1) در جريان مبارزات انتخاباتى يکى از مسوولين که در آخرين روزهاى قبل از 22 خرداد براى خانوادههاى مسولين [...] صحبت مىکرد تا آنان را براى راى دادن به يکى کانديداها ترغيب(و يا شايد تکليف) نمايد،مواجه با سوالات متعددى از سوى برخى از خانوادهها شد از جمله اينکه چرا خانواده برخى از اسطورههاى دوران دفاع مقدس که امروز ما به آنان افتخار مىکنيم برخلاف نظر شما(آن مسوول) از يکى ديگر از کانديداها حمايت مىکنند و چه پاسخى به فرزندان و يادگاران آن شهداى عزيز بدهيم.اين مقام مسئول در پاسخ به اين استفهامات با اشاره به يک واقعه تاريخي، به داستان معروف طلحه و زبير و صف آرايى آنان در مقابل علي(ع)در جنگ جمل اشاره کرده بود تا به زعم خود اين خانوادهها را آگاهى بخشد و آنان را از خطر طلحه و زبيرهاى زمان در امان دارد.
2)مدير مسئول يکى از روزنامهها که خود را معيار و ميزان جريان راستين انقلاب مىداند و با مکيال خود همه را وزن مىکند تا انحرافات آنان را با دقت اندازه گيرى نمايد و تا کنون شايد هيچ يک از نزديکترين ياران امام از تيغ تيز اتهامات او مصون نمانده اند...
نيز در سخنرانى انتخاباتى در دانشگاه اصفهان (براى همان کانديدا)شرايط قبل از انتخابات را با زمان صدر اسلام مقايسه کرده و موسوى و کروبى را طلحه و زبير زمان در جنگ جمل توصيف کرده بود.همين شخص در سرمقاله اى با اشاره به شباهت شرايط کنونى با جنگ صفين به نيروهاى وفادار به انقلاب (به زعم خود) هشدار داده بود که فريب رنگ سبز را نخورند که اين همان قرآنهاى معاويه و عمرو عاص است که بر سر نيزه کرده اند.
3)شب نوزدهم ماه مبارک که براى مراسم احياء به يکى از اماکن مقدس رفته بودم، خبر بازداشت دکترعليرضا بهشتى فرزند برومند شهيد آيت الله دکتر بهشتي، سيد و سالار شهيدان انقلاب اسلامى نقل مجلس بود و هرکس به نوعى از اين واقعه و دلايل و پيامدهاى آن سخن مىگفت. عليرضا بهشتى فرد ناشناخته اى نيست که اتهامات اين روزهاى ادبيات رايج سياسيون و... به او بچسبد.شخصا او را سالهاست که مىشناسم. هرچند شخصيت واقعى او را در همين دوران کوتاه همکارى در ستاد آقاى موسوى درک کردم و اعتراف مىکنم که آرمانخواهى و روشن بينى آگاهانه را به نيکى از پدر به ارث برده است.آرمانخواهى و تعهد نسبت به ارزشهاى انقلابى که پدر بزرگوارش در آفرينش و نهادينه کردن آن سهم بزرگى داشت و خون او بود که انقلاب را بيمه کرد و ملت ما وامدار آن شخصيت بى بديل است. عليرضا در کنار مسئوليتهاى سنگينى که در ستاد مهندس موسوى داشت، در وقايع پس از انتخابات مسئوليت پيگيرى سرنوشت بازداشت شدگان و کسانى که به ناحق و مظلومانه کشته شدند را به عهده داشت و چه شجاعانه کار مىکرد.
4)آنان که بر طبل قانون و قانون مدارى مىکوبند و مخالفان را به قانون شکنى متهم مىکنند بايد به اين سوال پاسخ دهندکه جرم عليرضا بهشتى چيست؟اينکه مسوول پيگيرى سرنوشت بازداشت شدگانى بود که امروز داستان هريک از آنان[...]
عجبا که احقاق حق خانوادههاى نگرانى که فرزندشان در اسارت بازداشتگاها هستند، جرم است و[...]
5)مى گويند بزرگان «مرگ انتخابي» دارند.به ياد دارم آقاىهاشمى رفسنجانى در خطبههاى جمعه قبل از فوت امام(ره) از قول آن عارف بزرگ گفت:«سلام مرا به مردم برسانيد و بگوييد از خدا بخواهند که مرا قبول کند».فرداى آن روز بود که آن پير فرزانه بادلى آرام و قلبى مطمئن به ديدار معبود شتافت. چند ماه قبل و درماجراى ارتحال عالم ربانى حضرت آيت الله بهجت برخى سايتها مطلبى را از امام در خصوص ايشان نقل کردند که ظاهرا حضرت امام در توصيف شخصيت آيت الله بهجت به آقا مصطفى فرموده بود «ايشان از موت اختيارى برخوردار است». اين روزها با اين حوادث تلخ و نگران کننده نسبت به سرنوشت انقلاب و نظام روبرو هستيم.استوانههاى نظام که نزديکترين ياران امام راحل بودند، از گزند تهمت کسانى که برخى حتى تصورى از روزهاى قبل از انقلاب ندارند،در امان نيستند.نمى دانم کسانى که تيغ تهمت به دست گرفته و همه را به آن مىزنند با شبيه سازى تاريخى از موسوى و کروبى طلحه و زبيرمى سازند،عليرضا بهشتى را مصداق کداميک از منحرفين صدر اسلام مىدانند..
خوشا به حال آيت الله توسلى که از غصه تهمتها به امام و خانواده اش جان به جان آفرين تسليم کرد تا روزهاى بدتر از آن را شاهد نباشد و شايد حکمتى در فوت همسر و يار غار امام بود که در آغازين روز سال در جوار امام آرميد. شايد او هم مرگ خود را از خدا خواست[...]
حیات نو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر