتيم جشن پيروزی برپا کنند.ارزويی که در ٤ سال گذشته و ٦ بازی جامه عمل نپوشيده است. روز جمعه ورزشگاه آزادی در حالی ميزبان دو تيم بود که به گفته مسئولان برگزاری مسابقه همه شرايط برای يک بازی بدون حاشيه فراهم شده بود. به گزارش خبرگزاری ايسنا قوه قضاييه حتی قاضی هم برای صدور حکم فوری متهمان احتمالی در ورزشگاه ازادی مستقر کرده بود.نيمه اول با کسالت تماشاگران و بدون گل سپری شد و در نيمه دوم تنها به فاصله چند دقيقه دو گل رد و بدل شد تا يک نتيجه مساوی ديگر در کارنامه انها ثبت شود.نتجه ای که به گفته تحليل گران رضايت بخش نبود و همين از نگاه تماشا گران پوشيده نماند تا در انتظار پايان بازی و سر دادن شعار به نتيجه بازی باشند.
team melli soccer iran
«فوتبال با سياست نمی خواهيم» اين شعاری بود که هزاران تماشاگر در هنگام خروج از ورزشگاه سر می دادند و و تلاش می کردند بگويند اين نتيجه توافقی از پيش تعيين شده است تا نتيجه موفقيت اميز بهانه ای برای جشن پيروزی پيدا نباشد و هزاران هوادار دو تيم در کمال ارامش ورزشگاه را ترک کنند. اما ظاهرا نتيجه مساوی هم منجر به سکوت نشد ومسير خروجی با شعارهای «يا حسين مير حسين» و يا «تا احمدی نژاده هر روز همين بساطه» طی شد. ايسنا به نقل از فرمانده نيروی انتظامی تهران از بازداشت ٩ تن خبر داده است در حالی که خبرهای اوليه اين تعداد را تا ٢٥ نفر هم گزارش داده بود و در ادامه حاشيه همين ديدار اورژانس تهران از مصدوميت ٧٥ نفر خبر داده است. داربی ٦٧ اما علاوه بر تماشاگران منتقد از سوی مربيان دو تيم نيز مورد انتقاد قرار گرفته است.صمد مرفاوی مربی تيم استقلال در کنفرانس پس از پايان بازی گفته است که استرس بازيکنان مانع از ارائه يک بازی موفق شد.او گفته از بازی اسقلال که در هفته های اخير تنها تساوی کسب کرده راضی نيست. و در سوی ديگر زتلاکو کرانچار مربی کرووات پرسپوليس که در استانه اخراج قرار دارد مورد هپرسش خبرنگاران برای نيمکت نشينی کريم باقری کاپيتا ن اين تيم قرار گرفته است. داربی ديروز اما يک منتقد جدی ديگر هم داشته است.افشين قطبی سرمربی کنونی تيم ملی فوتبال ايران که زمانی سر مربی سرخپوشها بود و اين تيم را به مقام قهرمانی باشگاههای ايران رساند. قطبی با انتقاد از مديريت فوتبال و جابجايی سريع مربيان گفته است در حالی که متوسط مدت حضور يک مربی در ايران تنها ١٧ هفته است چگونه می توان از او انتظار داشت بازيکنان ١٧ ساله را کشف کند و به کار بگيرد و فوتبال هم پيشرفت کند.

عبدالفتاح سلطانی
عبدالفتاح سلطانی بار ديگر ممنوع ‌الخروج شد


عبدالفتاح سلطانی، حقوقدان و فعال حقوق بشر، که به تازگی از زندان آزاد شده است بار ديگر ممنوع ‌الخروج شد. آقای سلطانی از سوی دفتر حقوق بشر نورنبرگ آلمان، برنده جايزه حقوق بشر اين موسسه شده است و برای دريافت جايزه خود عازم آلمان بود. عبدالفتاح سلطانی، بعد از پنج سال ممنوع‌الخروج بودن هفته گذشته توانسته بود پاسپورت خود را از معاونت امنيت دادسرای عمومی و انقلاب تهران پس بگيرد.

Iranian student activists jailed in recent months (2007).



واکنش دفتر تحکيم وحدت به بازداشت ١٧ تَن از فعالان دانشجويی در تهران


از ايران خبر ميرسد که در اولين جمعه پس از بازگشايی دانشگاهها بيش از ١٧ تَن از فعالان دانشجويی در تهران بازداشت شده اند. اين عده هنگامی از سوی مأموران امنيتی بازداشت شده اند که در حالِ گفتگو در پارک جمشيديه ی تهران بوده اند. دفتر تحکيم وحدت در واکنش به اين اقدام با صدور بيانيه ای ضمن درخواست آزادی فوری دانشجويانِ بازداشتی از اين عمل به مثابه انداختن جرقه در انبار باروت ياد کرده است.

Trial_Torture_Iran
سايت نوروز از مرگ پسر جوانی به نام امير مهدی حمزه لويی بر اثر ضرب و شتم نيروهای لباس شخصی خبر داده است


وب سايت نوروز وابسته به اصلاح طلبان می نويسد امير مهدی حمزه لويی همراه با دو تن از دوستان خود در کنار پارک قيطريه توسط چند مامور لباس شخصی که خود را نيروهای وابسته به پليس معرفی کرده بودند، بازداشت شده است. گزارش می افزايد بازداشت شدگان پس از آن که خواهان مشاهده کارت شناسايی مأموران شدند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، به طوری که حمزه لويی بيهوش شده و بر زمين افتاد. نوروز می افزايد مأموران که مجهز به بی سيم و تجهيزات پليس بودند پس از مشاهده اين صحنه به سرعت محل را ترک کردند. بر اساس اين گزارش امير مهدی حمزه لويی در مسير انتقال به بيمارستان جان باخته است.

Iranian influential cleric and former president Akbar Hashemi Rafsanjani delivers his sermon during Friday prayers at Tehran University in the Iranian capital, 17 Jul 2009
سخنان منتسب به هاشمی رفسنجانی در ديداری با جمعی از نمايندگان خبرگان


خبرگزاری فارس به نقل از سايت الف سخنانی از هاشمی رفسنجانی در ديدار با جمعی از نمايندگان خبرگان رهبری خبر داده است. در اخبار به نقل از هاشمی رفسنجانی تاييد رهبری و صلاحيت اقای خامنه ای ،دوستی ديرينه و محوريت بی بديل ولايت فقيه مورد تاکيد قرار گرفته است.

Jelveh Javaheri, acti8vist and feminist, is an active member of the Change for Equality Campaign and the editor of the Hastiya website.
جلوه جواهری از اعضای کمپين يک ميليون امضاء به شش ماه حبس تعزيری محکوم شد


جلوه جواهری، فعال حقوق زنان و از اعضای کمپين يک ميليون امضاء به اتهام اجماع و تبانی با هدف اقدام عليه امنيت کشور به شش ماه حبس تعزيری محکوم شد. به گزارش سايت کانون زنان ايرانی، جلوه جواهری که سال گذشته همراه با هشت تن ديگر از فعالان حقوق زنان دستگير شده و طی مراحل بازپرسی تفهيم اتهام شده بود، در نهايت به دليل عضويت در کمپين يک ميليون امضاء محکوم گرديد. در همين حال مينا جعفری، وکيل جلوه جواهری گفت اتهام عنوان شده در رای صادره با کيفرخواست مغايرت داشته و رای مزبور بدون توجه به دفاعيات خانم جواهری و وکيل وی صادر شده است.

بازی سبزها و امنیتی ها در زمین آزادی

اولین داربی بدون قرمز و آبی

بازی سبزها و امنیتی ها در زمین آزادی

در حالیکه سبزها خود را برای حضور در مسابقه فوتبال میان استقلال و پرسپولیس تهران که در استادیوم آزادی برگزار می شود، آماده می کنند، مقامات امنیتی و نظامی هم از یک سو با در اختیار گرفتن صندلی های بسیار و از سوی دیگر تدابیر امنیتی شدید، تدارک شرکت در این عرصه را می بینند.

از هم اکنون گفته می شودتماشاگران استقلال و پرسپولیس این بار، و برای نخستین بار، به جای سر دادن شعارهایی در حمایت از قرمز و آبی، در حمایت از "میر حسین موسوی" و "مهدی کروبی" سر خواهند داد. برخی نیز از احتمال ادامه تظاهرات مردم پس از پایان داربی و تجمع آنها در مسیر های بازگشت از ورزشگاه آزادی سخن می گویند.

