پنجشنبه، ۹ مهر، ۱۳۸۸
محمود احمدینژاد باز هم در دانشگاه حاضر نشد. اما مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تهران، با فریادهای «مرگ بر دیکتاتور»همراه بود.
به نوشتهی خبرنامهی امیرکبیر، با وجود فشارهای امنیتی، تجمع اعتراضی دانشجویان ابتدا با حضور نزدیک به هزار نفر آغاز شد و بعد به تعداد معترضین افزوده گردید.
دانشجویان معترض که نمادهای سبز به همراه داشتند، با فریادهای «مرگ بر دیکتاتور»، «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد»، «مجتهد واقعی، منتظری، صانعی»، «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، «نداییم، سهرابیم، ما همه یک صداییم» و «دولت کودتا، استعفا استعفا» از مقابل دانشکدههای مختلف راهپیمایی کردند.
این حرکت اعتراضی دانشجویان، بدون برخورد به پایان رسید. اما آنها از ادامهی حرکتهای اعتراضی خود خبر دادند.
در این زمینه با آقای مهرداد درویشپور، جامعهشناس و استاد دانشگاه در سوئد، گفت و گویی انجام دادهام.
به گمان شما رویدادهای پیش رو در دانشگاههای ایران چگونه پیش خواهند رفت؟
با توجه به فضای سیاسی جامعه، بیتردید امسال دانشگاه یکی از سیاسیترین فضاها را در درون خود تجربه خواهد کرد. این واقعیت که دانشگاه، حتی زمانی که مردم در سطح جامعه حضور قدرتمندی نداشتند، یکی از فعالترین حوزههای اعتراض علیه استبداد و شعارهای آزادیخواهانه و دموکراسیطلبانه بوده است، نشانگر درجهی حساسیت دانشجویان به مسائل سیاسی جامعه است.
بنابراین الان که پس از انتخابات، فضای سیاسی بسیار ملتهبی جامعه را در بر گرفته، بسیار روشن بود که بازگشایی دانشگاه و آغاز سال تحصیلی، با حرکات و تحولات سیاسی توأم خواهد بود.
اینکه در همان نخستین روز بازگشایی دانشگاه، تظاهرات در خور توجهی صورت میگیرد، به نظر من نوعی زنگ خطر برای حکومت و امیدی است برای جامعه.
با توجه به اینکه دانشجویان در دانشگاهها، سادهترین امکان تجمع را دارند، یقیناً حرکات اعتراضی خود را دنبال خواهند کرد و دلنگرانیای که حکومت از بازگشایی دانشگاهها داشت، نگرانی واقعیای بود. امیدی هم که جامعه به این داشت که بازگشایی دانشگاهها، دور جدیدی از اعتراضات را در بر خواهد داشت، تظاهرات روز نخست نشان داد که بسیار واقعی بوده است.
ارزیابی من این است که در این سال تحصیلی، ما شاهد پرجنب و جوشترین دوران حیات سیاسی دانشگاههای کشور - دست کم در این ۱۰ سالهی اخیر - خواهیم بود و اعتراضات دانشجویی نه تنها فروکش نخواهد کرد، بلکه بیش از هر زمان دیگری حوزهی محدودیت دانشگاهها را درخواهد نوردید. به این معنا که موضوع اصلی اعتراضات دانشجویی، نه صرفاً مسائل صنفی، که مسائل سیاسی جامعه خواهد بود.
روزنامهی «آرمان» چاپ تهران، روز سهشنبه هفتم مهر در خبری مبهم نوشت: «تعطیلی هفتروزهی دانشگاهها در اوج آنفولانزای A» آیا درج چنین خبری از نگرانی دولت از گسترش حرکات اعتراضی دانشجویان سرچشمه میگیرد که ممکن است به تعطیلی مراکز آموزشی ایران به بهانهی شیوع آنفولانزا بینجامد؟
بیتردید چنین خبر مبهمی، نوعی زمینهسازی و بسترسازی است. اینکه از شخص رهبر گرفته تا دیگر نهادهای کشوری و آموزشی، علیه علوم غیرالهی و سکولار در دانشگاهها اعلان جنگ کردند و بر لزوم در دستور کار قرار گرفتن نوعی بازسازی و پاکسازی دانشگاهها تأکید میکنند و از سوی دیگر دانشجویان را به مقابله با تحرکات سیاسی تهدید میکنند، همه و همه ناشی از این واقعیت است که احساس میکنند اگر در سطح جامعه، به دلیل شرایط امنیتی موجود، امکان تجمعهای پی در پی وجود ندارد، با توجه به تردد روزانهی هزاران دانشجو در محیط دانشگاه، سازماندهی اعتراضات در آنجا بسیار ساده است.
بنابراین اگر اعتراضات دانشجویی فروکش نکند و ابعاد گستردهتری به خود بگیرد، استنباط من این است که بیتردید برای بستن دانشگاهها اقدام خواهند کرد.
حال اگر «بهانهی انقلاب فرهنگی دوم» یا پاکسازی دانشگاهها از علوم سکولار برای اعلام یورش به دانشگاهها کافی نباشد و نتوانند با توجیه آرام کردن دانشجویان و یا سرکوب اعتراضاتشان، دانشگاهها را تعطیل کنند، صد درصد سعی خواهند کرد که بهانههای پزشکی را پیش رو قرار بدهند. اپیدمی آنفولانزا نیز بهانهی مناسبی است که تحت این عنوان میتوانند به طور نامحدود دانشگاهها را تعطیل کنند.
به گمان من، هنوز از آن موقعیتی که حکومت جرأت کند دانشگاهها را ببندد، تا حدودی دور هستیم. اما اگر اعتراضات به شکلی که در روز نخست شاهد آن بودیم، ادامه پیدا کند، بیتردید این نوع شایعهسازیها یا ابراز نظرها، زمینهساز بستن دانشگاه و تلاش برای تحمیل یک انقلاب فرهنگی دوم خواهد بود.
اما همان طور که پیشتر هم گفتم، فکر میکنم، مقاومت جامعه گستردهتر از آن است که حکومت بتواند به سادگی دانشگاهها ببندد. بلکه نوعی بازی موش و گربه را با نیروهای مخالف، منتقد و دگراندیش دنبال خواهد کرد و سعی میکند با تهدید یا نوعی بهانهجویی، زمینهی بستن دانشگاه را در صورت فروکش نکردن اعتراضات فراهم کند.
ایرج ادیبزاده
خبرنامه امیرکبیر
به نوشتهی خبرنامهی امیرکبیر، با وجود فشارهای امنیتی، تجمع اعتراضی دانشجویان ابتدا با حضور نزدیک به هزار نفر آغاز شد و بعد به تعداد معترضین افزوده گردید.
دانشجویان معترض که نمادهای سبز به همراه داشتند، با فریادهای «مرگ بر دیکتاتور»، «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد»، «مجتهد واقعی، منتظری، صانعی»، «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، «نداییم، سهرابیم، ما همه یک صداییم» و «دولت کودتا، استعفا استعفا» از مقابل دانشکدههای مختلف راهپیمایی کردند.
این حرکت اعتراضی دانشجویان، بدون برخورد به پایان رسید. اما آنها از ادامهی حرکتهای اعتراضی خود خبر دادند.
در این زمینه با آقای مهرداد درویشپور، جامعهشناس و استاد دانشگاه در سوئد، گفت و گویی انجام دادهام.
به گمان شما رویدادهای پیش رو در دانشگاههای ایران چگونه پیش خواهند رفت؟
با توجه به فضای سیاسی جامعه، بیتردید امسال دانشگاه یکی از سیاسیترین فضاها را در درون خود تجربه خواهد کرد. این واقعیت که دانشگاه، حتی زمانی که مردم در سطح جامعه حضور قدرتمندی نداشتند، یکی از فعالترین حوزههای اعتراض علیه استبداد و شعارهای آزادیخواهانه و دموکراسیطلبانه بوده است، نشانگر درجهی حساسیت دانشجویان به مسائل سیاسی جامعه است.
بنابراین الان که پس از انتخابات، فضای سیاسی بسیار ملتهبی جامعه را در بر گرفته، بسیار روشن بود که بازگشایی دانشگاه و آغاز سال تحصیلی، با حرکات و تحولات سیاسی توأم خواهد بود.
اینکه در همان نخستین روز بازگشایی دانشگاه، تظاهرات در خور توجهی صورت میگیرد، به نظر من نوعی زنگ خطر برای حکومت و امیدی است برای جامعه.
