محمد قوچانی سردبیر روزنامه اعتماد ملی بیش از دو ماه است که در زندان به سر می برد. مدتی پیش شایعه آزادی او مطرح شد، اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه او را به دادگاه هم بردند؛ هر چند نه به عنوان متهم بلکه به عنوان تماشاچی. در این باره با همسرش، مریم باقی گفت و گو کرده ایم.؛با قید این نکته که وضعیت قوچانی در واقع مشابه بسیاری دیگر از بازداشت شدگان است.
آخرین خبر از وضعیت آقای قوچانی چیست؟
آقاي قوچاني در اول شهريور ماه با تامين وثيقه و صدور برگه آزادي، قرار بود آزاد شود، اما به دنبال اعتراض سعيد مرتضوي به آزادي او و دستور تمديد دو ماهه بازداشت موقت، پرونده او به شعبه اي براي حل اختلاف جهت رسيدگي به اختلاف دادستان و بازپرس رفت. البته دادستان پس از صدور برگه آزادي نمي تواند اختلاف كند و به لحاظ حقوقي هيچگاه احكام و قرار هاي سبك ترمتهم توسط دادستان تشديد نمي شود، اما با این حال به خاطر موضع مرتضوی، پرونده به شعبه اي در دادگاه انقلاب جهت بررسي تسليم شد. از نظر قانوني در اين گونه اختلاف ها بايد پرونده هايي كه زنداني دارد خارج از نوبت و در اسرع وقت رسيدگي شود اما بررسي ها و اعلام نظر اين شعبه 21 روز طول كشيد و در نهايت نظر به تمديد قرار بازداشت موقت دادند. برخي رفتارها و بي قانوني ها و آنچه كه در جريان پرونده و پيگيري ها شاهديم به نحوي است كه گويي كساني مي خواهند چنين القا كنند كه در دستگاه قضايي اعمال نفوذ صورت مي گيرد واين دستگاه مستقلا تصميم گيري نمي كند وبعضي دادرسي ها تحت نفوذ كساني هستند كه گويي پايبندي به قانون ندارند.از همه عجيب تر اين بود كه در فاصله اي كه منتظر اعلام نظر دادگاه جهت رسيدگي به اختلاف در مورد قرار آقاي قوچاني بوديم، با وجود اينكه حداقل يك و ماه و نيم از پايان تحقيقات و بازجويي در مورد او مي گذشت دور جديد بازجويي هاي او آغاز شد كه تقريبا هر روز و طولاني مدت بود.
آخرین ملاقاتی که با او داشتید کی بود و آقای قوچانی چه گفت؟ حضوری بود یا از پشت شیشه ویا...؟
آخرين ملاقات ما با آقاي قوچاني روز دوشنبه انجام شد. با توجه به اينكه قبلا به ما ملاقات كابيني و از پشت شيشه مي دادند ما به دادسرای عمومي و انقلاب مراجعه و در خواست ملاقات حضوري كرديم. با اين درخواست تنها براي سه نفر از اعضاي خانواده موافقت شد كه به مدت 20 دقيقه بود و تمام مدت 20 دقيقه را يك مامور ميان ما نشست و به همه گفتگوهاي خصوصي ما هم گوش داد؛ اگر صحبتي خارج از احوالپرسي هم مي کردیم و يا صدايمان پايين مي آمد می گفت ملاقات را ختم می كند. اين در حالي است كه طبق اسناد بين المللي، كه ايران هم آن را امضا كرده ملاقات با خانواده و وكيل بايد خصوصي و بدون حضورمامور باشد.
یکی از افراد بازداشت شده طی تماسی با منزل گفته بود حالا حالا ها ما را آزاد نمی کنند و تا عید نوروز بازداشت هستیم. او هم از جمله بازداشتی های رسانه ای بود. آیا شما خبری در این رابطه نشنیده اید؟
در آخرين تماسي كه آقاي قوچاني با منزل داشت، با خبر شدیم که به او گفته اند معلوم نيست كي آزاد مي شود و تا چه مدت زنداني بودن او طول مي كشد.
آیا به شما برای مصاحبه و اطلاع رسانی فشار نیاورده و تهدیدتان نکرده اند؟
چرا، متاسفانه اين اتفاق افتاده. يك روز كه قوچانی پس از بازجويي با من تماس گرفت، پس از صحبت با او كه گويا از پيگيري هاي قضايي ما مايوس و واقف بود تصميم ها قضايي نيست، بازجو ـ يا به عبارتي كه در دستگاه قضايي گفته مي شود كارشناس او ـ گوشي تلفن را گرفت و تهديد كرد كه با هيچ رسانه خارجي حق گفت و گو نداريد و حق مراجعه به كميته غير قانوني براي رسيدگي به وضعيت بازداشت شدگان را هم نداريد. به او گفتم كدام كميته؟ او جواب داد: كميته اي كه آقايان موسوي و كروبي تشكيل داده اند. من كه به اين كميته مراجعه نكرده بودم و نمي دانستم فعاليت قابل ملاحظه اي دارد، گفتم در مورد اين كميته از شما مطلع شدم اما در مورد گفت و گو با رسانه هاي خارجي ما تا زماني كه خود در داخل ايران رسانه داشته داشته باشيم و بتوانيم اعتراض خود را برسانيم و اطلاع رساني كنيم نيازي به صحبت با رسانه هاي خارجي نمي بينيم اما اكنون که رسانه هاي ما توقيف مي شوند و رسانه هايي هم كه وجود دارند از اطلاع رساني ممنوع مي شوند، ممكن است زماني راه چاره اي جز مصاحبه و اطلاع رساني از طريق هر رسانه ديگري نيابم و با حفظ اعتقادات خود گفت و گو كنم. كارشناس هم گفت: پس ما هم با شما برخورد مي كنيم. اين آقايان بيش از آنكه به خطابه بينديشند به منبر مي انديشند. در حين صحبت، زماني كه من به وضعيت و اقدامات غير قانوني در مورد آقاي قوچاني اعتراض كردم او گفت: شما به همه چيز معترضيد وبه كل نظام معترضيد. من هم به ايشان گفتم كه ما به رفتارهاي غير قانوني كه موجب هتك حرمت و حيثيت نظام مي شود معترضيم. دوست دارم درهمين جا از بازجو يا كارشناس آقاي قوچاني سوال كنم آيا واقعا دلسوز نظام هستند؟ و آيا با فشار بر قوچاني روزنامه نگار 33 ساله اي كه همواره در چارچوب قانون قلم زده و حركت كرده است و فرزند اين انقلاب و آب و خاك است مشكلي از نظام حل خواهد شد؟
از زمان تغییر مدیریت قوه قضائیه مشخصا در مورد آقای قوچانی سیر پرونده تغییر مثبتی به خود دیده است؟
متاسفانه تاكنون هيچ تغيير مثبتي نديده ايم و هنوز استقلال دستگاه قضايي را نشان نداده اند. دستگاه قضايي مدام امروز و فردا مي كند و نتيجه و پاسخ دقيق و روشني دريافت نمي كنيم. در هر كشوري كه دستگاه قضايي آن استقلال خود را از دست بدهد و مرجعي براي دادخواهي وجود نداشته باشد فقط بايد به خدا پناه برد و سنگ روي سنگ بند نخواهد شد.
آیا براي آقاي قوچاني هم قرار است دادگاهی برگزار شود و خبری از چگونگی و زمان تشکیل آن دارید؟
در اين خصوص نه ما كه خود آقاي قوچاني هم اطلاعي ندارد كه دادگاه چگونه و كي خواهد بود. هنوز بعد از گذشت حدود سه ماه وكيل هم براي او پذيرفته نشده؛ اساسا هيچ چيز روال حقوقي و قضايي ندارد. تاكنون كداميك از قوانين خودشان را درباره او رعايت كرده اند؟ يك بار هم كه آقاي قوچاني به دادگاه آورده شد اساسا پرونده او به مرحله دادگاه نرسيده بود و به عنوان تماشاچي و نمايش آورده شد. بعضي از افرادي كه در دادگاه هاي نمايشي حضور پيدا كردند بدون اينكه دادگاهي براي خود آنها تشكيل شود آزاد شدند و برخي هنوز در زندان هستند. گويا تصميمات بر اساس هيچ منطقي نيست.
به همین دلیل من اساسا دادگاه هايي راكه اكنون برگزار مي شود، فاقد هرگونه وجاهت قانوني مي دانيم. به دليل اينكه سه ماه است او در زندان است و از حق داشتن وكيل برخوردار نيست. اجازه سخن گفتن و دفاع آزادانه به آنها داده نمي شود.دادگاهها صرفا جنبه نمايشي و استفاده تبليغاتي دارند. مردم هم خوشبختانه به خوبي به اين قضيه واقفند ولي نمي دانم چرا مسوولين متوجه نتيجه معكوس آن نيستند. چراكه اين دادگاهها مظلوميت همه اصلاح طلبان و اصلاحات را آفتابي تر مي كند. مردم مي گويند چطور است كه يك جناح سياسي كه درسي سال گذشته در نظام بوده و در دوره امام نيروي اصلي حاكميت را تشكيل مي داده از صدر تا ذيل از نظر حكومت، محكوم هستند و معجزه آسا در مدت كوتاهي و در شرايط سخت در زندان متحول يا معترف به اشتباه در همه گذشته خود مي شوند.
اتهام آقاي قوچاني چيست كه بازداشت او تمديد شده است؟
اتهام آقاي قوچاني كه موجب شد او را سه ماه پيش ساعت 2 بامداد از خانه دستگير كنند ـ كاري كه با قاتلان و جانيان هم نمي كنند ـ و تاكنون در مورد او انواع بي قانوني ها صورت گيرد، عبارت است از: "برهم زدن امنيت كشور از طريق شركت در تجمعات و نوشتن مطالب تحريك آميز". همانطور كه بارها گفته ام و باز هم مي گويم، گرچه ما براساس اصل 27 قانون اساسي شركت در هرگونه تجمع مسالمت آميز را جرم نمي دانيم اما اولا قوچاني اساسا در هيچ تجمعي شركت نداشته. ثانيا قوچاني پس از انتخابات هيچ مطلبي ننوشته است. چيزي كه گويا سبب بازداشت او شده يكي از نوشته هاي آقاي كروبي پس از انتخابات است كه آقاي كروبي محورهاي آن را نوشتند و آقاي قوچاني آن را تنظيم كرد. آن مطلب به امضاي آقاي كروبي بود و ايشان در نامه اي به مسوولين ذي ربط نوشتند كه آن مطلب متعلق به من و به امضاي شخص من است و قوچاني به عنوان سردبير روزنامه و كارمند روزنامه اعتماد ملي آن را تنظيم كرده است. از همان روزهاي ابتدايي پس از انتخابات و پس از بازداشت آقاي قوچاني تاكنون آقاي كروبي نامه ها و بيانيه هاي متعددي صادر كرده است.
لازم به ذكراست محمد قوچانی با وجود اينكه مدافع نامزدي آقاي كروبي بود اما در ستاد انتخاباتي ايشان هم هيچ فعاليتي نداشت و تنها سردبير روزنامه اعتماد ملي بود اما اتفاقي كه اكنون افتاده اين است كه با محمد - گرچه اتهامات او را قبول نداريم- به عنوان يك متهم رفتار نمي شود وگرنه او بايد تاكنون آزاد مي شد. مگرقوچاني گروگان است كه با او اينگونه رفتار مي شود؟ چرا از او سوالاتي خارج از اتهامش مي شود؟ مگر او را به عنوان طعمه در زندان نگه داشته اند؟ اگر احيانا تصميم بر آوردن او به دادگاه باشد، اين دادگاه، دادگاه رسيدگي به اتهامات قوچاني نيست وبه نظر ما اهداف ديگري دارد. در سه ماه گذشته به هر جايي كه ممكن بود مراجعه و تظلم كرديم و از طريق مراجع داخلي هيچ نتيجه اي نگرفته ايم و هيچ گوش شنوايي وجود ندارد.
روز آن لاین