سرخط خبرهای پیک ایران

۱۳۸۸/۶/۸

حمله کیهان حکومتی به خاندان رفسنجانی


کیهان حکومتی: دبير كميته سياسي كارگزاران ضمن هزينه كردن از حضرت امام (ره) به انكار تعارض عملكرد برخي از اعضاي خانواده هاشمي با آرمان هاي خطه امام پرداخت. محمد هاشمي كه همزمان با دو روزنامه زنجيره اي اعتماد و آرمان (روابط عمومي) مصاحبه مي كرد، بازداشت فائزه هاشمي و همچنين همسر مهدي هاشمي در جريان برخي اغتشاشات خياباني را «خصومت با خط امام»! دانست و بي آنكه درباره تخلفات و هتاكي هاي اين دو نفر به ويژه فائزه هاشمي توضيح دهد، مدعي شد: به نظر مي رسد در اين خصومت و دشمني شخص آقاي هاشمي مطرح نيست، شخصيت هاشمي مطرح است. آنها كه مي خواهند قرائتي متفاوت از قرائت فكر امام را در جامعه پياده كنند به خوبي مي دانند افرادي چون هاشمي مانع بزرگي برايشان محسوب مي شوند. وي توضيح نداد كه چگونه مي توان رفتار لمپنيستي و تحريك به اغتشاش براي باج گيري از نظام و مقابله با آراي ميليوني ملت را به تفكر اسلامي و مردمي حضرت امام نسبت داد؟ محمد هاشمي در اين مصاحبه ها به طور مفصل درباره دوري از آموزه هاي حضرت امام(ره) مرثيه سرايي كرد و مدعي شد مردم امروز برخلاف دوران امام محور امور نيستند. برخي اعضاي خانواده هاشمي متاسفانه طي 4 سال اخير نقش گسترده اي در كارشكني و سنگ اندازي عليه رئيس جمهور و دولت منتخب مردم ايفا كردند و متاسفانه در اين راه از بيت المال نيز به وفور بهره جستند. اظهارات طلبكارانه اخير محمد هاشمي نشان مي دهد كه اين طيف توقع دارند همه نوع خودسري و بي قانوني بكنند و در عين حال پاسخگو هم نباشند وگرنه برخورد با تخلفات فائزه هاشمي يا عروس هاشمي رفسنجاني به منزله حمله به خط امام تلقي خواهد شد! (منتظر باشيم تا كي فائزه هاشمي و مهدي هاشمي، جزو اصول دين هم معرفي شوند).

روایتی از زندگی و بازداشت سعیده پورآقایی

پارلمان‌نیوز: همزمان با انتشار خبر کشته شدن فردی با نام سعیده پورآقایی (آمایی) دختر جوانی که عنوان میشود اکنون پیکر او در یکی از قبور گمنام قطعه 302 بهشت زهرا دفن شده است، فردی با ارسال یادداشتی برای فراکسیون خط امام(ره) مجلس به روایتی از زندگی و بازداشت سعیده پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره) مجلس«پارلماننیوز»، دراین متن که با عنوان «دیروز همه گریستند»، نگاشته شده، آمده است:

سعید دو سال بود که دیگر پدر نداشت.اگرچه آن وقت هم پدرش نمی توانست خیلی پابه پای دخترش تکاپو و هیاهو داشته باشد.

جنگ از پدر سعیده جسمی بیمار به یادگار گذاشته بود که فقط "بود"

هرچه بود پدرش بود و کوله باری از خاطرات و خطرات جنگ

خاطراتی از 8 سال دفاع از ناوس ملت ایران و امید از اینکه ناموسش را بعد از او پاس خواهیم داشت.سعیده دو سال پیش پدرش را از دست داد.

آثار به جای مانده از سلاح های شیمیایی دیگر توانی برای ماندن در او نگذاشته بود و او باید می رفت و همسر و دختر نوجوانش را که یادگار سالهای جنگ و امام بود به ما میسپرد...ما چه کردیم؟!

دیروز مراسم ختم سعیده بود.مراسم ختم که نه!مادرش بود و چند نفر از اعضای خانواده و مهندس میر حسین موسوی و البته فضایی از غم و اندوه و بهت و حیرت

سعیده برای همراهی با جنبش سبز فقط به پشت بام خانه‌اش می رفت نه برانداز بود و نه مخملی فقط الله اکبر می‌گفت

تا اینکه شبی آمدند سه زن و دو مرد بودند او را بردند، برای همیشه!

امانتدارش که دلبندش را برده بودند به همهجا متوسل شد تا یادگار همسر شهیدش را باز یابد اما هرچه تلاش میکرد کمتر به نتیجه میرسید، تا اینکه به درگاه یکی از اعضای نزدیک به رییس دولت متوسل شد و او هم راهنماییش کرد تا به پشت سردخانهای صنعتی رسید.

آری سعیدهاش را درآغوش گرفت اما چه سیاه و چه سرد

چرا دیگر از آن نشاط و شور نوجوانی اثری نبود؟!

دیروز همه گریستند

هشدار لثارات به احمدی‌نژاد برای تشبیه "هلو"


هفتهنامه یا لثارات الحسین از آن انصار حزبالله به کارگیری واژه «هلو» در مورد وزیر پیشین بهداشت را نامناسب دانست.

این هفتهنامه از احمدینژاد پرسید: به نظر شما خوب است دومین شخصیت رسمی کشور و مجری قانون اساسی یک آدم نخبه و آبرومند را در رسانه ملی «هلو» توصیف کند؟ آیا آقای لنکرانی از اینکه به ایشان هلو گفته شود، راضیاند؟ در حالی که قرآن به صراحت از مؤمنان میخواهد همدیگر را با القاب ناپسند خطاب نکنند، اقدام احمدینژاد چه معنایی دارد؟ اگر یکی پیدا شود و به رئیسجمهور یک لقب اینجوری بدهد‌ (مثلاً هلو یا پرتقال یا خربزه!) ایشان و اطرافیانشان چه حالی پیدا میکنند؟ آیا اگر آن یک نفر بگوید که از روی محبت و شوخی با رئیسجمهور و از فرط خودمانی بودن با ایشان، احمدینژاد را به یک میوه تشبیه کرده، آنوقت مسئله حل خواهد شد؟

لثارات افزوده است: شأن هر فرد دست خود اوست! اگر احمدینژاد در رسانه ملی با سایرین از این رفتارها بکند، دیگر توقع نداشته باشد که بقیه رعایت شأن او را بکنند.


میزان پرس

افشین قطبی....



تغییر مواضع ناشیانه و اقدامات شتابزده نظام قبل از راهپیمائی روز قدس

6C757E1F-C58B-4F9D-9CEB-D0E602A2C529_w397_s

ظاهرا نزدیک شدن و فرا رسیدن روز قدس از آنچه فکر میکردیم ، برای نظام هراس انگیز تر است ،

تغییر ناگهانی موضع رهبری در اعلام و تائید واقع شدن جرم و شکنجه در بازداشتگاهها و مبرا دانستن متهمین از ارتباط با عوامل

خارجی ، بر خلاف مواضع صریح ایشان در گذشته نزدیک است (خطبه های نماز چمعه) .

اینگونه اظهار نظرهای شتابزده را در گذشته از ایشان دیده ایم ، در جریان کوی دانشگاه و این اواخر، اعلام سلامت انتخابات قبل از

تائید شورای نگهبان ، نظرهایی که برای جامعه ، شتابزدگی و مشوش بودن آنها ثابت شده است .

تکاپوی برخی از نمایندگان مجلس برای پیگیری ظاهری شکنجه ها و تجاوزات در بازداشتگاهها ، تبری جستن هماهنگ سپاه و

نیروی انتظامی از برخوردهای خشونت بار با بازداشتیها ، بی خبری فرمانده سپاه از تعداد کشته ها و اعلام آمار دروغ که بر خلاف

آمار منتشر شده رسمی دولتی در مورد تعداد شهدا است ، همه را بنا به دلایلی میتوان در راستای آرام کردن نسبی فضای جامعه در

آستانه راهپیمائی روز قدس دانست .

شاید با کنکاشی دقیق تر و موشکافانه تر بتوان اتفاقاتی نظیر برکناری سعید مرتضوی که در حقیقت بازوی اجرائی نظام در قوه

قضائیه و مجری قضائی برنامه معروف به کودتا بود را در راستای همین سیاست آرام سازی موقت دانست ،

اعلام خبر به تاخیر افتادن چند هفته ای و غیر علنی برگزار شدن داگاه تاجزاده و میردامادی را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد ،

پروسه ای که طی آن و در عرض فقط چند هفته بهترین نخبه های سیاسی اصلاح طلب بازداشت ، بازجوئی ، معترف به گناه ،

اقرار صریح و اظهار پشیمانی و ندامت میکنند ، به ناگاه متوقف و به چند هفته دیگر موکول میشود !

جناب آقای خامنه ای در افاضات خود به این نکته ” خاص” اشاره کردند که ، در ارتباط بودن متهمین در بازداشت و دادگاه با

عواملین خارجی ، برایشان محرز نشده است !

جناب رهبر فراموش کرده اند که همین به زعم ایشان متهمان ، در بازجوئی هایدوستانه” و ” ارشادگونه” و در دادگاهصالحه

دستجمعی ، خود شخصا به در ارتباط بودن با عوامل خارجی به خصوص سرویسهای انگلیس و آمریکا اذعان کرده اند و این

اعترافات از رسانه سرار ” ملی” و تحت نظر خودشان برای ” تنویر” افکار عمومی پخش شده است ،

پس چگونه است که بعد از این همه اجرای مضحک و اعترافات مضحک تر که توسط معتمدین خودشان انجام شده است ، ایشان

یادشان آمد که این ” ارتباطات ” برایشان اثبات نشده !

مگر نیروی مسلح تحت فرمان ایشان ، دادکاه انقلاب اسلامی ایشان ، بازجوهای معتمدشان و صدای و سیمای تحت ریاسنشان از

اعتبار ساقط شده اند ! آن هم به ناگاه .

دلیلی یزرگتر از ” راهپیمائی روز قدس “ و تبعات آن برای نظام و برای این گونه تغییر موضع ناگهانی از وجود ندارد

راهپیمائی که مسلما ابعاد و تبعات آن برای نظام ، با دیگر ا شکال اعتراضات گذشته مسلما فرق خواهد داشت ، راهپیمائی که خود

اصرار بر جهانی بودن و جهانی انعکاس دادن آن داشتند ، اکنون به دغدغه ای بزرگ برای نظام مبدل شده است .

راهپیمائی که نه میشود آن را کنسل کرد ، نه میشود آن را منعکس نکرد و نه میشود آن را به منطقه ای خاص محدود کرد ،

راهپیمائی که دیگر نمیتوان در آن از حضور مسوی ، کروبی ، خاتمی و میلیونها سبز پوش چلوگیری کرد ، زیرا براساس سنت هر

سال و به فرمایش بنیانگذار انقلاب اسلامی ، “بایدهر مسلمانی برای حمایت از مردممظلومفلسطین در آن شرکت کند .

اکنون راهپیمائی که روزی قرار بود گریبان اسرائیل و مستکبران را بگیرد ، اکنون در حال گرفتن گریبان نظام جمهوری اسلامی ا

است .

Babylonsky's Blog

کروبی: روز قدس بار ديگر قدرت مردم را خواهيد ديد

مهدی کروبی، دبير کل حزب اعتماد ملی و از کانديداهای معترض به نتايج انتخابات رياست جمهوری، در ديدار با اعضای شورای مرکزی اين حزب، ضمن تاکيد مجدد بر تقلب در انتخابات رياست جمهوری، اعلام کرد که «شما در روز قدس نيز بار ديگر قدرت مردم را خواهيد ديد و متوجه میشويد که مردم از چه فکر و انديشهای حمايت میکنند

آيتالله خمينی، بنيانگذار جمهوری اسلامی، در مرداد سال ۱۳۵۸ طی پيامی، روز جمعه آخر ماه رمضان را به عنوان «روز جهانی قدس» تعيين کرد.

هر ساله در اين روز تظاهراتی عليه اسرائيل در ايران صورت میگيرد. پيشتر، برخی از سايتهای حامی جنبش سبز از جمله موج سبز آزادی اعلام کرده بودند که معترضان در تظاهرات روز قدس شرکت کرده و بار ديگر به نتايج انتخابات رياست جمهوری اعتراض خواهند کرد.

به گزارش سحام نيوز، سایت خبری حزب اعتماد ملی، آقای کروبی همچنين گفت: «توقيف روزنامه و فيلتر کردن سايت اعتمادملی خدشهای در اراده ما برای مسيری که میپيماييم ايجاد نمیکند و حرکت ما متوقف نمیشود، شما بايد با اراده و جديت به فعاليت تشکيلاتی و حزبی خود ادامه دهيد

«تقلب در انتخابات»

وی با اشاره به دادگاههايی که برای فعالان سياسی برگزار شد گفت: «در دادگاههایی که برگزار شد همه اين چهرههایی که میگويند که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته و خارجیها در حوادث پس از آن دخالت داشتند من نمیدانم که اين حرفها در چه شرايطی مطرح میشود، ولی من میخواهم اين را بگويم هنگامی که فردی از درون زندان و در شرايط خاص بگويد که در انتخابات تقلب نشده اثری در افکار عمومی ندارد

سخنان مهدی کروبی در حالی بیان میشود که پیشتر برخی از چهرههای سرشناس اصلاحطلب از جمله محمدعلی ابطحی معاون سابق رياست جمهوری در زمان محمد خاتمی و از مشاوران مهدی کروبی که در زندان به سر میبرند، گفتهاند که موضوع تقلب در ايران حقيقت نداشته و «در واقع تقلب موضوعی بود تا آشوبها شکل بگيرد

پیشتر برخی از سازمان های حقوق بشر از جمله عفو بين الملل اعلام کرده بودند که طبق گزارش هايی برخی از بازداشت شدگان برای گرفتن اعتراف شکنجه شدهاند.

آقای کروبی خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی گفت : «شما که مدام می گوييد در انتخابات تقلبی نشده و اين افراد هم که اين را در اين شرايط خاص و تحت فشار تکرار می کنند پس ديگر ترس شما از چيست. اگر شما به گفته های خود اعتقاد و اطمينان داريد يک برنامه ای را در تلويزيون برگزار کنيد و استدلال های خود را برای اين که تقلبی صورت نگرفته بيان کنيد و آن گاه از طرف ما هم دو نفر می آيند و استدلال های خود را مطرح می کنند و شما که معتقديد مردم خود می فهمند اجازه دهيد که قضاوت نهايی با مردم باشد

ديدار جمعی از بازداشت شدگان کهريزک با مهدی کروبی،


سحام نيوز: امروز حدود ۱۰ نفر از بازداشت شدگان حوادث اخير به همراه اعضاء خانواده با مهدی کروبی ديدار کردند.
به گزارش سحام نيوز در اين ديدار تعدادی از بازداشت شدگان از نحوه بازداشت خود و از رفتار و برخوردهايی که با آن ها در بازداشتگاه شده است صحبت و گزارشی را به اطلاع دبيرکل حزب اعتمادملی رساندند .

بنابراين گزارش بازداشت شدگان و خانواده های آنان از پيگيری و تلاش های کروبی برای احقاق حقوق بازداشت شدگان حوادث اخير قدردانی کرده و ضمن حمايت از کروبی آمادگی خود را برای هر گونه همکاری اعلام نمودند.
لازم به ذکر است در اين ديدار آقای کروبی از نزديک در جريان شکنجه های اعمال شده قرار گرفت و قول دادند مراتب را به مراجع قانونی منعکس نمايند.

پدر عزیز! کمک کن این بُت حکومت اسلامی که برپاکردی را بشکنم

بزرگترین سوال ما نسل دومی و یا سومی ها، از پدران خود در مورد دلیل انقلاب سال 1357، هرگز به روشنی پاسخ داده نشده است. البته شاید در کنار عدم اعتراف به اشتباهات صورت گرفته در مسیر تحول خواهی آن زمان، حافظه ضعیف تاریخی و آثار و اخبار مبهم و مخدوشی که به ما رسیده است توان توجیه ما را ندارد؛ شاید هم این ما هستیم که وقتی آنچه اکنون بر ما می گذارد را در کنار آنچه از گذشته شنیده ایم قرار می دهیم، دلیل قانع کننده ای نمی یابیم.

اکنون سی سال از آنچه پدران ما خواسته یا ناخواسته، هدفمند یا بی هدف در آن دخیل بوده اند ولی نقشی غیر قابل انکار داشته اند، گذشته است. اصلا قصد بررسی علل انقلاب اسلامی و یا سیاستهای حکومت شاهنشاهی گذشته را ندارم. آنچه امروز ذهن مرا به خود مشغول کرده است این است که انقلابی که پدران برایش تلاش کردند، پسران سر نخواستنش می جنگند. چند سالی است جملهپدر، مادر، شما متهمید!...» (با اجازه از مرحوم شریعتی) چالش برانگیزترین موضوع بین نسل پدران و پسران است. اکنون زمان شماتت پدران و پرسش سوال بی پاسخ « پس چرا انقلاب کردید؟» به سر رسیده است. امروز نگرانی من این است که نکند فرزندم سالها بعد بپرسد چرا ترسو بودی و کاری نکردی؟!

حکومت اسلامی ای که با کمک «مرگ بر شاه» پدر من و مشتهای گره شده مادر من به روی کار آمد، امروز با رذالت هرچه تمام تر پا بر گلوی آنها نهاده است. فشار اقتصادی کمر مرد خانواده را خم کرده است، مسولیت خانواده ای با آینده مبهم تر از روز پیش، توان حتی یک روز اعتصاب، را از او گرفته است. پدر من هرچند امروز حسرت گذشته را می خورد ولی توان همراهی ندارد. مادر من از ترس زندانهای مخوف حکومتی که با نام اسلام تجاوز می کند، با التماس مرا از رفتن به خیابان و اعتراض منع می کند. پس سهم من، حق من از زندگی در وطنم چه می شود؟ شما که به من آموختید حق گرفتنیست پس مرا تنها نگذارید.

خواسته من بسیار ساده و ابتداییست، شاید پدر من سی سال پیش رأی "آری" داد، امروز حق من است که قاطعانه و آزاد بگویم "نـــــــــه"! بهای این "نه گفتن" خون و کشتار و حبس و شکنجه و تجاوز نبود، اخراج و تهدید هم نبود، اما می بینید که پایش ایستاده ام. بُتی که سی سال پیش با کمک پدر و مادر من برپا شد، امروز "باید" بدست من فرو ریزد. اگر حسرت از دیروز پدر من به امید به فردای من تبدیل نشود، نه من و نه نسل بعد از من فردایی نخواهیم داشت.
پدرم با من باش. . . حتی اگر چرخ زندگی با کار کردن برای دولت کودتا می گردد این زندگی برای من آینده ای نخواهد داشت . . . پدرم با من باش . . .




از وبلاگ گریز سبز

پلیس: انتقال متهمان به کهریزک بر اساس حکم قضائی بود


10:55GMT—6:55AM/EST


واشنگتن، 29 اوت (تلویزیون واشنگتن)— سردار عزیزالله رجب زاده، فرمانده انتظامی تهران بزرگ، امروز طی یک کنفرانس خبری در تهران، ضمن دفاع از عملکرد نیروی انتظامی در مورد حوادث بعد از انتخابات و بازداشتگاه جنجال برانگیز کهریزک، دلیل انتقال بازداشت شدگان حوادث اخیر به آن محل را «کمبود جا در زندانهای دیگر» و «داشتن حکم قضائی برای آن امر» اعلام کرد.


بازداشتگاه مخوف کهریزک در جنوب تهران، با دستور علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، در اواخر ژوئیه سال جاری و به دلیل «غیر استاندارد» نامیدن، تعطیل شد.


در بازداشتگاه مذکور، گروهی از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات و روز 18 تیر مورد شکنجه و آزارهای جسمی و جنسی بسیاری قرار گرفتند که بنا به گزارش های رسمی، محسن روح الامینی و محمد کامرانی و بر اساس گزارشهای غیر رسمی، گروه زیادی از بازداشت شدگان در جریان جان باختند.


پلیس امنیت نیروی انتظامی و سپاه پاسداران، سالها از آن محل برای نگهداری بعضی از بازداشتشدگان خود استفاده کردند.


به گزارش سحام نیوز، سردار پاسدار رجب زاده، امروز پیرامون موضوع بازداشتگاه کهریزک، ضمن بیان این نکته که «حتما با افرادی که قصور کرده اند برخورد خواهد شد»، خاطرنشان کرد: «هیچ فرد بازداشت شده ای در کهریزک بدون حکم قضائی وارد و خارج نشد و تمامی ورود و خروج ها با حکم قضائی صورت گرفت


هفته گذشته، حجتالاسلام خلفی در گفتگو با خبرگزاری ایسنا، خاطرنشان کرده بود که پروندهیکی از قضات کشور پیرامون بازداشتگاه کهریزک، در دادسرای انتظامی قضات در حال رسیدگی است


به گزارش خبرگزاری مهر، مقام عالی رتبه پلیس تهران، بدون اشاره به جان باختگانی چون روح الامینی و کامرانی، متذکر شد کههیچ شخصی در کهریزک کشته نشده و من هم هنوز اطلاعی از جزئیات گزارش شورای امنیت ملی كشور درباره حوادث كهریزك ندارم


بعد از افشای حوادث صورت گرفته در بازداشتگاه کهریزک، شورای امنیت ملی کشور، هیاتی را مامور بررسی ابعاد قضیه کرد که هنوز گزارش آن منتشر نشده است.


بر اساس گزارش سحام نیوز، سردار رجبزاده، عملكرد نیروی انتظامی در قبل و بعد از انتخابات را «خوب» و با «صبر و خویشتنداری» ذکر کرد.


منابع: سحام نیوز، ایسنا



نیک آهنگ کوثر: فرشته عدالت



شفیعی کدکنی از ایران رفت


شاید مسافران فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره) هم نميدانستند پیرمردی که چمدان به دست کنارشان ایستاده تا پلههاي هواپیما را بالا برود و برای همیشه با دلبستگیهاي سرزمین مادریاش خداحافظی کند، کسی است که فرهنگ این سرزمین مدیون سالها از خود گذشتگی اوست و آنگاه ما اینگونه بیسروصدا از دستش دادهایم.
دنیای اقتصاد: شاید مسافران پنجشنبه شب فرودگاه بینالمللی امام نميدانستند آوازخوان «کوچه باغهای نیشابور» برای اینکه دیگر طاقت خیلی چیزها را نداشت مجبور شد اسباب اثاثیهاش را جمع کند و به رفتنی تن بدهد که یک عمر از آن گریزان بود.

پنج شنبه شب گذشته دکترمحمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر و پژوهشگر برجسته، تهران را به مقصد آمریکا ترک کرد تا فصل تازهای را در آغاز دهه هفتم زندگیاش پیش بگیرد، اما تردیدی وجود ندارد که صندلی خالی آقای دکتر، سالها در دانشگاه تهران خالی خواهد بود و دانشجویان حسرت روزهایی را خواهند خورد که مثل برق از کنارشان گذشته است. کسی شک ندارد که شفیعی کدکنی برای جامعه فرهنگی ایران ارزشمندتر از تصور خیلیها بود؛ هرچند هیچ عکاس و خبرنگاری در فرودگاه حاضر نبود تا رفتن همیشگی او را به تصویر بکشد و کسی غیر از خانوادهاش برای بدرقه او نرفته بود. خبر رفتن شفیعی کدکنی به آن سوی آبها زمستان گذشته دهان به دهان چرخید، اما کسی آن را جدی نگرفت. ماجرا از این قرار بود که استاد در یکی از کلاسهاي درسش قصد خود برای عزیمت به خارج از کشور را مطرح میکند و از دانشجویان ميخواهد تا کارهای نیمه تمامی را که به او مربوط ميشود، انجام دهند. آن روزها یکی از دانشجویان حاضر در آن کلاس خبر را با خبرنگار یکی از روزنامهها مطرح ميکند و نگران اتفاقی است که قرار است شکل بگیرد. رفتن شفیعی کدکنی آن روزها برای اولین بار در یکی از وبلاگها منتشر شد، ولی کسی جدیاش نگرفت. رسانهها از یک طرف اصل خبر را شایعه نویسنده وبلاگ ميدانستند از طرفی دیگر نميتوانستند به راحتی از کنارش بگذرند. حتی همین اواخر یکی از نشریات تقریبا زرد یک بار دیگر به قول خودش به آن شایعه دامن زد و یادآور شد که خوشبختانه خبر تنها در حد شایعه باقی مانده است. همه چیز همینگونه گذشت تا یکی از روزهای هفته گذشته فیض شریفی شاعر و منتقد شیرازی و از دوستان چهره بلند آوازه ادبیات ایران یک بار دیگر خبر رفتن شفیعی کدکنی را برای نویسنده همان وبلاگ تشریح کرد. انگار شفیعی کدکنی با تلفن از دوستانش خداحافظي ميکرد. به هرحال آنقدر دست روی دست گذاشتیم و منتظر ماندیم تا بالاخره اتفاقی که نباید افتاد و شفیعی کدکنی به دعوت دانشگاه پریستون ترجیح داد زندگیاش را در آمریکا ادامه بدهد و در همان جا به تدریس بپردازد. او اولین استاد برجستهای نیست که رفتن را به ماندن ترجیح داد؛ اما تا این لحظه آخرین نفر از نسل طلایی اساتید ایرانی است که بیشتر از این ماندن را تاب نیاورد. شاید هم از مهمترین استاد دانشگاههاي ایران به شمار بیاید که تاکنون ترک وطن کرده است. پنجشنبه گذشته شفیعی کدکنی آخرین لحظات تهران را با دوستان قدیمیاش مرتضی کاخی و محمد رضا حکیمی و خانوادهاش گذراند. انگار دعوت دانشگاه پریستون یکساله است، ولی چون شفیعی گرین کارت دارد قصد کرده سالهاي بیشتری را در آمریکا بگذراند. جامعه دانشگاهی ایران یکی از علمیترین چهرههایش را از دست داد. برای آنهایی که مثل مرتضی کاخی یک عمر را با شفیعی گذراندند این روزها، به تلخی زیتونهاي رودبار ميگذرد. حتما تا چند وقت دیگر که دانشگاهها پس از تعطیلات تابستانی کار خود را شروع کنند روزهای تلخ دانشجویان دانشگاه تهران هم آغاز میشود که ناگهان با صندلی خالی استادی روبهرو خواهند شد که یکسال و اندی پیش بارها روی آن نشسته بود و خداحافظی قیصر را اشک ریخته بود. مهرماه که بیاید تازه روزهای تلخ آغاز میشود و خیلیها تنها ميایستند و زمزمه ميکنند:

«به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد، به جز این سرا، سرایم
«سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کوير وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفهها، به باران، / برسان سلام ما را»

new_win خامنه ای و احمدی نژاد مسئولین اصلی جنایت ها / ویدیوی سازگارا یکشنبه 7 شهریور


بررسی کابینه پیشنهادی در مجلس آغاز شد

آقای احمدی نژاد سه وزیر زن را نیز در کابینه خود معرفی کرده است

بررسی وزرای کابینه دهم ایران در مجلس ایران آغاز شد و محمود احمدی نژاد با ارائه توضیحاتی درباره وزرای پیشنهادی خود نمایندگان مجلس را به دادن رای اعتماد به این افراد ترغیب نمود.

در جلسه علنی مجلس ایران، آقای احمدی نژاد به دفاع از افراد گزینش شده پرداخت و به اختصار به برنامه هر وزارتخانه در طی چهار سال آینده، اشاره کرد.

محمد رضا باهنر به عنوان اولین نماینده مخالف در ابتدای سخنان خود تاکید کرد که دولت باید "هرچه سریع تر" آغاز به کار کند و مخالفان را فراخواند در این امر "مصلحت" را در نظر بگیرند.

آقای باهنر در روز های قبل پیش بینی کرده بود که حداقل چار وزیر پیشنهادی نتوانند از مجلس ایران رای اعتماد بگیرند که این مسئله انتقاد محمود احمدی نژاد را در پی داشت.

فهرست وزرای پیشنهادی آقای احمدی نژاد حدود 10 روز قبل به مجلس رسید و در طی سه روز آینده هر یک از وزرا به ارائه برنامه های خود خواهند پرداخت و نمایندگان مجلس نظرات موافق و مخالف خود را ارائه می کنند.

بر اساس اصل 190 قانون اساسی ایران، پس از ارائه ترکیب و برنامه کلی کابینه، پنج نفر از موافقان و مخالفان کابینه با ترتیب یک نفر مخالف و یک نفر موافق به ابراز نظرات خود خواهند پرداخت.

چهار نفر از موافقان و مخالفان هر فرد پیشنهادی به عنوان وزیر هم فرصت خواهند داشت نظرات خود را ابراز کنند و فرد مورد نظر یا رئیس جمهور موقعیت دارد تا به اظهارات مطرح شده پاسخ دهد.

قرار است مجلس ایران در روز چهارشنبه 11 شهریور (دوم سپتامبر) درباره هر وزیر رای گیری کرده و رای خود را اعلام کند.

اخبار بیشتر درباره جلسه اول به تدریج در همین صفحه منتشر خواهد شد.

بی بی سی

خداحافظ آقای ریمیل ؛ شرمی برای تمام فصول


یکشنبه ۸ شهریورماه ۱۳۸۸ , 2009 Aug 30 | نظر 0
فرشته قاضی

سعید مرتضوی برای ما روزنامه نگاران، یادآور یک عمر دربه دری و بی خانمانی است و روزهای خانه به دوشی. تعطیلی روزنامه ها و بیکار شدن های پیاپی و بازداشت و زندان .
قاضی بی سوادی که در سال 1377 به یکی از سرشناس ترین روزنامه نگاران ایرانی گفته بود ازشمس الواعظین دوری کند چون ریمیل دارد و در مقابل حیرت این روزنامه نگار تاکید کرده بود که ریمیل شمس به کامپیوتر وصل می شود!

قاضی دروغگویی که قرینه ای برای پزشک احمدی بود که در اصل پزشک نبود بلکه هنرش کشتن زندانیان مبارز به وسیله آمپول هوا در زندان های دوره رضا شاه بود. اما تنها پزشک کشور بود که با عنوان پزشک احمدی شناخته می شد و مرتضوی هم تنها قاضی کشور است که با عنوان قاضی مرتضوی شناخته می شود او هم قاضی نبود بلکه هنرش کشتن و بستن و زدن و شکنجه دادن بود.

بیمار جنسی ای که پرونده فساد اخلاقی اش در دادگاه انتظامی قضات همچنان خاک میخورد اما تمام بازداشت شدگان سیاسی و مطبوعاتی را متهم به فساد اخلاقی کرد و زیر نظر او بدترین آزار های جنسی و تعرضات اخلاقی به پاک ترین جوانان این مرز و بوم شد.

همیشه فکر میکردم که روز برکناری او بهترین روز زندگی ام خواهد بود که خون به دل ما کرده بود و امروز با اینکه معتقدم باید تفکر مرتضوی رخت بر بندد از دیار ویران شده من و از طرفی تاکید دارم بر محاکمه او و پاسخگویی به مردم کشورم که جوانان پاک و بیگناهشان با دستور و نظارت این جلاد شکنجه شده اند اما در عین حال نمی توانم خوشحالی خودم را از رفتن او که بدترین خاطره های زندگی نسل روزنامه نگاری بعد از خرداد 76 را رقم زد پنهان کنم.

روزهای درد و خانه به دوشی و عدم امنیت و آرامشی که با آمدن نام او رخت بر می بست . به قول شمس الواعظین که بارها توسط مرتضوی احضار و بازجویی شده و بعد به زندان رفته است، روزنامه نگاران ایران امروز باید جشن بگیرند ومن امروز چقدر دلم میخواست با احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز و سعید لیلاز، که هر یک در مقطعی اساتید من بوده اند و به من آموخته اند حرمت قلم را تماس بگیرم و این شادی را با آنان شریک شوم.

کاش زندانبانی انصاف کند و در این تیرگی ها ، این خبر را به آنان بدهد. به محمد قوچانی و بهمن احمدی امویی و سایر همکارانم که این روزها در درون دیوارهای تنگ و تاریک اوین ، تاریخ مستند کودتا را نظاره گرند و خواهند نوشت برای کودکان ما و کودکان کودکان ما و کودکان او و کودکان کودکانش.
راستی فاطمه مرتضوی چگونه نسبتش با پدر را پنهان می کند و محمود و احمد چه می اندیشند درباره پدری که جلاد مطبوعات لقب تاریخی اوست .

از سایت رویداد

آدامس روزه را باطل نمیکند این نادانی است که آدم را باطل میکند!

توی یکی از فروشگاههای زنجیرهای اینجا یک خانم ایرانی خوش بر و رو هست که من همیشه موقع خرید پیش او میروم تا هم کمی خوش و بش کرده باشیم و هم شاید خدا را چی دیدی؟ شاید بخت ما هم باز شد و به نوایی رسیدیم.
امروز این خانم موقع حرف زدن مرتب دستش را جلو دهانش میگرفت تا مبادا بوی بد دهانش مرا اذیت کند. از او پرسیدم روزه هستی؟
فهمید که منظورم چیست . گفت: اره اگر خدا قبول کنه. بخاطر همین است که دستم را جلوی دهانم گرفتهام.
گفتم: خب. چرا از آدامس استفاده نمیکنی؟
گفت: آدامس روزه را باطل میکند.
پرسیدم: کی گفته آدامس روزه را باطل میکند؟ آیا توی قران نوشته شده؟ و یا اینکه آخوندها گفتهاند؟

حالا جالبش این است که این خانم اصلا اهل حجاب نیست ولی روزه میگیرد.
از او پرسیدم: جیگر جون! میشه بگی تو چرا حجاب را رعایت نمیکنی در صورتیکه در قرآن در مورد حجاب تضریح شده ولی آدامس نمیجوی با وجودیکه اسمی از آدامس در قرآن نیامده؟
ابتدا متوجه سوالم نشد.
برایش توضیح دادم:
ببین. علت اینکه تو حجاب را رعایت نمیکنی این است که عقل خودت را بکار انداختهای و فهمیدهای که این حرفها مال هزار و چهارصد سال پیش بوده و بخصوص برای جامعه غیر متمدن اعراب در آنزمان کاربرد داشته و برای جوامع امروز بشر خاصیتی ندارد. بنابر این تو حجاب را رعایت نمیکنی. توی دوران صد اسلام وقتی یک خانمی بی حجاب بوده همه مردها ممکن بود مزاحمش شوند و اذیتش کنند ولی در کشورهای متمدن امروز چه کسی جرات دارد مزاحم یک خانم شود؟ اگر توی همین تورنتو یک خانمی لخت شود٬ درست است که آب از دهان و لب و لوچه مردها روان میشود ولی احدی جرات ندارد به او نزدیک شود و یا ناخنکی به او بزند.

از ملا حسنی

خانواده ملکی : یک هفته بی خبری از وضعیت دکتر محمد ملکی



از هفته گذشته که اعلام شد دکتر محمد ملکی به سلول انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شده ، تاکنون هیچ خبری از وی در دست نیست و او تماسی با خانواده نداشته است. اواخر هفته گذشته در پی حضور همسر محمد ملکی در دادگاه انقلاب جهت ملاقات با قاضی پرونده اعلام شد که قاضی و منشی دفتر او به مرخصی رفته اند.


از آنجا که محمد ملکی در دوران درمان سرطان پروستات بسر میبرد، 5شنبه گذشته طبق روال درمانی نوبت تزریق دارو داشته است لیکن بنا به شرایط زندان که مناسب دوران استراحت پس از تزریق نمیباشد، بنا به دستور پزشک ایشان، فعلا روند تزریق داروها متوقف شد. این دوره درمانی که در 6 ماه گذشته انجام شده بود، وضعیت درمان او را به شرایط تحت کنترل درآورده بود و تزریقهای پیش رو قرار بود تا جهت ثابت نگه داشتن وضعیت درمان انجام شود که با بازداشت وی اجبارا متوقف گردید.


از آنجا که بخاطر اثرات فرآیند درمان، دکتر ملکی از ضعف جسمی رنج میبرد و بیشتر در منزل استراحت میکرد، نگه داشتن او در سلول انفرادی و احتمال دشواری دسترسی وی به امکانات بهداشتی و درمانی، خانواده را نسبت به سلامتی اش به شدت نگران ساخته است.


محمد ملکی، رییس اسبق دانشگاه تهران و منتقد سیاسی، شنبه گذشته پس از تفتیش منزلش بازداشت گردید و به اتهام واهی «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در اغتشاشات و تحریک به شرکت در اغتشاشات بعد از انتخابات» به بند 209 زندان اوین انتقال داده شد. این اتهام در حالی مطرح شده است که وی در انتخابات شرکت نکرده بود و بدلیل کسالت ناشی از بیماری، فعالیتی درباره حوادث پس از انتخابات نداشت.


پیک ایران


تهدیدهای تازه : شمس الواعظین به وزارت اطلاعات احضار شد


روزآنلاين، شيرين کريمي : ماشالله شمس الواعظین، سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات به وزارت اطلاعات احضار و تهدید شد که حق هیچ گونه مصاحبه ای ندارد. در چهل روز گذشته این دومین باریست که این روزنامه نگار سرشناس به وزارت اطلاعات احضار و به او تکلیف می شود که از مصاحبه با رسانه ها خودداری کند.

شمس الواعظین در پی احضار به وزارت اطلاعات در این وزارتخانه حاضر شد؛ در آنجا بازجویان برخورد نامناسبی با وی داشتند و متن مصاحبه های او را به صورت پرینت شده در مقابلش گذاشتند و او را تهدید به برخورد کردند.

پیش از این احضار، روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان "نگرانی های یک آشوبگر ناکام 10 سال بعد" در ستون اخبار ویژه این روزنامه ادعا کرده بود که شمس الواعظین، در ماجراي آشوب هاي خياباني تيرماه 78 از طريق روزنامه نشاط نقش ويژه ای در تهييج به آشوب ايفا کرده است.

روزنامه حسین شریعتمداری مدعی شده بود که: "محمود شمس سردبير نشريه كيان و برخي روزنامه هاي زنجيره اي توقيف شده، از جمله عناصر نشان شده و بدسابقه اي است كه از سوي برخي محافل آمريكا كمك مالي دريافت كرده است و در ميان روزنامه نگاران جبهه اصلاحات نيز، عنوان مهره كار چاق كن شناخته مي شود."

شمس الواعظین پیش از این و به دنبال احضار قبلی به وزارت اطلاعات به" روز" گفته بود: هیچ دلیل و مبنای قانونی برای ممنوعیت مصاحبه من وجود ندارد.

وی با بیان اینکه "به او گفته اند با عدم مصاحبه و اطلاع رسانی در سهم خود در کاهش بحران نقش ایفا کند" به روز گفته بود: بر اساس تعهدی که از من گرفته شده مصاحبه نمی کنم اما اوضاع کشور با حرف نزدن و سکوت این و آن حل نمی شود بلکه با حرف نزدن نخبگان و روزنامه نگاران، راه برای شخصیت های نظامی هموار می شود تا یکی برای امام زمان نامه بنویسد، یکی تهدید کند و دیگری با گاز اشک آور به جان مردم بیفتد.

شمس الواعظین تاکید کرده بود: روزنامه نگاران و نخبگان باید حرف بزنند و ابراز عقیده کنند؛ بحران کشور با سکوت این روشنفکران نه تنها حل نخواهد شد بلکه این وضعیت تشدید خواهد شد.

بازداشت مهدی حسین زاده

همزمان خبرها حکایت از آن دارد که مهدی حسین زاده، روزنامه نگار و تحلیل گر اقتصادی هم از سه هفته پیش در بازداشت به سر می برد. گفته می شود بازداشت این روزنامه نگار که پیش از این در روزنامه های همبستگی، توسعه و اعتماد مشغول به کار بوده، در راستای اخذ اعترافات علیه یکی از مقامات نظام انجام گرفته است.

روز آن لاین