با توجه به اینکه دانشجویان در دانشگاهها، سادهترین امکان تجمع را دارند، یقیناً حرکات اعتراضی خود را دنبال خواهند کرد و دلنگرانیای که حکومت از بازگشایی دانشگاهها داشت، نگرانی واقعیای بود. امیدی هم که جامعه به این داشت که بازگشایی دانشگاهها، دور جدیدی از اعتراضات را در بر خواهد داشت، تظاهرات روز نخست نشان داد که بسیار واقعی بوده است.
ارزیابی من این است که در این سال تحصیلی، ما شاهد پرجنب و جوشترین دوران حیات سیاسی دانشگاههای کشور - دست کم در این ۱۰ سالهی اخیر - خواهیم بود و اعتراضات دانشجویی نه تنها فروکش نخواهد کرد، بلکه بیش از هر زمان دیگری حوزهی محدودیت دانشگاهها را درخواهد نوردید. به این معنا که موضوع اصلی اعتراضات دانشجویی، نه صرفاً مسائل صنفی، که مسائل سیاسی جامعه خواهد بود.
روزنامهی «آرمان» چاپ تهران، روز سهشنبه هفتم مهر در خبری مبهم نوشت: «تعطیلی هفتروزهی دانشگاهها در اوج آنفولانزای A» آیا درج چنین خبری از نگرانی دولت از گسترش حرکات اعتراضی دانشجویان سرچشمه میگیرد که ممکن است به تعطیلی مراکز آموزشی ایران به بهانهی شیوع آنفولانزا بینجامد؟
بیتردید چنین خبر مبهمی، نوعی زمینهسازی و بسترسازی است. اینکه از شخص رهبر گرفته تا دیگر نهادهای کشوری و آموزشی، علیه علوم غیرالهی و سکولار در دانشگاهها اعلان جنگ کردند و بر لزوم در دستور کار قرار گرفتن نوعی بازسازی و پاکسازی دانشگاهها تأکید میکنند و از سوی دیگر دانشجویان را به مقابله با تحرکات سیاسی تهدید میکنند، همه و همه ناشی از این واقعیت است که احساس میکنند اگر در سطح جامعه، به دلیل شرایط امنیتی موجود، امکان تجمعهای پی در پی وجود ندارد، با توجه به تردد روزانهی هزاران دانشجو در محیط دانشگاه، سازماندهی اعتراضات در آنجا بسیار ساده است.
بنابراین اگر اعتراضات دانشجویی فروکش نکند و ابعاد گستردهتری به خود بگیرد، استنباط من این است که بیتردید برای بستن دانشگاهها اقدام خواهند کرد.
حال اگر «بهانهی انقلاب فرهنگی دوم» یا پاکسازی دانشگاهها از علوم سکولار برای اعلام یورش به دانشگاهها کافی نباشد و نتوانند با توجیه آرام کردن دانشجویان و یا سرکوب اعتراضاتشان، دانشگاهها را تعطیل کنند، صد درصد سعی خواهند کرد که بهانههای پزشکی را پیش رو قرار بدهند. اپیدمی آنفولانزا نیز بهانهی مناسبی است که تحت این عنوان میتوانند به طور نامحدود دانشگاهها را تعطیل کنند.
به گمان من، هنوز از آن موقعیتی که حکومت جرأت کند دانشگاهها را ببندد، تا حدودی دور هستیم. اما اگر اعتراضات به شکلی که در روز نخست شاهد آن بودیم، ادامه پیدا کند، بیتردید این نوع شایعهسازیها یا ابراز نظرها، زمینهساز بستن دانشگاه و تلاش برای تحمیل یک انقلاب فرهنگی دوم خواهد بود.
اما همان طور که پیشتر هم گفتم، فکر میکنم، مقاومت جامعه گستردهتر از آن است که حکومت بتواند به سادگی دانشگاهها ببندد. بلکه نوعی بازی موش و گربه را با نیروهای مخالف، منتقد و دگراندیش دنبال خواهد کرد و سعی میکند با تهدید یا نوعی بهانهجویی، زمینهی بستن دانشگاه را در صورت فروکش نکردن اعتراضات فراهم کند.
ایرج ادیبزاده
خبرنامه امیرکبیر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر