سرخط خبرهای پیک ایران

۱۳۸۸/۶/۱۰

یکی از شاهدان مهدی کروبی «ناپدید» شد

مهدی کروبی نامزد معترض به نتیجه انتخابات از ناپدید شدن یکی از «شاهدان تجاوز جنسی در بازداشتگاهها» خبر داد.

این شاهد در زمان بازداشت بنابر گفته خود مورد تجاوز قرار گرفته بود، و به گفته آقای کروبی پس از دیداری که با نمایندگان قوه قضائیه داشته، ناپدید شده است.

آقای کروبی در نامهای که امروز سهشنبه در وبسایت سحامنیوز منتشر کرده، مسئولیت هرگونه اتفاق «ناگواری» که برای این فرد یا خانوادهاش روی دهد را بر عهده سعید مرتضوی دادستان سابق تهران اعلام کرده است.

در این نامه آمده است که رفتار نمایندگان قوه قضائیه با این فرد به حدی «زشت و زننده» بوده که اکنون مدتی است ناپدید شده و خبری از وی نیست.


جزئیات جلسه این فرد با نمایندگان قوه قضائیه چندی پیش از سوی او در وبسایت سحامنیوز منتشر شده بود.

کروبی در نامه خود نوشته که ماموران قضایی با حضور در محل زندگی این فرد موجب آزردگی خاطر خانوادهاش شده و او را ترساندهاند.

در این نامه آمده که «برخی از مسئولان قضایی نه تنها به دنبال یاری رساندن و احقاق حقوق بازداشت شدگانی که مورد آزار قرار گرفتهاند نیستند، بلکه درصدند تا صورت مسئله را پاک کنند

در این نامه علت خودداری آقای کروبی از دیدار با مسئولان قضائی برخورد نامناسب ماموران قضائی با این فرد اعلام شده است.

این در حالی است که ابراهیم رئیسی معاون اول قوه قضائیه گفته که کروبی قرار است در جلسه امروز سهشنبه هیات نظارت قوه قضائیه بر حوادث اخیر شرکت کند.

کروبی، مسئولیت هرگونه اتفاق «ناگواری» که برای این فرد یا خانواده‌اش روی دهد را بر عهده سعید مرتضوی دادستان سابق تهران اعلام کرده است

پیشتر اعلام شده بود که نامه کروبی به صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه در خصوص تجاوز به برخی بازداشتشدگان در دستور کار این هیات قرار گرفته است.

مهدی کروبی اعلام کرده که براساس اسناد و مدارکی که در اختیار دارد به برخی از دختران و پسران بازداشتی تجاوز شده است و در شرایطی که امنیت جانی این افراد تامین شود حاضر است آنها را به مراجع قانونی معرفی کند.

این گفتههای آقای کروبی با خشم گروهی از محافظهکاران مواجه شده است تا جایی که تلویزیون دولتی ایران شب گذشته در برنامهای به نقل از قاضی رسیدگی کننده به این پرونده اعلام کرد که کروبی برخلاف گفتههای خود حاضر به ارائه اسناد و مدارک برای اثبات ادعاهای خود نیست.

آقای کروبی در واکنش به این برنامه صدا و سیما، در نامهای از عزتالله ضرغامی رئیس این سازمان خواست که فرصتی برای پاسخگویی به اظهارات قاضی مقدمی، رئیس بازپرسی شعبه سیزدهم در اختیار وی بگذارد.

مهدی کروبی در نامه خود نوشته که «اینجانب و کسانی که در راستای احقاق حقوق مردم تلاش میکنیم به اندازه برخی افراد که میخواستند جنایاتی که شده است را پنهان کنند، از این حق برخورداریم تا از تریبون رسانه ملی با مردم سخن بگوییم

ما رانده شدگان

<xml>xml>هزاره روزنامه الکترونیکی روز حس غریبی است که تا کنون به لطف قاضی مرتضوی و دستگاه امنیتی ایران، منخیل عظیمی از روزنامه نگاران دیار من تجربه نکرده بودیم. در 12 سال تجربه کاری ام، روزنامه هایی که در آنها قلم زده و خوندل خورده ایم هرگز به هزاره نرسید و اگر شانس یار بود، چند ماهه و حتی در مواردی دو سه روزه توقیف شدند و در برخی مواردنیز در حالیکه با شوق و شور در تدارک انتشار بودیم، سقط جنین شدند. و

عادت کردیم به خانه به دوشی و فشار توقیف و بیکاری و احضار و بازداشت که گویا برای ما به امری طبیعی بدل شده بود و نباید دل می بستیم به روزنامه ای که هر لحظه خطر توقیف آن را تهدید میکرد. اما اکنون در دیار غربت، ما رانده شدگان وطن، هزاره روزنامه ای را به جشن نشسته ایم که اگر دست قاضی مرتضوی می رسید آن نیز به صد نمی رسید چه برسد به هزار.
بعد از آنکه روزنامه های ایران با نشان دادن نامه مرتضوی که مرا از حق طبیعی خودم به عنوان یک روزنامه نگار محروم میکرد، عذرم را خواستند رفتم که به خیال خودم و برای همیشه دور کار خبری در حوزه ایران را خط بکشم و با کارآموزی در روزنامه ای حرفه ای بدل به یک خبرنگار حرفه ای شوم هرچند که تمام روح و روانم در ایران جا ماند و کم که می آوردم در وبلاگم می نوشتم. دو سال ننوشتن و دور ماندن از حوزه کاری خبری بیمارم کرد اما کودتای 22 خرداد تلنگری بود به من و امثال من که رسالتی عظیم داریم و دینی به مردمی که در خیابان ها در مقابل کودتا با شجاعت و سرفراز ایستاده اند. با زندانی شدن همکاران و اساتید روزنامه نگارم من نیز همچون دیگر همکارانم بر ان شدم قلم زمین مانده آنها را در دست بگیرم، هر چند لایق آن قلم نباشم، اما آن قلم نباید زمین می ماند و شدم خبرنگار روزنامه ای الکترونیکی که احمد زیدآبادی و عیسی سحرخیز از نویسندگان اصلی ان بودند و چه افتخاری بالاتر از اینکه در روزنامه ای کار کنم که روزنامه نگارانش تاریخ مستند کودتا را در پشت دیوارهای زندان اوین نظاره گرند و خواهند نوشت مستند و افشاگرانه.
روزآنلاین، تاریخ مستند کودتا را از فراسوی مرزها به تصویر می کشد و روزنامه نگاران دربندش از درون حصارها خواهند نوشت و برای من تجربه گرانبهایی است که باز بیاموزم و بنویسم و بدانم که روزنامه نگار به مردمش زنده است وزمین گذاشتن قلم، خیانتی است نابخشودگی.
به امید روزی که به همراه بزرگان دربندمان، روزی در ایران روزنامه ای منتشر کنیم لایق مردم نجیب مملکتمان وهزاره و هزاره هایش را به جشن بنشینیم.

روز آن لاین

آن ها زنده اند!


«کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند، محارب و محکوم به اعدام می باشند»...

«در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است، سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید، در مورد رسیدگی به وضع پرونده ها در هر صورت که حکم سریعتر انجام گردد همان مورد نظر است»...

با این فرمان های آیت الله خمینی رهبر حکومت اسلامی، در واپسین روزهای حیات خود، بزرگترین کشتار زندانیان سیاسی در زندان های ایران آغاز شد...
در فاصله چند ماه ٣ تا ۵ هزار نفر از مخالفین حکومت که اکثرا محاکمه شده و دوران زندان خود را می گذراندند و برخی نیز در انتظار و آستانه آزادی بودند، بنا به تشخیص هیات سه نفره ای از معتمدین خمینی به نام های نیری، پورمحمدی و مرتضی اشراقی، در «دادگاه»هایی چند دقیقه ای «محاکمه» و به مرگ محکوم شده و بلافاصله اعدام شدند. اعدام ها در تابستان ۶۷ با کشتار مجاهدین آغاز شد، در شهریور ماه نوبت به چپ گرایان رسید و تا ماه های پائیز همان سال ادامه یافت. آخرین بازماندگان فهرست طولانی محکومان را در زمستان شصت و هفت در برابر جوخه های اعدام قرار دادند. قربانیان این قتل عام عظیم را رهبران، کادرها، اعضا و هواداران ساده سازمان ها و احزاب چپ، مجاهدین خلق، و سازمان های ملی - منطقه ای تشکیل می دادند. بخش عمده ای از زندانیان را در گورهای جمعی به خاک سپردند و مکان این گروها را تا به امروز از بستگان اعدام شدگان پنهان کرده اند.
هرچند خاطرات زندانیانی که از این مهلکه جان بدر بردند گوشه هایی از آن روزها و ماه های سیاه را روشن کرده و تصویری عمومی از چگونگی این کشتار بی سابقه را به دست داده است، با این حال، در این تصویر عمومی هنوز قطعات ناروشن بسیاری وجود دارد که از جمله به چگونگی تصمیم گیری در مورد این جنایت هولناک در سطح سران حکومت مربوط می شود. تنها اطلاعاتی که در این زمینه در دست است، مربوط به خاطرات آیت الله منتظری می باشد که در آن بر نقش و مسئولیت انکارناپذیر آیت الله خمینی در این جنایت تصریح شده است و برای نخستین بار فرامینی از او را افشا ساخته که در آن ها صریحا دستور کشتار مخالفین خود در زندان ها را صادر کرده است.
به جز آیت الله منتظری، سایر مقامات حکومت در مورد این جنایت همچنان مهر سکوت بر لب دارند و به هیچ وجه مایل به پاسخگویی نیستند.
سکوت عاملان این جنایت، به جزیی از خود جنایت تبدیل شده است. حتی موج اصلاحات نتوانست دیوار ضخیم سکوتی را که پیرامون این جنایت برپا کرده اند بشکند. توافقی شاید ناگفته و نانوشته، همه جناح های رژیم – اصلاح طلب و محافظه کار – را به ادامه کتمان این جنایت بزرگ متعهد ساخت. در مجلس «اصلاحات» - همانند مجالس پیش و بعد از آن - حتی یک بار، یک سخن و یک اشاره نسبت به این بزرگترین جنایت تاریخ زندان های ایران طنین انداز نشد، مسئولین و سران حکومت هر بار که لب به سخن گشودند و از نظام «مردم سالار» و «مردمی» خود سخن گفتند، چشم بر این واقعیت پوشیده داشتند که در کارنامه این حکومت جنایتی چون قتل عام تابستان شصت و هفت و صدها جنایت دیگر به ثبت رسیده است. این سکوت اما از منطقی نیز برخوردار است. کشتار بی رحمانه هزاران زندانی سیاسی نه تنها با معیارهای حقوق بشر، که حتی با منطق و معیارهای حکومتی نظیر حکومت اسلامی ایران نیز همخوانی ندارد. این جنایت حاصل تصمیمی جنون آمیز بوده است که حتی روحانیون حاکم بر ایران هم با هیچ منطقی نمی توانند از آن دفاع کنند.

جنایت ادامه دارد...
سکوت حکومت نسبت به فاجعه ملی سال شصت و هفت، به ادامه ی هر روزه این جنایـت منجر شده است. طبیعی ترین، بدیهی ترین و انسانی ترین خواست های بازماندگان قربانیان این فاجعه بی پاسخ مانده و سرکوب شده است. حق هزاران خانواده قربانیان این قتل ها در مورد آگاهی از چگونگی و دلایل اعدام عزیزان خود، محل دفن آن ها، وصیتنامه هایشان؛ پایمال شده و بسیاری از بازماندگان این فاجعه حتی به دانستن نشانی از گور عزیزان خود و نشاندن سنگی بر مزار آن ها نتوانسته اند دلخوش باشند.
حکومت نه تنها به خواست های ابتدایی و انسانی قربانیان این جنایت هولناک بی اعتنا مانده و آن ها را از حداقل آگاهی نسبت به اعدام عزیزان خود و محل دفن و آخرین وصایای آن ها محروم نگاه داشته است، که چندین بار تلاش کرده «گلزار خاوران» یعنی سمبل و یادگار این جنایت هولناک را به گونه ای «ساماندهی» کنند که آثار جنایت و نیز تنها نشانه هایی که خانواده ها و بستگان از عزیزان خود دارند، از بین برود.

بیست و یک سال بعد از آن سال ها، بسیاری از بازماندگان آن جنایت تلخ، روی در نقاب خاک کرده اند و بر چهره های داغدار بسیاری دیگر، گرد پیری و گذر زمان نشسته است. اما این خیال که با گذشت زمان بازماندگان این جنایت نیز خاموش می شوند، هرگز محقق نشده و نخواهد شد. اینک فرزندان آن هزاران قربانی، خود برومند شده و دادخواه این جنایت شده اند. نسل تازه ای به همان قوت نسل پیشین این دادخواهی را دنبال می کند. «سال ۶۷» دیگر نه تنها موضوع هزاران خانواده ای است که در جریان این فاجعه عزیزان خود را از دست دادند، بلکه به پرسش نسل جوان کشور ما تبدیل شده است.

خاوران تکثیر می شود
خیلی ها می کوشند از عمومی شدن این پرسش در جامعه جلوگیری کنند. می گویند «خاوران» به گذشته تعلق دارد، لحظه ای از تاریخ جمهوری اسلامی بوده و سپری شده است. اما این حقیقت ندارد. «خاوران» شناسنامه ی جمهوری اسلامی است و با او تکثیر می شود. امروز در گورهای بی نام و نشان قطعه ی ٣۰۲ بهشت زهرا و فردا در جایی دیگر. آن ها که خاوران را تولید کردند، همچنان در راس قدرتند و با دختران و پسران جوان و آزادی خواه ایران همان می کنند که با زندانیان سیاسی دهه ی شصت کردند.

آن ها زنده اند
نسل های جدید و جوان جامعه ما امروز همان آرمان هایی را انتخاب کرده و پی گرفته اند که آیت الله خمینی و دستیارانش با قتل عام سال شصت و هفت در صدد ریشه کن ساختن آن ها از مرزهای این آب و خاک بودند. فریاد آزادی خواهانه ای که با قتل عام سال ۶۷ در گلو خفه شد، امروز در خواست های نسل جوان و شجاعی که ندا آقاسلطان و سهراب اعرابی سمبل آن هستند باز تولید شده است، آزادی را می توان سرکوب کرد اما نمی توان ریشه کن ساخت. موج از پی موج می آید تا سرانجام برج و بارویی را که در برابر آن ساخته اند، در هم کوبد و همه جای ایران را فرا گیرد. این خواهد شد.
و آن گاه مادران سالخورده دوباره لبخند بر لب خواهند آورد و دل های داغدارشان تسلی خواهد یافت و فرزندان به خاک خفته ی خود را در جوانان برومند امروز باز خواهند شناخت...


ده شهریور از سوی بسیاری از خانواده ها به عنوان سالروز قتل عام های سال ۶۷ انتخاب شده است. اخبار روز، همراه با همه آزادیخواهان ایران خاطره فرزندان شریف و پاک باخته ملت ایران در تابستان خونین سال شصت و هفت را گرامی می دارد و خود را در کنار هزاران بازمانده داغدار این فاجعه می بیند!


یاد همۀ جانباختگان راه آزادی گرامی باد

ضرورت کنترل مداخله نظاميان در سياست و اقتصاد

سه شنبه ۱۰ شهریورماه ۱۳۸۸ , 2009 Sep 01

کنترل سياسي نظاميان و منع مداخله آنان در سياست مرهون تجربه پيشرفت جوامع در کشورهاي توسعهيافته است که به صورتي جسته و گريخته به ساير کشورها نيز تسري پيدا کرده اما همواره در معرض تهديد بوده است

کلمه - علي عرب‌مازار يزدي*
طي روزهاي اخير در سطح رسانهها اخبار و اظهارنظرهايي در خصوص افزايش حضور افرادي با سابقه نظامي در فهرست وزراي پيشنهادي به مجلس و نيز گسترش حضور مؤسسات وابسته به ارگانهاي نظامي در بازار بورس، خصوصاً واگذاري بخش قابل ملاحظهاي از سهام شركت مخابرات به اين مؤسسات منتشر شده است. پيش از اين، ادعاها و مستنداتي مبني بر مداخله سازماندهي شده نظاميان در انتخابات برگزار شده در سالهاي اخير مطرح شده بود. اين يادداشت بدون آنکه بخواهد به ارزيابي اعتبار اين شواهد بپردازد به اين بهانه در صدد جلب توجه به يك مسأله مهم در فرايند توسعه ملي است.


هر جامعهاي نيازمند برخورداري از نيروهاي نظامي و انتظامي و سازمان اطلاعاتي به منظور مقابله با تهاجم بيگانگان، حفظ نظم داخلي و برقراري امنيت به عنوان وظايف اوليه شناخته شده از سوي ملتها براي دولتهاست. اين سازمانها از مزيت انحصاري اعمال مشروع خشونت برخوردار هستند و به ابزار آن نيز مجهز مي باشند. اين موقعيت انحصاري آنان را در موقعيت برقراري نظم و امنيت در جامعه قرار ميدهد. ناامني يا هرج و مرج خواست هيچ جامعهاي نيست. بشر بنا به تجربه تاريخي دريافته است که گسترش هرج و مرج آنان را به سوي وضعيت بهتري سوق نميدهد لذا معمولاً حتي بين امنيت تحت سيطرة حکومت استبدادي و ناامني، اولي را ترجيح ميدهند.
از سوي ديگر اين موقعيت انحصاري، نيروهاي نظامي را در معرض وسوسه مداخله در امور سياسي و سيطره بر اين حوزه قرار ميدهد. تاريخ گذشته جهان مملو از شواهد تلفيق انحصار در قدرت نظامي، سياسي و اقتصادي و پيآمدهاي منفي آن بر روند توسعه اجتماعي است. کنترل سياسي نظاميان و منع مداخله آنان در سياست مرهون تجربه پيشرفت جوامع در کشورهاي توسعهيافته است که به صورتي جسته و گريخته به ساير کشورها نيز تسري پيدا کرده اما همواره در معرض تهديد بوده است. امروزه در ادبيات نوين اقتصاد سياسي توسعه، کنترل مداخله نظاميان در سياست و اقتصاد به عنوان يکي از پيششرطهاي اساسي ورود جامعه به معبري تلقي ميشود که انتهاي آن توسعهيافتگي است. دو پيششرط ديگر که نسبت به آن از تقدم برخوردارند به ترتيب حاکميت قانون و تشکيل سازمانهاي دائمي است؛ سازمانهايي که طول عمر آنان بيشتر از طول عمر رؤسايشان است. در ايران نيز، به درستي رهبر فقيد انقلاب اسلامي چنين ضرورتي را دريافتند و با تيزبيني بر منع مداخله نظاميان در سياست تأکيد نمودند.
در هم تنيدگي قدرتهاي نظامي، سياسي و اقتصادي براي هر جامعهاي يک خطر جدي در راه پيشرفت و توسعه آن قلمداد ميشود. نبايد به سادگي از کنار آن عبور نمود و هر گونه شواهدي در مورد آن را بايد به دقت رصد کرد و به اطلاع مردم، تصميمسازان و سياستگذاران رساند. تمکين به توصيه امام (ره) براي نظاميان ضرورتي اجتنابناپذير براي پيشرفت ايران عزيز و هر گونه تخلف از آن نابخشودني است و هيچ مصلحتي توجيهگر آن نيست.


*عضو هيئت علمي دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي

برگزاری مراسم افطار فردا چهارشنبه در برابر زندان اوین

اطلاعیه سازمان دانش آموختگان در خصوص برگزاری مراسم افطاری در برابر زندان اوین در کنار خانواده زندانیان سیاسی

ادوارنیوز: روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) اعلام کرد اعضای این سازمان در روز چهارشنبه روزه خود را را در کنار خانوادههای زندانیان سیاسی و در جوار زندان اوین افطار خواهند کرد.

در اطلاعیه روابط عمومی سازمان ادوار تحکیم آمده است:

به نام خدا

قریب به هشتاد روز است که جمعی از فرزندان درستکار و اندیشمند میهنمان اسیر نابخردی و قدرتطلبی حاکمانی شدهاند که با پشت کردن به اراده ملت گام در مسیر ظلم و اجحاف گذاردهاند.

اعضای سازمان دانش آموختگان ایران (ادوارتحکیم) در روزهایی که احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان و سایر این عزیزان در راه تلاش برای آزادی و حقوق انسانها به دور از کانونگرم و صمیمی خانوادههای گرامی خود در سلولهای انفرادی به سر میبرند، با حضور در کنار دیوارهای زندان بدنام اوین که اینک به سکونتگاه آزادیخواهان و حق طلبان این مرزو بوم بدل شده است، شامگاه روز چهارشنبه یازدهم شهریورماه یکهزارو سیصدوهشتادوهشت، روزه خود را در کنار خانوادههای مظلوم زندانیان سیاسی و عقیدتی افطار میکنند.

روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران

حضور مهدي كروبي در جلسه امروز هيات سه نفره قضايي


دادگاه نسبت به اتهامات بازداشتشدگان با رعايت موازين قانوني ادامه خواهد يافت/آنچه كه براي دستگاه قضايي محور است اين كه دادرسي به صورت عادلانه برگزار شود و فرايند رسيدگي منطبق با قانون و عدل باشد.

معاون اول قوه قضاييه از حضور مهدي كروبي در جلسه امروز هيات سه نفره قضايي پيگيري حوادث اخير خبر داد.
به گزارش خبرنگار ايلنا، سيدابراهيم رئيسي در حاشيه مراسم توديع و معارفه رئيس سازمان ثبت اسناد و املاك كل كشور در خصوص جلسه روز گذشته هيات سه نفره قضايي كه قرار بود در آن نامه مهدي كروبي بررسي شود اظهار داشت: نامه مهدي كروبي در جلسه مطرح و مقرر شد ايشان در جلسه امروز اين هيات حاضر شده و استنادات خود را ارائه دهند.
معاون اول قوه قضائيه ادامه داد: البته گزارشاتي كه تاكنون داريم و با پيگيريهايي چه دوستان قضايي چه دادستان كل، چه رئيس دادگستري تهران چه دادستان تهران و چه شوراي اسلامي داشته حاكي از اين است كه تاكنون مستندي ارائه نشده است اما به هر حال به دليل اينكه مهدي كروبي نامهاي را براي رئيس قوه قضائيه نوشته و در آن بيان كرده كه مطالبي دارم كه ميخواهم آنها را ارائه دهم مقرر شد وي در جلسه امروز حاضر شده و مطالب و مستندات خود را ارائه دهد.
وي در ادامه با بيان اينكه محاكمه بازداشتشدگان حوادث اخير ادامه خواهد داشت اظهار كرد: حتما رعايت قوانين و آيين دادرسي در محاكمات مورد توجه است آنچه كه براي دستگاه قضايي محور است اين است كه دادرسي به صورت عادلانه برگزار شود و سير كار و فرايند رسيدگي در دستگاه قضايي منطبق با قانون و عدل باشد.
معاون اول قوه قضائيه ادامه داد:دادگاه نسبت به اتهامات بازداشتشدگان با رعايت موازين قانوني ادامه خواهد يافت.
اين عضو هيات سه نفره قضايي پيگيري حوادث اخير در قوه قضائيه، با بيان اينكه روز گذشته رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح در جلسه اين هيات حاضر شده و گزارشاتي درخصوص حوادث بازداشتگاه كهريزك و كوي دانشگاه ارائه داده است گفت: گزارشاتي را حجتالاسلام بهرامي نسبت به پيگيريهايي كه در مورد وقايع كهريزك به كوي دانشگاه بود ارائه كردند در جلسه مطرح شد كه بايد در اين كار تسريع صورت گيرد و مقداري تحقيقات گستردهتر شود به نحوي كه بتوان موضوع كهريزك و كوي دانشگاه را به صورت كامل و جامع در سازمان قضايي نيروهاي مسلح رسيدگي كرد و گزارشي را براي خواست مقام معظم رهبري كه در جلسات متعددي تاكيد دارند، ارائه كرد.
رئيسي خاطر نشان كرد: بايد همه اين تخلفات مورد رسيدگي قرار گيرد چرا كه اين امر خواست مردم است و من به همه مردم اطمينان ميدهم كه تمام همت را دوستان ما چه رسيدگي به وضعيت اغتشاشگران و چه نسبت به قضايايي كه در كهريزك واقع شده، به كار خواهند گرفت.
معاون اول قوه قضائيه با تاكيد بر اينكه از زمان تشكيل اين هيات، جلسات آن به صورت روزانه برگزار شده و بيش از چند ساعت به طول ميانجامد اظهار داشت: در اين جلسات از مسوولان مربوط دعوت ميشود كه با حضور در جلسه دو نكته اساسي يعني دقت در رسيدگيها و سرعت را مورد توجه قرار دهند چراكه نبايد رسيدگي به اين وقايع زمان طولاني بگيرد و ضمنا آنچه مورد انتظار رهبري و خواست رئيس قوه قضائيه است دقت توام با سرعت است.
وي در پايان اظهار داشت: طبق قانون اين مسائل رسيدگي شده و قطعا مردم را در جريان آنچه واقع شده قرار خواهيم داد.
پايان پيام

غلامحسین الهام: به هر مخالف نظام که راضی به ترک کشور شود مبلغ بیست هزار دلار آمریکا و کلی تسهیلات دیگر تعلق خواهد گرفت


غلامحسین الهام وزیر پیشین دادگستری از ارائه ی تسهیلات ویژه ی دولت احمدی نژاد به ناراضیان از حکومت خبر داد. وی که با خبرگزاری فارس گفتگو می نمود ادعا کرد که دولت احمدی نژاد به ناراضیان از حکومت ایران کمک خواهد کرد تا به کشور مورد علاقه ی خویش سفر کرده و باقی عمر خویش را در آن جا سپری کنند.

سخنگوی دولت نهم اضافه کرد: ما می دانیم که تعداد بسیاری در کشور هستند که مخالف نظام می باشند و سیاست های ما را قبول ندارند، خوب از آن جایی که سیاست های حکومت وحی منزل هستند و هرگز تغییر نخواهند کرد ما فکر کردیم که بهتر است افراد مخالف برای آینده ی خود و خانواده اشان هم که شده کشور را ترک کنند زیرا عدم ترک کشور شاید برای آنان عاقبت خوشی به همراه نداشته باشد لذا ما به آنان کمک خواهیم کرد تا به کشور مورد علاقه ی خویش سفر کنند، همچنین تلاش خواهیم کرد تا اقامت دائم آنان را کسب کرده و برای شان کار و خانه نیز مهیا کنیم.

گفتنی است الهام در پایان اعلام کرد که علاوه بر تمامی این تسهیلات به افراد مخالف که البته مخالفت آنان بایستی توسط یک شورای مخصوص اثبات نیز شده باشد مبلغ بیست هزار دلار آمریکا تعلق خواهد گرفت و در صورت متاهل بودن به همسر ده هزار دلار و به هر یک از فرزندان نیز دو هزار دلار تعلق خواهد گرفت البته به شرطی که افراد خانواده نیز از کشور خارج شوند.

از گامرون

تیغونک: فکرمی کنی این حرفا از خود دکتر الهامه؟

سیخونک: نه! این حرفای زنشه!

توکلی: احمدی‌نژاد حرف مخالفین را تحریف می‌کند


آفتاب: "احمد توکلی" با انتقاد از سخنان روز گذشته رییس جمهور گفت: «آقای احمدینژاد دیروز تصویر مشوه تحریف شدهای ازسخنان مخالفین ترسیم کردند و سپس آنها را کوبیدند».‌‌
به گزارش گروه سیاسی آفتاب، نماینده تهران در ابتدای جلسهعلنی روز دوشنبه و پیش از آغاز بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی کابینه دهم طی یک تذکر آییننامهای با اشاره به سخنان روز گذشته رییس جمهور در انتقاد از مخالفین کابینه اظهار داشت: «رییس جمهور روز گذشته حرف بنده را تحریف کردند و یک نسبت ناروا نیز به من دادند».
وی افزود: «ایشان اول فرمودند که گفتهاند دانشگاهیان مخالفند یا با مردم نیستند، جملهای که من در نطقم دشتم را اینجا قرائت میکنم تا معلوم شود این حرف نسبت ناروایی است که به من داده شده است».
توکلی خاطر نشان کرد: «بنده در این سخنان خود اعتراض معترضان را وارد نداستهام و دیگر این که گفتهام اکثریت دانشگاهیان جزء دسته معترضین هستند ولی نگفتم همه دانشگاهیان مخالفند و با مردم نیستند. اینگونه نیست، تعداد کثیری از دانشگاهیان مثل بنده فکر میکنند و این تصویری که آقای احمدینژاد کشیدهاند با حرف من سازگار نبود».
نماینده مردم تهران گفت: «مورد دوم ایشان (احمدینژاد) فرمودند "جوری میگویند که گویی انتخابات مخدوش بوده است برویم کسی را که با رمز اغتشاش همه جا را به آتش کشیده بگذاریم وزیر علوم" ، آیا بنده این حرف را زدم»؟
توکلی تصریح کرد: «بنده چنین حرفی نزدم بلکه گفتم کسانی که میخواهند در این مملکت وزیر شوند باید پایداری و پایبندی به احکام صریح اسلام وقانون اساسی و روحیه انقلابی و سلوک اخلاقی داشته باشند».
وی ادامه داد: «مورد سوم آقای احمدینژاد فرمودند " میگویند چرا با من مشورت نمیشود"».
توکلی اظهار داشت: «من کجا گفتهام با من مشورت نمیشود؟ در نطقم گفتهام که آقای احمدینژاد که میگوید من نامه کودک پنج ساله را خواندهام تلفنی صحبت کردهام و نظر دانشآموز ده ساله را گرفتهام و من اشکالی به این زحمت ایشان وارد نمیدانم. ولی وقتی میخواهد وقت بگذارد و در مورد تصمیم خودش نمایندگان را توجیه کند، قبل آن تلاش کند نظرات و ملاکهای خود را به صورت اقناعی با مجلس مطرح کند».
رییس مرکز پژوهشهای مجلس یادآور شد: «من محتاج این نیستم که شما (احمدینژاد) از من استشاره بکنید گرچه بعضی وقتها لطف میکنید و گوش کردن صحبت ما را میپذیرید گرچه معمولاً تحقق پیدا نمیکند».
توکلی تاکید کرد: «آقای رییس جمهور دیروز تصویر مشوه و تحریف شدهای از حرف مخالفین ترسیم کردند و سپس آنها را کوبیدند که این کار خوب نیست».
علی لاریجانی در پاسخ به این تذکر گفت: «مخالفین و موافقین صحبت میکنند، وزرا نیز نظراتشان را میگویند، اگر این را ادامه دهیم همین بحث پیگیری میشود».
وی افزود: «به هر حال همه بحثها را شنیدهاند».

اجرای قطعه بسیار زیبایی از گروه دانشجویان دانشکده هنرها:گروه سنتور نوازان


ايران و استعمار سرخ و سياه

متن مقاله احمد رشيدي مطلق

اين مقاله كه در تاريخ ۱۷ دي ماه سال ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات چاپ شد. به عقيده بسياري از محققين تاريخ معاصر ايران يكي از عوامل اصلي آغاز انقلاب اسلامي در ايران به شمار مي رود.

با اينكه رژيم شاه قصد داشت با انتشار اين مقاله مردم را نسبت به آيت ا... خميني بدبين كند. اما در عمل انتشار اين مقاله به عنوان انتحار سياسي رژيم شاه بود.

يک سند تاريخي: متن مقاله احمد رشيدي مطلق در روزنامه اطلاعات، 17 دي 1356

ايران و استعمار سرخ و سياه


اين روزها به مناسبت ماه محرم و عاشوراي حسيني بار ديگر اذهان متوجه استعمار سياه و سرخ يا به تعبير ديگري اتحاد استعمار کهن و نو شده است.استعمار سرخ و سياهش ، کهنه و نويش، روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد و با اينکه خصوصيت ذاتي آنان همانند است، خيلي کم اتفاق افتاده است که اين دو استعمار شناخته شده تاريخ با يکديگر همکاري نمايند، مگر در موارد خاصي ، که يکي از آن ها همکاري نزديک و صميمانه و صادقانه هر دو استعمار در برابر انقلاب ايران بخصوص برنامه مترقي اصلاحات ارضي در ايران است. سرآعاز انقلاب شاه و ملت در روز ششم بهمن ماه 2520 شاهنشاهي استعمار سرخ و سياه ايران را که ظاهرا هر کدام در کشور ما برنامه و نقشه خاصي داشتند با يکديگر متحد ساخت، که مظهر اين همکاري صميمانه در بلواي روزهاي 15 و 16 خرداد ماه ۲۵۲۲(۱٣۴۲( در تهران آشکار شد.

پس از بلواي شوم 15 خرداد که به منظور متوقف ساختن و ناکام ماندن انقلاب درخشان شاه و ملت پايه ريزي شده بود ، ابتدا کساني که واقعه را مطالعه مي کردند دچار يک نوع سرگيجي عجيبي شده بودند، زيرا در يک جا رد پاي استعمار سياه و در جاي ديگر اثر انگشت استعمار سرخ در اين غائله به وضوح ديده مي شد. از يک سو عوامل توده اي که با اجراي برنامه اصلاحات ارضي همه اميدهاي خود را براي فريفتن دهقانان و ساختن انجمن هاي دهقاني نقش بر آب ميديدند در برابر انقلاب دست به آشوب زدند و از سوي ديگر مالکان بزرگ که ساليان دراز ميليونها دهقان ايراني را غارت کرده بودند و به اميد شکستن اين برنامه و رجعت به وضع سابق، پول در دست عوامل توده اي و ورشکستگان ديگر سياسي گذارده بودند و جالب اينکه اين دسته از کساني که باور داشتند ميتوانند چرخ انقلاب را از حرکت بازدارند و اراضي واگذار شده به دهقانان را از دست آنها خارج سازند ، دست به دامن عالم روحانيت زدند زيرا ميپنداشتند که مخالف عالم روحانيت که در جامعه ايران از احترام خاصي برخوردار است، ميتواند نه تنها برنامه انقلاب را دچار مشکل سازد، بلکه همانطور که يکي از مالکان بزرگ تصور کرده بود( "دهقانان زمين ها را به عنوان زمين غصبي پس بدهند!" )ولي عالم روحانيت هوشيارتر از آن بود که عليه انقلاب شاه و ملت که منطبق با اصول وتعاليم اسلامي و به منظور ايجاد عدالت و موقوف شدن استثمار فرد از فرد توسط رهبر انقلاب ايران طراحي شده بود برخيزد.

مالکان که براي ادامه تسلط خود همواره از ژاندارم تا وزير و از روضه خوان تا چاقوکش را در اختيار داشتند، وقتي با عدم توجه عالم روحانيت و درنتيجه مشکل ايجاد هرج و مرج عليه انقلاب روبرو شدند و روحانيون برجسته حاضر به همکاري با آنها نشدند، در صدد يافتن يک"روحاني" برآمدند که مردي ماجراجو و بي اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعماري و بخصوص جاه طلب باشد و بتواند مقصود آن ها را تامين نمايد و چنين مردي را آسان يافتند. مردي که سابقه اش مجهول بود و به قشري ترين و مرتجع ترين عوامل استعمار وابسته بود و چون در ميان روحانيون عالي مقام کشور با همه حمايت هاي خاص موقعيتي بدست نياورده بود در پي فرصت مي گشت که به هر قيمتي هست خود را وارد ماجراهاي سياسي کند و اسم و شهرتي پيدا کند.

روح الله خميني عامل مناسبي براي اين منظور بود و ارتجاع سرخ و سياه او را مناسبترين فرد براي مقابله با انقلاب ايران يافتند و او کسي بود که عامل واقعه ننگين 15 خرداد شناخته شد.
روح الله خميني معروف به "سيد هندي" بود. درباره انتصاب او به هند هنوز حتي نزديکترين کسانش توضيحي ندارند، به قولي او مدتي در هندوستان بسر برده و در آنجا با مراکز استعماري انگليس ارتباطاتي داشته است و به همين جهت به نام سيد هندي معروف شده است. قول ديگر اين بود که او در جواني اشعار عاشقانه مي سروده و به نام هندي تخلص مي کرده است و به همين جهت به نام هندي معروف شده است و عده اي هم عقيده دارند که چون تعليمات او در هندوستان بوده فاميل هندي را از آن جهت انتخاب کرده است که از کودکي تحت تعليمات يک معلم بوده است. آنچه مسلم است شهرت او به نام غائله ساز ۱۵ خرداد به خاطر همگان مانده است، کسي که عليه انقلاب ايران و به منظور اجراي نقشه استعمار سرخ و سياه کمر بست و بدست عوامل خاص و شناخته شده عليه تقسيم املاک ، آزادي زنان، ملي شدن جنگل ها وارد مبارزه شد و خون بيگناهان را ريخت و نشان داد، هستند هنوز کساني که حاضرند خود را صادقانه در اختيار توطئه گران و عناصر ضدملي بگذارند.

براي ريشه يابي از واقعه 15 خرداد و نقش قهرمان آن، توجه به مفاد يک گزارش و يک اعلاميه و يک مصاحبه کمک موثر خواهد کرد. چند هفته قبل از غائله 15 خرداد گزارشي از طرف سازمان اوپک منتشر شد که در آن ذکر شده بود:" درآمد دولت انگليس از نفت ايران چند برابر مجموع پولي است که در آن وقت عايد ايران مي شد."

چند روز قبل از غائله اعلاميه اي در تهران فاش شد که يک ماجراجوي عرب به نام محمد توفيق القيسي با يک چمدان محتوي ده ميليون ريال پول نقد در فرودگاه مهرآباد دستگير شده که قرار بود اين پول در اختيار اشخاص معيني گذارده شود. چند روز پس از غائله نخست وزير وقت، در يک مصاحبه مطبوعاتي فاش کرد:"برما روشن است که پولي از خارج مي آمده و بدست اشخاص ميرسيده و در راه اجراي نقشه هاي پليد بين دستجات مختلف تقسيم ميشده است".

خوشبختانه انقلاب ايران پيروز شد. آخرين مقاومت مالکان بزرگ و عوامل توده اي در هم شکسته شد و راه براي پيشرفت وتعالي و اجراي اصول عدالت اجتماعي هموار شد. در تاريخ ايران روز 15 خرداد به عنوان خاطره اي دردناک از دشمنان ملت ايران باقي خواهد ماند و ميليونها مسلمان ايراني به خاطر خواهند آورد که چگونه دشمنان هر وقت منافعشان اقتضا کند با يکديگر همدست ميشوند حتي در لباس مقدس و محترم روحاني

http://storyofhistory.blogfa.com/post-20.aspx

سقوط آزاد ایران در رده‌بندی کسب و کار در جهان

بررسیهای انجام شده نشان میدهد که مهمترین مشکل کسب و کار در کشورهای کمتر توسعه یافته مانند ایران نبود اطمینان نسبت به سیاستهاست.
اکونیوز: بررسیهای انجام شده نشان میدهد که مهمترین مشکل کسب و کار در کشورهای کمتر توسعه یافته مانند ایران نبود اطمینان نسبت به سیاستهاست.
بر اساس نظرسنجیهایی که بانک جهانی از اواخر دهه 1990 در مورد تحلیل محیط کسب و کار در کشورهای مختلف انجام داده است، مشخص شده که 14 عامل به عنوان اصلیترین مشکلات محیط کسب و کار در بنگاههای اقتصادی در سراسر جهان (به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته) و از جمله ایران مطرح است.

در نظرسنجیهایی که انجام شده است، حدود 82 درصد از بنگاهها نبود اطمینان به سیاستها را به عنوان اصلیترین مشکل کسب و کار خود عنوان کردهاند.

پس از این عامل 79 درصد از بنگاهها بیثباتی اقتصاد کلان را دلیل اصلی مشکل کسب و کار دانستهاند.

همچنین 75 درصد نرخ مالیات، 72 درصد فساد، 70 درصد هزینه و سهولت دسترسی به منابع مالی، 63 درصد گستردگی جرایم اجتماعی، 62 درصد مقررات مالیاتی، 61 درصد مهارت نیروی انسانی، 61 درصد نظام حقوقی و قضایی، 57 درصد برق، 56 درصد مقررات نیروی کار، 47 درصد حمل و نقل، 40 درصد دسترسی به زمین و 40 درصد نیز مخابرات را به ترتیب به عنوان مهمترین مشکلات کسب و کار معرفی کردهاند.

باز هم نقش تعیین کننده دولت

اما با نگاهی گذرا میتوان مشکلات فوق را به دو دسته طبقهبندی کرد. دسته نخست عناصری که حکومت و دولت نقش تعیینکننده در آنها داشته و رفتار دولت کیفیت آنرا تعیین میکند. نبود اطمینان نسبت به سیاستها، بیثباتی اقتصاد کلان، نرخ مالیات و فساد از این جملهاند.

اما دسته دوم مشکلات ناشی از بازار هستند. مهارت نیروی انسانی، دسترسی به زمین و خدمات حمل و نقل از جمله عناصر محیط کسب و کار محسوب میشوند که هرچند از سیاستهای دولت تاثیر میپذیرند، اما عموما بازار نقش تعیینکنندهتری در تامین آنها دارد.

اگر بازار این دسته از کالاها و خدمات به خوبی توسعه یافته باشد، شرکت‌ها با صرف هزینه کمتر می‌توانند به این خدمات دسترسی یابند.

بنابراین برای بهبود محیط کسب و کار دولتها و حکومتها باید وظایف خود را بهتر ایفا کرده و بازار کالاها و خدمات باید ضعف و نارسایی کمتری داشته باشند.

سقوط آزاد ایران در رده‌بندی کلی کسب و کار در جهان

رتبه کلی کسب و کار ایران در سال 2008 میلادی نسبت به سال 2007 با 16 رتبه سقوط به رده 135 جهانی رسیده است.

همچنین جزییات بیشتر نشان میدهد که رتبه کشورمان در زمینههای سهولت شروع کسب و کار، سهولت اخذ اعتبار، سهولت پرداخت مالیات، سهولت تجارت با خارج، صدور حکم در نظام قضایی و خاتمه بخشیدن به کسب و کار در سال 2008 میلادی نسبت به سال قبل از آن با نزول مواجه شده است.

ضمن اینکه رتبه جهانی ایران در زمینههایی مانند سهولت تعامل با کارکنان، سهولت ثبت داراییها و حمایت از سرمایهگذاران در سال گذشته میلادی نسبت به سال 2007 هیچگونه پیشرفتی نکرده است.

رتبه‌ای که در شان ایران نیست

از آن بدتر که کشورمان در سال گذشته در زمینه حمایت از سرمایهگذاران که شاید یکی از عوامل اصلی به وجود آمدن رونق در بخشهایی مانند صنعت و معدن و تولید است، رتبهای بهتر از 158 جهان بدست نیاورده که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این رتبه به هیچوجه در شان ایران نیست.

منبع: عصر ایران

شماره پرونده جمهوری اسلامی در دادگاه بین المللی لاهه اعلام شد

ارسال شده توسط اشتراک Tuesday، September 1، 2009 ,


دفتر دادستانی دادگاه بین المللی جنایی لاهه شماره پرونده مربوط به ثبت و نگهداری و بررسی اسناد شکایت علیه جمهوری اسلامی را اعلام کرد.

---------------

به دنبال آکسیون صد چهره جان باخته و هزاران تن شکنجه شده که در روز جمعه ۲۸ آگوست ۲۰۰۹ در افشای جنایات جمهوری اسلامی سازمان داده شد و به دنبال ملاقات مینا احدی و فرشاد حسینی با مسئول بخش اطلاعات دادستانی دادگاه بین المللی جنایی لاهه و ارائه اسنادی دال بر خواست محاکمه سران جمهوری اسلامی، قرار شد روز دوشنبه ۳۱ آگوست شماره پرونده جمهوری اسلامی در دادگاه لاهه را اعلام کنند. دفتر دادستانی این دادگاه در روز دوشنبه ۳۱ آگوست طی نامه ای به فرشاد حسینی دبیر کمیته بین المللی علیه اعدام، شماره پرونده مربوط به ثبت و نگهداری و بررسی اسناد و شکایات علیه جمهوری اسلامی را اعلام کرده است.

شماره پرونده ثبت و نگهداری و بررسی شکایات علیه جمهوری اسلامی OTP-CR-777/09 میباشد.

این گام مهمی به پیش در جهت به محاکمه کشیدن سران جنایتکار جمهوری اسلامی است. خبر بازشدن پرونده جمهوری اسلامی در دادگاه بین المللی جنایی لاهه به جرم جنایت علیه انسانیت که در اطلاعیه مورخ ۲۹ اگوست کمیته بین المللی علیه اعدام به اطلاع عموم رسید با موج وسیعی از استقبال مردم در ایران و خارج از ایران مواجه شده است. نامه ها و پیامهای زیادی دریافت کرده ایم که باز شدن پرونده جمهوری اسلامی و کلا محاکمه سران جنایتکار جمهوری اسلامی را یک اقدام مهم و امیدبخش ارزیابی کرده و خواهان محاکمه فوری سران رژیمی شدند که سی سال است وحشیانه ترین جنایتها را بر جامعه ایران تحمیل کرده است. ما تا همین الان شکایت شخصی زیادی علیه دولت جمهوری اسلامی، دریافت کرده ایم که از این پس با ایجاد نهادی به نام "کمیته پیگیری پرونده شماره OTP-CR-777/09 " این شکایات را گردآوری کرده و مستقیما به دادستانی دادگاه بین المللی جنائی لاهه ارسال خواهیم کرد. محاکمه و تعقیب سران جنایتکار جمهوری اسلامی یک خواست فوری میلیونها نفر مردم در ایران و خارج ایران است. ما مردم، ما صدها هزار نفر قربانیان و شاکیان جمهوری اسلامی میتوانیم و باید با ارائه کیفرخواستهای مستند و کوبنده خود و با یک اقدام متحد و قدرتمند، این جانیان را در برابر چشم جهانیان به جرم جنایت علیه بشریت به محاکمه بکشیم و محکوم کنیم.

کمیته بین المللی علیه اعدام از کلیه مردم شریف و آزادیخواه، از تمامی قربانیان خشونت جمهوری اسلامی از همه خانواده های زندانیان، اعدامیان و جانباختگان و همچنین از تمام زنانی که طعم خشونت و تبعیض و تجاوز را به حریم زندگی شخصی و حقوق مدنی و اجتماعی چشیده اند میخواهد که بهر شکل ممکن شکایات خود را برای ما ارسال کرده تا در اولین فرصت این شکایات را برای دادگاه بین المللی جنایی لاهه ارسال کنیم. امروز زمان آن است که سران جمهوری اسلامی را بر صندلی های محاکمه نشاند و نورافکن وجدان های آزاده دنیا را بر روی جنایات آنها انداخت. بگذارید نه فقط دادگاه بین المللی جنایی لاهه بلکه تمام دنیا بداند که در این سی سال چه جنایتهایی بر سر مردم روا شده است. بگذارید بدانند که این رژیم محصول هیچ انتخاباتی نبوده و تنها و تنها محصول همین ماشین عظیم کشتار و جنایت علیه بشریت بوده است. و بگذارید دنیا بداند که مردم ایران قربانیان خاموشی نیستند که بغض هایشان را فرو میخورند. بیایید با کمک هم میز محاکمه سران جمهوری اسلامی را به پا کنیم.

فرشاد حسینی
farshadhoseini@yahoo.com
0031-633602627
مینا احدی
minaahadi@aol.com
0049 177 569 24 13
کمیته بین المللی علیه اعدام