این بازی به صورت زنده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش خواهد شد و به باور کارشناسان صدا و سیما، سانسور نمادهای سبز و احتمالا شعار های سیاسی هواداران استقلال و پرسپولیس کار بسیار دشواری خواهد بود.

آمادگی نیروی انتظامی

در همین ارتباط گزارش ها حکایت از نگرانی مقامات ارشد نیروی انتظامی پیرامون فریادهای ضد دولتی جنبش سبز در روز جمعه دارد. گفته می شودیکی از طرح های اصلی نیروی های امنیتی برای مهار سبزها، بستن زودهنگام درورزشگاه آزادی و بیرون نگه داشتن بخش زیادی از هواداران دو تیم است. سردار عزیزالله رجب زاده، فرمانده نیروی انتظامی تهران روز گذشته در گفتگو با مهر به مقدمه چینی پیرامون بستن در ورزشگاه پیش از پر شدن ظرفیت آن پرداخت : "گاهی اوقات گنجایش ورزشگاه 70 تا 80 هزار نفر است اما برای تماشای مسابقه فوتبال در آن ورزشگاه بیش از 130 هزار نفر حضور پیدا می کنند." لازم به یادآوری است که ورزشگاه آزادی ظرفیت حداقل 100 هزار تماشاچی را دارد.

وی درباره آمادگی نیروی انتظامی برای برخورد با سبزها با تاکید بر اینکه نیروهای انتظامی تنها در ورزشگاه حضور نخواهند داشت، به واحد هایی از انتظامی اشاره کرد که به صورت «دپو» در احتیاط هستند تا اگر "اغتشاش" و "شورشی" اتفاق افتاد، وارد عمل شوند : " اینها را که در کنار هم قرار دهید می بینید حجم وسیعی درگیر برقراری نظم مسابقه استقلال وپرسپولیس هستند."

سردار رجب زاده در عین حال تاکید کرده است که مانعی برای ورود افراد با لباس سبز به ورزشگاه وجود ندارد.

از سوی دیگر سایت موج آزادی گزارش داده است که هيات رزمندگان از امشب کنار ورزشگاه آزادی مستقر می‏شود. هیات رزمندگان غرب تهران و كرج طی مذاكره با معاون مجموعه ورزشی آزادی درخواست كردند كه شب قبل از بازی مقابل درب غربی فضایی را برای استراحت و اسكان تماشاگران شهرستانی آماده كنند. سایت موج آزادی در این رابطه به کنایه نوشته است : "با توجه به اینکه «اداره برق از روشنایی درب غربی» خودداری کرده و «هیات رزمندگان هم از امشب همانجا» چادر می‏زند، امیدواریم دوستان هیئت رزمندگان اگر مردم را در آن تاریکی تشخیص ندادند، حداقل یکدیگر را تشخیص بدهند و با هم برخورد مناسبی داشته باشند!"

بازپرس قضائی در آزادی

در همین راستا همچنین خبر می رسد "نماينده دادستان" نیز روز جمعه در داربی حاضر خواهد بود. حبيب هاشمي، بازپرس ويژه‌ رسيدگي به جرايم ورزشي با اعلام خبر حضور خود در آزادی وظیفه اش را چنین تشریح می کند: " يگان ويژه نيروي انتظامي در داخل استاديوم مقري دارد كه افراد بازداشت شده را به آنجا مي‌آورند تا دستورات قضايي را صادر كنم." او تهدید کرده است با افرادي كه مرتكب هر "جرمي" در استاديوم شوند "به شدت" برخورد خواهد کرد. وی اشاره به مصادیق این جرائم نکرده است.

37 هزار بلیط در اختیار نیروهای امنیتی

از سوی دیگر گزارش هایی جدی وجود دارد که از تصمیم مسئولان انتظامی به منظور اختصاص 37 هزار بلیط برای نیروهای امنیتی در روز مسابقه خبر می دهد. روزنامه جهان فوتبال روز سه شنبه نوشته بود :" كار كه با هماهنگی نهادهای امنیتی انجام می‌شود برای جلوگیری از اغتشاش و درگیری‌های احتمالی است. شنیده شده در داربی پیش‌رو و با توجه به تحركات و اتفاقاتی كه پس از انتخابات روی داد این تعداد به 30 هزار نفر افزایش پیدا كرده است. " گفتنی است که انتشار این خبر، توقیف بلافاصله این روزنامه ورزشی پر تیراژ را به همراه داشت. این نخستین بار است که در تاریخ مطبوعات، یک روزنامه ورزشی به دستور وزارت ارشاد توقیف می شود.

همچنین در محافل خبری شایعاتی درباره افزایش قیمت بلیط های ورزشگاه منتشر شده که البته تکذیب مسئولان فدراسیون فوتبال را به همراه داشته است.

سابقه سبز شدن آزادی

نگرانی مسئولان از سبز شدن ورزشگاه آزادی در روز داربی قرمز و آبی از روزی اوج گرفت که دو هفته پیش تماشاگران باشگاه استقلال در هنگام مسابقه این تیم و استیل آذین شعارهایی در حمایت از جنبش سبز و اعتراض به دولت محمود احمدی نژاد سر دادند. این مسابقه که با حضور هفتاد هزار تماشاگر پس از راهپیمایی اعتراضی روز قدس برگزار شد به طور مستقیم از تلویزیون پخش نشد، و با یک ساعت تاخیر و به صورت "سیاه و سفید" نشان داده شد.


روز آنلاین

عبدالفتاح سلطانی ممنوع‌الخروج شد

عبدالفتاح سلطانی حقوقدان و فعال حقوق بشر که به تازگی از زندان آزاد شده است، از سوی دفتر حقوق بشر نورنبرگ آلمان، برنده جایزه حقوق بشر این موسسه شد و هنگامی که برای دریافت جایزه خود عازم آلمان بود در فرودگاه به او اعلام شد که ممنوع‌الخروج است.

دکترعبدالفتاح سلطانی، در گفتگو با رادیوزمانه با اعلام توقیف پاسپورتش از سوی ماموران، گفت که در فرودگاه تنها به او یک شماره نامه از معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران داده‌اند و گفته‌اند که برای پیگیری می‌تواند به این معاونت مراجعه کند.

این در حالی است که به گفته سلطانی، وی بعد از پنج سال ممنوع‌الخروج بودن، ۱۰ روز پیش از سوی همین معاونت ( معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران) اجازه دریافت پاسپورت گرفته بود!

قاضی این دادسرا، حسن زارع دهنوی، معروف به قاضی حداد است.


نوروز

احممدی نژاد و افسانه حکومت مهدی

اسحاق نجم الدین

eshagh.jpg
مباحث حکومت اسلامی و وظیفه ای که این شکل کهنه حکومتی بر عهده دارد، از دیر باز موضوع جدل ها، چالش های علما و " نخبگان اسلامی" بوده است. هدف و انگیزه نظری نهضت جهانی اسلام برپایی دولت مقتدر جهانی اسلام است که این حکومت هر گونه مماشات و سازگاری با جهان غیر اسلامی را زیر سئوال می برد و تنها به نیروی امت جهانی متکی است. امت لشکر تک صدایی است و حکومت اسلامی را نمایندگی می کند. این الگو بر اساس تعالیم قران وحشت نیز در دل مردم می نشاند تا آنان را به پذیرش امت وادار سازد. در این راه نخبگان ایده حکومت اسلامی مأموریت می یابند تا اولین گام اجرائی این ایده را که امت می باشد، تشکیل و سازماندهی کنند. فرامین مذهبی و تمکین دستورات امامان در حقیقت حلقه اصلی ساختاری حکومت دینی است. آیت الله خمینی و طرح نظریه ولایت فقیه وی الگوی مناسبی برای پروراندن اندیشه های امت اسلامی دانسته می شود. از نگاه بسیاری از اندیشه وزران حکومت اسلامی، ایران مرکز ثقل این انقلاب جهانی خواهد بود و لذا توجه و تبعیت امت اسلامی از ولایت فقیه الزامی است. اما هر بار به عناوین مختلف تشکیل این حکومت به تعویق افتاده است و بهانه هایی هم از طرف " یاران امام" اعلام شده است. جریان القاعده و پیروزی مقطعی طالبانی ها در افغانستان و بی ثباتی در خاورمیانه و بویژه در میان فلسطینی ها امکان گسترده ای برای توجیح اندیشه اسلامی و تقویت مبارزه بی امان این دسته از جنبش تمامیت خواهان اسلامی یاری رسانیده است و در حقیقت بستر مناسبی برای به قدرت رساندن احمدی نژاد در ایران مهیا کرد.


بسیج سرمایه های ملی و احداث هزاران موسسه های اسلامی در گوشه و کنار جهان در راستای تقویت تفکر جهانی اسلام صورت می گیرد. تم صدور انقلاب اسلامی که بارها و بارها از طرف آیت الله خمینی تکرار و بر ضرورت برپائی حکومت جهانی اسلام تأکید می شد، هنوز نیز طرفداران پر و پا قرصی دارد و مقابله با منتقدین ایده برپایی دولت اسلامی اجتناب ناپذیر و حتی هواداران حکومت اسلامی را تشویق به خشونت و نابودی دشمنان اسلام هم می کند تا از این رو تضادهای جهانی که بر بستر های اقتصادی و سیاسی بروز می کند را سوی تضاد مذهبی سوق دهد. اندیشمندان اسلامی در پی تغییر ماهیت تضاد ها هستند و از این روی هر فراوارده و یا دستاوردی که غرب در آن دخیل است را پس می زنند تا توازن قدرت و بحران های ادواری که گاه بشکل طبیعی و گاه در اثر سیاست ورزی و یا برنامه ریزی های نادرست اقتصادی بروز می کند را به نفع اسلام گرایی تفسیر کنند.

این تفکر ناگزیر است تا حتی با مسلمانانی که ولایت فقیه را نمی پذیرند هم مرزبندی کند و این دسته از مسلمانان را از ارتش امت سوا کرده و آنان را مسلمانانی می شناسد که فریب استکبار جهانی خورده اند، این شکاف در تفکر مسلمانان، مانعی بزرگ برای برپایی حکومت جهانی اسلامی شده است و لذا مبتکرین این ایده آلترناتیو شیعه را مظهر رسالت حکومت اسلامی می شناسند.
شیعه گری و برپایی حکومت اسلامی تا زمان غیبت مهدی بر عهده فقیه گذاشته شده است و از آن جایی که شیعه در جهان اسلام فاقد اکثریت است، به ناسیونالیسم ایرانی امکان مانور هایی داده است که گاه دشواری های عدیده ای هم برای مجریان این طرح فراهم آورده است و هر بار تلاش شده است تا در حد توانشان بازگشت نیرومندی به صحنه داشته باشد اما هر بار با بحران مشروعیت سیاسی و مذهبی روبرو شده است و این بحران ها در تشکیل حکومت جهانی وقفه انداخته است. احمدی نژاد نماینده روشن این شیعی گری ناسیونالیستی است که عامل اصلی بحران حکومت مداری اسلامی نیز هست. مخالفت بسیاری از مراجع تقلید با احمدی نژاد که نه اعتراض مدنی به شیوه حکومتی وی که بیشتر نگرانی آن ها به آسیب هایی است که احمدی نژاد می تواند بر الگوی نظام جهانی اسلامی بزند.
نظریه حکومت جمهوری و شکل ساختاری این نوع از نظام ها در تقابل با نظریه حکومت اسلامی قرار دارد. در نظام جمهوری ( حال با هر پسوندی) میزان رأی مردم و تمکین زمامداران به رأی مردم است، اما در حکومت اسلامی، امام نماینده خدا است و میزان رأی مردم اصلأ مطرح نیست. پس احمدی نژاد مجبور است میان دو صندلی بنشیند و این تناقض که امروزه در رأس حکومت جریان دارد، مجبور به انتخاب یکی از شیوه های دولت مداری می شود. یا کشور باید بر اساس نظام جمهوری و یا بر اساس امامت اداره شود.
از آنجایی که در نهضت جهانی اسلام انشعاب بزرگی رخ داده است، نقش امت اسلامی نیز کمرنگ شده است و آقایان فعلأ ترجیح می دهند تا ترمیم ضربات به همان جمهوری ناخواسته تن دهند تا به یاری سبحانی ایده امت اسلامی رسالت اصلی اش که همان برقراری حکومت مهدی است، روزی به انجام رسد.
مسلمانان نباید منتظر بمانند تا مهدی این حکومت را برپا سازد، بلکه همه مسلمانان شیعه وظیفه دارند امکان این حکومت را آماده سازند. این ماموریتی است که امروز احمدی نژاد با پشتیبانی خامنه ای بر عهده گرفته است و مخالفت با حکومت وی در حقیقت مخالفت با حکومت مهدی تلقی می شود.

عصر نو

پس از مخابرات، سپاه پاسداران "تراکتور سازی کردستان" را نیز تصاحب کرد

پس از کش و قوسهای فراوان سرانجام "شرکت مالی و اعتباری مهر" وابسته‌ به "سپاه پاسداران" علیرغم مقاومت شدید مدیران شرکت تراکتور سازی کردستان، موفق به‌ تصاحب آن شده‌ و به‌ مدیر عامل کنونی آن اخطار داده‌ که‌ در اولین فرصت ممکن "استعفا" دهد

پنجشنبه ۹ مهر ۱۳۸۸ - ۰۱ اکتبر ۲۰۰۹

پس از کش و قوسهای فراوان سرانجام "شرکت مالی و اعتباری مهر" وابسته‌ به "سپاه پاسداران" علیرغم مقاومت شدید مدیران شرکت تراکتور سازی کردستان، موفق به‌ تصاحب آن شده‌ و به‌ مدیر عامل کنونی آن اخطار داده‌ که‌ در اولین فرصت ممکن "استعفا" دهد و این خواسته‌ با مخالفت مدیر مذکور و مقامات مسئول در استانداری کردستان مواجه‌ گردیده‌ است.
شرکت تراکتور سازی کردستان که‌ بخشی از شرکتهای اقماری تراکتور سازی ایران است، از شروع سال در برنامه‌ خرید سپاه پاسداران قرار گرفته‌ است اما مقاومت مدیران آن تا چند روز گذشته‌ این اقدام را به‌ تاخیر انداخته‌ بود. این در حالی است که‌ طی چند روز گذشته‌ "موسسه‌ مالی و اعتباری مهر" وابسته‌ به‌ سپاه پاسداران اقدام به‌ خرید آن کرده‌ و از مدیر کنونی آن را تحت فشار قرار داده‌ که‌ یا در اسرع وقت استعفا داده‌ و یا آنکه‌ وام هنگفتی از موسسه‌ نامبرده‌ درخواست کند. اما این خواسته‌ نیز مورد قبول وی قرار نگرفته‌ است. اصرار مسئولین شرکت مهر وابسته‌ به‌ سپاه مبنی به‌ استعفای مدیرعامل تراکتور سازی کردستان ابعاد دیگری به‌ قضیه‌ داده‌ است تا آنجا که‌ مدیرعامل تراکتور سازی کردستان ضمن مخالفت با استعفا و گرفتن وام، گفته‌ که‌ به‌ غیر از برکناری به‌ هیچ شیوه‌ دیگر مسئولیتش را واگذار نخواهد کرد.
یک منبع آگاه در استانداری کردستان ضمن افشای این خبر اعلام کرد که‌ اختلاف بر سر فروش کارخانه‌ تراکتور سازی کردستان تا جایی پیش رفته‌ که‌ استاندار خود شخصا برای جلوگیری از این اقدام سپاه پاسداران به‌ تهران رفته‌ و مقامات مسئول در کابینه‌ دولت و وزارتخانه‌های مرتبط را از مسئله‌ آگاه کرده‌ اما تا کنون تلاشهایش نتیجه‌ ای نداده‌ است. مدیرعامل کنونی شرکت تراکتور سازی کردستان از مدیران بومی بوده‌ و تلاشهای فراوانی برای پیشرفت کارخانه‌ مذکور انجام داده‌ و علاوه‌ بر سوددهی و استفاده‌ از کارگران بومی سعی در توسعه بیشتر آن داشته‌ است اما فشار سپاه پاسداران مبنی بر جانشینی یک سرهنگ سپاه به‌ جای مدیر کنونی آن "داوود امراه نژاد"، تاکنون ثمر نداده‌ و ماجرای واگذاری شرکت مذکور را بغرنج تر کرده‌ است. شایان ذکر است که‌ "شرکت تراکتور سازی کردستان" تنها واحد تولیدی و بزرگ در غرب کشور است، 160 پرسنل و کارگر دارد.
موسسه‌ مالی و اعتباری مهر که‌ در آغاز سال جاری علیرغم مخالفتهای فراوان مدیران ونمایندگان مجلس استان آذربایجان شرقی، شرکت تراکتور سازی تبریز را نیز با مبلغی 177 میلیارد تومانی تصاحب کرده‌ و مدیر عامل آن شرکت را نیز وادار به‌ استعفا کرده‌ و تغیرات بسیاری در سطح مدیریت آن کارخانه‌ ایجاد کرده‌ بود و اکنون نیز یکی از سرهنگهای سپاه پاسداران به‌ نام "ع، حنفی" را به‌ منظور جایگزینی مدیرعآمل کنونی شرکت تراکتور سازی کرستان تعیین کرده‌ است.

عصر نو

سبزها به "قانون اساسی نوين" بيانديشند! نظام رفتنی است!

الان مهم اين است که اين نظام کودتاچی اثبات کرده، بخش های زيادی از قانون اساسی جمهوری اسلامی، در تضاد با خواسته های برحق ملت است و اين جای کتمان ندارد. دولتمرد شدن يک ولی فقيه(!) جز "فساد دينی و بيداد دولتی" موجود، نتيجه ای به بار نمی آورد. بنابراين اهالی جنبش سبز، به برپاسازی يک "نظام قانونی نوين" اميد بسته اند که از تناقض ها و اشتباهات و ظلم های "تمام اين سی سال اخير" تهی باشد

بيانيه ديروز ميرحسين موسوی را حتما" بخوانيد و هوشمندی او را از خلال کلماتش دريابيد. امروزه نسل نوين و خيزش نوين و انرژی نوينی بنام جنبش سبز شکل گرفته که شبيه هيچ رخداد ديگری نيست بجز خودش. برای ادامه اين جنبش، بايد هوشمند و اميدوار و زيرک بود که اهالی و سران جنبش سبز مانند «ميرحسين کروبی» و خاتمی عزيز هستند. امروزه احيا و تکرار «بخشهايی» از قانون اساسی و تکرار دوران «دوران امام» که در بيانيه های مهندس موسوی يا آقايان کروبی و خاتمی بر آن تأکيد می شود، نه «منطقی و مفيد» است، و نه «ممکن و شدنی» است! قبلا" اصلاح طلبان بدليل اخلاص و صميميتشان، گاهی اصرار غيرلازمی داشتند بر اينکه پايبنديشان را به«آرمانهای امام» و ارزشهای انقلاب سال ٥٧ به «غاصبان امام و ج.ا» اثبات نمايند و گاهی اصرارشان بر بی عيب بودن و درخشندگی دوران امام، باعث می شد جنگهای غيرلازمی در ميان بدنه هفتاد ميليونی مخالفان نطام فعلی دربگيرد. در حالی که معنای بيانيه ديروز مهندس موسوی اين است که در گيرودار «به گروگان گرفته شدن ملت ايران» اولويت اساسی با اتحاد فراگير تمام ملت گروگان، برای رهايی است. وقت تنگ است و «سلول های» جامعه ايرانيان بايد احيا شوند و به روشنگری ساير اقشار ناآگاه پيرامونی همت کنند که جنبش سبز بدنبال چيست؟ معنای مستتر بيانيه ميرحسين، دوری گزينی از بحثهای اختلاف افکنانه و اصرار بر همدلی ايرانيان
بابک داد انقلاب اسلامی و دنباله مطلب را از لینک زیر بخوانید:

بي شخصيتي احمدي نژاد در حد كمال در اين تصاوير

(آنهم در بين تماشاگران خارجي)

اکتبر 1, 2009 · ۱ دیدگاه

http://farm3.static.flickr.com/2496/3970177809_702f90e908_b.jpg

نهضت سبز آزادی

شادی صدر: در 30 سال گذشته تجاوز جنسى شكنجه سيستماتيک بوده است


سایت فارسی تلویزیون العربیه: جايزه لخ والسا در سال ۲۰۰۹ به سه زن ايرانى به خاطر تلاشهای آنان در زمينه حقوق زنان و حقوق بشر در ايران تعلق گرفت. شادی صدر، لادن برومند و رويا برومند اين جايزه را دريافت كردند. اين جايزه در روز ۲۹-9-2009 در شهر دانسيگ لهستان با حضور لخ والسا و بيش از ۱۵۰ نفر از شخصيتهای سياسی، علمی و مطبوعاتی اين کشور به برندگان داده شد.

شادى صدر طى سخنانى در اين مراسم گفت: "سی سال است در ايران نقض سيستماتيک حقوق بشر ادامه دارد و تاکيد مى کنم که سی سال است در ايران مقاومت عليه نقض سيستماتيک حقوق بشر نيز ادامه دارد." وى افزود: "فعالان جنبش های اجتماعی در تمام اين سالها، به قيمت تهديد، ناامنی، ممنوع الخروج شدن، ممنوع الکار شدن، حبس و ...، شعله های مقاومت را زنده نگه داشتند و نگذاشتند جامعه يکسره زير فشار سرکوب، منفعل و خاموش شود. اما پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری در ژوئن امسال، ميليونها ايرانی نشان دادند که همواره و در تمام اين سی سال، اگر چه به حساب نيامدند، اگر چه تحقير شدند، اگر چه سرکوب شدند، اگر چه زندانی شدند، کشته شدند يا مورد تجاوز قرار گرفتند اما هرگز نمرده اند."

وى با اشاره به تجاوزات جنسى به زندانيان در ايران گفت: "بسياری از شواهد و مستندات حاکی از آن است که نه فقط در وقايع پس از انتخابات امسال، که در تمامی سی سال گذشته، تجاوز و ساير شکنجه های جنسی، نه به عنوان اموری اتفاقی، که به عنوان يک نوع شکنجه سيستماتيک برای ارعاب، تحقير و درهم شکستن زندانيان سياسی زن و يا گروه يا عقيده ای که از آن دفاع می کردند و نيز اعتراف گيری از آنان اعمال می شده است. "

به گفته او " اين نوع از شکنجه که تا سالها نسبت به آن پرده پوشی و سکوت شده بود، هم اکنون با سخن گفتن قربانيان آن و نيز افشاگری شخصيتهای سياسی درون نظام حکومت ايران، به موضوع گفت و گوی اجتماعی تبديل شده است. اما اين تازه آغاز راهی است که هيچگاه بدون يک همبستگی جهانی به سرانجام نخواهد رسيد."

وى با ذكر وقايع پس از انتخابات اخير و مقايسه آن با وقايع دهه 60 گفت:"اين وقايع يادآور دهه ۶۰ است، دهه ای که در آن هزاران نفر از مخالفان سياسی در زندانهای ايران، به شکلی بی رحمانه سرکوب شدند. تنها تفاوت وقايع دهه ۶۰ با وقايع پس از انتخابات ۲۰۰۹، اين است که در آن دهه، فعالان وابسته به تشکيلات سياسی بودند که ربوده می شدند، به زندان می افتادند، شکنجه می شدند، مورد تجاوز قرار می گرفتند و اعدام می شدند و هم اکنون، همه اين اتفاقات برای زنان و مردانی می افتد که انسانهايی عادی هستند، نه عضو تشکيلاتی سياسی."

او در ادامه گفت : " تفاوت ديگر اين است که به مدد اينترنت و رسانه های مردمی، تصاوير و اخبار مربوط به نقض روزانه حقوق بشر در ايران، در سه ماه گذشته، آنچنان به سرعت در سراسر جهان پخش شد که برخلاف دهه ۶۰، آگاهی و حساسيت جهانی درباره آنچه در ايران می گذرد به حداکثر ميزان ممکن رسيد. اما آگاهی جهانی به خودی خود کافی نيست، ما نياز به اقدام جهانی داريم."