بامدادخبر: دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، در تازهترین بیانیه خود که به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید، صادر کردهاند، ضمن تحلیل فضای سیاسی کشور، دانشگاه را به عنوان نهاد "مروج اندیشههای مدرن در جامعه، مهمترین پایگاه نقد و انتقاد از حکومت، رابط میان روشنفکران و تودههای مردم و نماد امید و آرمانگرایی در اجتماع"، در نزاع با "دیکتاتوری نظامی-مذهبی حاکم" به عنوان پاسدار "ارتجاع مذهبی و ارزشهای سنتی"، دانستهاند و تاکید کردند که اگر کسانی دانشگاهها را با انقلابی فرهنگی تهدید کنند، دانشگاهها نیز ناگزیر آنان را به انقلابی دیگر تهدید خواهند کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
1- سال پیش روی تحصیلی در شرایطی آغاز می شود که دیگر با قویترین چشمهای مسلح نیز نمی توان جمهوریتی در این مخلوق ناقص الخلقه اسلام سیاسی و کمونیسم روسی سراغ کرد و ولایت فقیه قوه فقاهتش را در سلولهای انفرادی به رخ می کشد و ولایتش را بر لوله های تفنگ استوار کرده است. دولت کودتا به این بسنده نکرده و با به راه انداختن دادگاههایی که میراث شوم استالین برای جامعه جهانی است، سعی در تخریب چهرههای اصلاحطلب و منتقد نظام دارد و بر آن است تا با گروگانگیری این چهرهها از جنبش مردمی شکل گرفته انتقامجویی کند و نسبت به چند سال حقارت خود در برابر منتقداناش عقدهگشایی کند. در این میان کودتاچیان برآناند که با تخریب شخصیت عبدالله مؤمنی- شاخصترین چهره یک دهه گذشته جنبش دانشجویی در ایران- کل جنبش دانشجویی را فلج کند و از این راه ضربهای بزرگ بر پیکر جنبش دموکراسیخواهی در ایران بزند. اما هر چه میگذرد بیشتر ماهیت دروغین این دادگاههای فرمایشی بر همگان عیان میشود. از این رو نه تنها از محبوبیت و مقبولیت چهرههای شاخص جریان دموکراسیخواهی و اصلاحطلبی در ایران کاسته نمیشود که هر روز بر محبوبیت آنها نزد عموم مردم افزوده میشود.
2- کودتای خرداد 88 از سویی ادامه نزاع روحانیون– نظامیان بود و از سوی دیگر ادامه نزاع بر سر دموکراسی بیشتر و جامعه بهتر به شمار میرفت. نظام جمهوری اسلامی پس از کودتای خرداد 88 بیش از پیش به یک دیکتاتوری نظامی تبدیل شده است و اینک روحانیتی که پیش از این بازویی نظامی برای خود بر ساخته بود بیش از پیش به ابزار دست نظامیان صاحب تفنگ تبدیل میشود. تبدیل جمهوری اسلامی به دیکتاتوری نظامی هنوز به تمامی انجام نشدهاست اما با سرعتی فراتر از باور در حال انجام است. دگردیسی حکومتی مذهبی مبتنی بر مشروعیت الهی به دیکتاتوری نطامی پیش از این نیز در تاریخ اسلام سابقه داشتهاست که شناختهشدهترین نمونهاش در رابطه با خلفای عباسی و سرداران ترک قابل مشاهدهاست. در چنین وضعیتی جامعه روز به روز به سوی نزاع نهایی در حال حرکت است و دانشگاه نیز به عنوان بخشی از جامعه مدنی بخواهد یا نخواهد بخشی از این نزاع است.
3- دانشگاه اما فراتر از تعلق کلیاش به جامعه مدنی در نزاع با دیکتاتوری نظامی مذهبی از آن رو که پیدایشاش به عنوان ابزاری برای نوسازی جامعه که طبیعتاً به تقابل با ارتجاع مذهبی و اندیشه سنتی رخ دادهاست، در نزاعی خاص و ویژه با جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی پاسدار ارزشهای قرون وسطایی نیز که از سویی مبتنی بر بنیادگرایی اسلامی است و از سوی دیگر ایدئولوژی تمامیتخواه اسلام سیاسی را رهبری میکند درگیر است. از این روست که حکومت اسلامی میکوشد با تمامی توان خود دانشگاه را به عنوان مروج اندیشههای مدرن در جامعه، مهمترین پایگاه نقد و انتقاد از حکومت، رابط میان روشنفکران و تودههای مردم و نماد امید و آرمانگرایی در اجتماع منکوب کند. در نزاع حوزه و دانشگاه، اینک بیش از سی سال است که حوزه بر دانشگاه جفا میکند و حوزویان بر جایگاهی تکیه زدهاند که از آن آنان نیست، شایستگی آن را ندارند و برای آن تربیت نشدهاند.
4- دولت کودتا بسیار مجدانهتر از قبل به کار پروندهسازی و ستارهدار کردن دانشجویان مشغول است. ستارهدار کردن دانشجویان اگر چه در سالهای گذشته نیز سبب محرومیت بسیاری از نخبگان علمی کشور از ادامه تحصیل شد، اما در سال تحصیلی جدید رنگ و بویی دیگر گرفتهاست و به تهدیدی جدی برای رشد علمی و پویایی فضای دانشگاهها تبدیل شدهاست. ستارهدار کردن دانشجویان علاوه بر آنکه سبب نقض حقوق مصرح دانشجویان در قانون اساسی کشور و اعلامیه جهانی حقوق بشر میشود، ظلمی به جامعه علمی کشور است که اثرات شوم آن روند آینده توسعه و پیشرفت کشور را نیز مکدر میکند. از سوی دیگر دولت کودتا میکوشد با تهدید دانشگاهیان درباره به راه انداختن یک انقلاب فرهنگی دیگر و تهدید و اخراج دانشجویان از دانشگاهها، دانشگاهها را به سکوت قبرستانی بکشاند و از این رو بسیار در این باره لازم به ذکر است که تعطیلی دانشگاهها تهدیدی توخالی است که ضررش بیش از دانشجویان دامان حکومت کودتایی ناکارآمدی را خواهد گرفت که دانشگاهها را به عنوان فضایی برای مشغول کردن نیروی کاری که کاری برایش وجود دارد بیش از پیش گسترش دادهاست. تعطیلی دانشگاهها بیش از آن که جامعه را به خمودگی بکشاند، خیابانها را جولانگاه جوانانی آگاه و انقلابی خواهد کرد و دریچههای جدیدی را به روی جنبش دموکراسیخواهانه مردم ایران خواهد گشود. ایران دهه هشتاد دیگر ایران دهه ینجاه نیست و عصر این ترکتازیهای سیاسی به سرآمده است. اینک دانشگاه نیست که در محاصره اوباش ارتجاع و حاشیهنشینان شهری است، اینک این اوباش و ارتجاع هستند که در محاصره دانشگاهیاناند. اگر کسانی دانشگاهها را با انقلابی فرهنگی تهدید کنند، دانشگاهها ناگزیر آنان را به انقلابی دیگر تهدید خواهند کرد.
5- خواست مشخص دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران همچون اکثریت مردم ایران به رسیمت شناخته شدن مهندس موسوی به عنوان رئیس جمهور منتخب وقانونی ملت، استعفای دولت کودتا و محاکمه آمرین و عاملین جنایتهای پس از انتخابات تا عالیرتبهترین مقامات مسئول است. از این رو ما سال تحصیلی پیش رو را سال "مبارزه علیه دولت کودتا" نامگذاری میکنیم و از آحاد دانشجویان میخواهیم دوشادوش هم تا رسیدن به این خواست مشروع از پای ننشینند.
6- ما معتقدیم کارنامه ناموفق سی سال اخیر ریشههایی عمیقتر از اشخاص و نهادها دارد. مسئله تنها حاکمان یا نهاد ولایت فقیه نیست. معضل اصلی جامعه ما در سی سال اخیر، گفتمان اسلام سیاسی به عنوان یک ایدئولوزی تمامیتخواه بودهاست. دانشگاهها به عنوان روح نقاد جامعه نه تنها محقاند بلکه موظقند این گفتمان عمیقاً ضدحقوق بشری، ضد دموکراتیک و ناکارآمد را که منجر به عقبماندگی میهن عزیزیمان شدهاست وجز جنایت و خباثت یادگاری از خود به جای نگذاشتهاست، نقد کنند. کسانی میکوشند به بهانه وحدت کلمه و موقعیت خطیر کنونی جلو به بوته نقد کشیده شدن اسلام سیاسی را بگیرند. تأسفبار آن که اینان خود نصیحت خود را به گوش جان نمیشنوند و پیوسته دست اندرکار نقد الگوی حکومت لیبرالی هستند که سالهاست کارنامه ای موفق از خود بر جای گذاشته است و در این راه آلودگی قلم و دریدگی دهان و درندگی زبان مارکسیستهای اسلامپناه را نیز به همراه دارند. ما باور داریم دانشجویان و دانشگاهیان میتوانند با نقد منصفانه و عالمانه گفتمان اسلام سیاسی، جنبش دموکراسیخواهی مردم ایران را یاری دهند و آیندهای بهتر برای تمامی فرزندان ایران رقم بزنند.
دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران
مهرماه یکهزار و سیصدوهشتادوهشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر