بسمه تعالي
آقاي رئيس جمهور يادتان هست ؟!
آقاي دكتر با فوق ليسانستان كاري ندارم و معتقدم هر طور كه بوده و نبوده نوش جانتان چون شاهد آن نبودم اما دكترايتان را خوب يادم هست كه بعد از انتخا ب به استانداري اردبيل دانشجوي دكتري شديد و استاد راهنمايتان هم وزير فعلي راه آقاي دكتر بهبهاني كه آنروزها رئيس دانشكده عمران بود ،شد .
آقاي دكتر بهبهاني را لااقل همه دانشجويان عمران و معماري مي شناسند و از گذشته و نظرات و عقايدشان اطلاع دارند كه چقدر سابقه درخشان انقلابي دارند ؟! و حتي هنوز دانشجويان عمران كلاسهاي ايشان را بخاطر دارند كه از خاطراتشان در دورا ن تحصيل در آمريكا را با حسرت و ولع در سر كلاسهاي مختلط بيان مي كرد و چقدر اخلاق و ادب را مراعات مي كرد ؟! و اتفاقا همان موقع هم جاي سوال بود كه كسي مثل احمدي نژاد انقلابي چرا استاد راهنمايش بهبهاني است ؟ جواب به اين سوال زياد طول نكشيد و در زماني كه حضرتعالي در واپسين روزهاي استانداري با عجله از دكتري دفاع نموديد روشن شد كه احمدي نژاد با بهبهاني چه سر و سري دارند !هر چند يكي انقلابي و ديگري ملي گراي مطلق است ! اما منافع هر دو حكم مي كند كه در مسئله دكتري با هم كنار بيايند .
آقاي دكتر مي شود بفرمائيد در طي دوران استانداري اردبيل كه اتفاقا لقب استاندار نمونه را هم از سردار سازندگي دريافت كرديد و دليل آن نيز پر كاري و تلاش شما عنوان شد ، چگونه به تحصيل هم رسيديد ؟ آنهم در مقطع دكتري عمران ؟ آيا آن موقع قانون منع تحصيل همزمان كاركنان دولت وجود نداشت ؟ يا براي شما كه استاندار نمونه بوديد و سابقه عضويت در شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه را داشتيد، استثنا قائل بود ؟!
آقاي دكتر از مسئله دكتري كه بگذريم عملكرد حضرتعالي در استانداري اردبيل هم جالب است ، من اصلا اشاره اي به پرونده نفت و غير نفت حضرتعالي يا همراهانتان نمي كنم فقط شاهد مثال از معاون فرهنگي و سياسي خودتان و شهرداري يكي از شهرهاي اردبيل مي آورم .
معاون فرهنگي آن زمان شما اكنون كارمند وزارت كشور است و لباس روحانيت را به كناري نهاده است و خودش مي گويد كه بعد از اردبيل فهميدم چگونه بايد زندگي كنم !!!و به همين دليل لباس روحانيت را كنار نهاده تا بهتر زندگي كند و معاون سياسي شما نيز اكنون در نهاد رياست جمهوري است همو كه بارها به دليل اختلاف نظر با شما در هزينه كرد و جانبداري از كانديداي خاص ،قهر يا استعفا كرد ! و هردو به فعاليت بي نظير شما در انتخابات سال 76 و حراج امكانات استانداري به نفع آقاي ناطق نوري شهادت مي دهند .!
آقاي رئيس جمهور يادتان هست شهردار پارس آباد را چگونه بر كنار كرديد ؟ همو كه با ارسال نمابري از مكه مكرمه به دفتر استانداري عزل شد !آيا دليل اين عزل را بخاطر داريد ؟ آيا خاطرتان هست كه به دليل مقاومتش در برابر خواست شما براي تبليغ ناطق نوري و استفاده از امكانات شهرداري چنين سزاوار برخورد قاطع شد !
شما حتي تحمل نكرديد از آخرين سفر حج عمره اي كه به حساب استانداري رفته بوديد باز گرديد و از همان مكه حكم عزلش را نوشته و به دفتر استانداري فكس كرديد ، ما هنوز خوب به خاطر داريم !!
آقاي رئيس جمهور يادتان هست كارخانه سيمان اردبيل چقدر پيشرفت فيزيكي داشت و شما براي خوش خدمتي به آقاي هاشمي آنرا چگونه افتتاح كرديد ؟ يكي از نقد هايي كه به دولت آقاي هاشمي مي شد افتتاح زود هنگام پروژه ها در پايان دوره رياست جمهوري بود ( همان كاري كه اكنون خود حضرتعالي انجام مي دهيد ) و يكي از اين پروژه ها هم كارخانه سيمان اردبيل بود كه تنها نوار نقاله انتهايي كارخانه را با آوردن كيسه هاي سيمان از كارخانجات ديگر افتتاح نموديد ! خاطرتان هست ؟يا آنقدر خاطره داريد كه گذشته هاي نه چندان دور را به خاطر نمي آوريد ؟
آقاي رئيس جمهور خواستم فقط ياد آوري نمايم كه از جيب ملت و بيت المال چه خدماتي براي آقايان ناطق نوري و هاشمي انجام داديد .
راستي آقاي رئيس جمهور چرا در انتخابات نهم استان اردبيل كمترين راي را به شما دادند ؟ مگر اولين استاندار اردبيل نبوديد ؟و مگر استاندار نمونه نبوديد ؟ پس چرا خدمات شما را ناديده گرفتند و كمترين راي را به شما دادند ؟! همه ميدانند كه مردم فهيم آذربايجان قدر دان مسئولين زحمت كش و خدوم خود هستند و در ميهمان نوازي هم زبان زدند اما چگونه شد كه راي مردم در اين استان اينگونه به كسي غير از شما تعلق گرفت ؟
آقاي رئيس جمهور من يادم نمي آيد حضرتعالي در زماني كه آقاي مهاجراني طرح تغيير قانون اساسي و تمديد مدت رياست جمهوري آقاي هاشمي را مطرح كرد در كدام روزنامه يا شبكه تلويزيوني به اين پيشنهاد عكس العمل نشان داديد ؟ اگر شما يادتان هست بگوييد تا با مراجعه به آن تجديد خاطره كنيم !
آقاي دكتر از استانداري اردبيل هم بگذريم .
- يادتان هست بلوا و آشوبي كه در سال 77 در دانشگاه علم وصنعت براي جملات سخنراني كه از آقاي هاشمي به عنوان سردار چاپندگي ياد كرده بود ،بر پا كرديد ؟ من آنروزها فكر مي كردم كه اين حركت براي جملاتي است كه سخنران در مورد فقه گفته بود ولي بعد ها ديدم كه شما بيشتر مسئله و مشكلتان با عنوان چاپندگي براي ستون خيمه انقلاب است ( تعبير خود حضرتعالي در روزهاي تحصن ) و فقه فقط براي شما دستاويزي برا تهييج دانشجويان و مردم است .
- يادتان هست حدود 10 روز دانشگاه را به تعطيلي كشانديد ؟
دوستانتان هم بودن آقايان دكتر محمد سليماني ، كامران دانشجو، حسين بلندي ،شهرام محمد نژاد ،علي احمدي و نصيري و ....
- يادتان هست كه تغذيه و منابع مالي تحصن از كجا ها مي رسيد ؟
- يادتان هست حتي در روزهاي تحصن به متحصنين مجرد وعده يك ميليون تومان هديه در صورت ازدواج را مي داديد ؟
- يادتان هست كه آقايان رامين ،علي احمدي ،برادرتان داوود ، و حاج آقاي ثمري مردم را از شهرك شهيد محلاتي "كه نامبردگان از ساكنين و فعالين مسجد شهرك بودند ، "جلوي درب اصلي دانشگاه مي آوردند و تهييجشان مي كردند ؟
يادتان هست كه از اين بلوا به انقلاب فرهنگي دوم تعبير مي كرديد و در صدد بوديد انقلاب فرهنگي دوم را از علم و صنعت شروع و به كل جامعه تعميم دهيد و جامعه را پاكسازي كنيد ؟
- يادتان هست چه در گيريهايي بين دانشجويان پديد آمد ؟
- يادتات هست به عنوان عضو شوراي متحصنين چه نظراتي داشتيد و تحصن را به كدام سو هدايت مي كرديد ؟
- يادتان هست كه در شبهاي آخر برخي دوستان دانشجوي شما كه اكنون در نهاد رياست جمهوري مدير كل روابط عمومي و ...هستند به همرا ه آن دوست غير دانشجويي كه از قم مي آمد و اكنون دبير ستاد راهيان نور است با قيچي آهن بر كه دزدان برا ي بريدن قفل از آن استفاده مي كنند، سعي در بريدن قفل و زنجير درب اصلي دانشگاه و هدايت مردم تهييج شده، به داخل دانشگاه، براي ايجاد درگيري داشتند و اينها با اطلاع كامل شما بود ؟
- يادتان هست به دنبال خونريزي و كشتار در دانشگاه بوديد ؟ آنهم بخاطر عنوان چاپندگي براي آقاي هاشمي ؟!!
امروز مطمئنم كه اين كارها براي دفاع از فقه نبود كه اگر چنين بود در مقابل توهين به پيامبر (ص) در آموزش و پرورش تحت مديريت دوستان خود ساكت نمي نشستيد .
آقاي دكتر يادتان هست كه اگر درايت و تدبير حضرت آيت الله حميدي مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه نبود كه در روز آخر اعلام كردند:" ادامه تحصن را حرام ميدانند " چه اتفاقي مي افتاد ؟ يقينا خيلي بدتر از 18 تير معروف مي شد و من يادم هست كه نظر اين عالم بزرگوار ابو الشهيد را هم قبول نداشتيد و چه تلاشي داشتيد كه حتما انقلاب فرهنگي دوم را با خونريزي آغاز نماييد!
رئيس جمهور عزيز ديگر به ماجراي كتك كاري دكتر صالحي كه در زمان رياست شما بر شهرداري اتفاق افتاد و كتك زنندگان شب قبل با شما ديدار كردند و بعد از كتك كاري هم در شهرداري مشغول شدند نمي پردازم !
جناب رئيس جمهور مطلب ديگري كه خاطر مان را آزرد خطاب شما به آقاي دكتر محسن رضايي در ايفاي نقش نوشاندن جام زهر به حضرت امام بود ! ميدانم كه محسن رضايي بزرگتر از آن است كه در اين باب براي شما جوابي بدهد براي همين هم برخودم لازم ميدانم كه از فرمانده دوران دفاع مقدسمان دفاع كنم .
مي دانم كه آقا محسن هنوز قصد ندارد برخي نا گفته ها را بگويد و ميدانم كه از شما نخواهد پرسيد در 8 سال جنگ كجا بوديد ؟
ميدانم كه شخصيت آقا محسن اجازه نمي دهد شما را مقابل دوربين 70 ميليوني كنف كند !
اما آقاي رئيس جمهور من سوالي دارم:
جناب آقاي دكتر ممكن است بفرمايئد بين سالهاي 59 تا 66 كجا تشريف داشتيد ؟ ممكن است بفرمايئد در عملياتهاي ثامن الائمه ،طريق القدس ،فتح المبين ،بيت المقدس ، رمضان ، والفجرهاي مقدماتي و يك ، محرم و مسلم ابن عقيل ، خيبر و بدر ،والفجر هشت ،كربلاي 4و 5 ، بيت المقدس 2و3 و والفجر10 كجا بوديد ؟ و فرماندهي كدام يگان را بر عهده داشتيد ؟ نگران ريا نباشيد كه قبلا با انتشار عكسهايتان با لباس بسيج مرتكب اين عمل شده ايد و يا با انتشار عكسهاي بازديد از مناطق عملياتي جنوب اين عمل را بخوبي انجام داده ايد !
آقاي دكتر مي شود احكامي كه براي فر ماندهي گردانها يا تيپهايي كه بر عهده داشتيد را هم منتشر نماييد تا مردم بيشتر با خدمات و زحمات شما آشنا شوند و ارادت ما به شما كاملتر گردد ؟
جناب رئيس جمهور وقاحت دارد از كسي كه فقط 6 ماه در سال پاياني جنگ براي گرفتن عكس يادگاري در گردان مهندسي حضور داشته از نوشاندن جام زهر حرف بزند .
آقاي دكتر اگر سنتان اجازه حضور در جنگ نمي داد حرفي بود لكن شما در سالهاي 59 و 60 دانشجو بوديد نمي توانيد عذري در عدم حضورتان در نبرد هاي خرمشهر و سوسنگرد و ... داشته باشيد .
جناب رئيس جمهور بنده به خودم جرات مي دهم و در اين مورد مي گويم لطفا ساكت !
چرا كه اگر شما و يارانتان كه در لباس مقدس پاسداري هم از جبهه گريزان بودند ، در جنگ حضور پيدا مي كرديد شايد در رمضان يا خيبر و بدر جنگ بامشكل كمبود نيرو و امكانات مواجه نمي شد ، كمر دشمن در قطع ارتباط بصره با بقيه خاك عراق مي شكست و امام مجبور به نوشيدن جام زهر نمي شد .
آقاي دكتر شما كه سنگر پشت ميز فرمانداريها و استانداريها را به حضور در جنگ ترجيح داديد حق اظهار نظر در باره جنگ و پايان آنرا نداريد
آقاي دكتر اي كاش فقط به عدم حضور اكتفا مي كرديد اما دوستانتان پا را از اين هم فراتر گذاشته و تفرقه و نفاق را هم به جمع لشگرها تزريق مي كردند تا مانع موفقيت ياران امام باشند و اكنون وجدانهاي سالم قضاوت خواهند كرد كه جام زهر دست چه كساني بود .
جناب دكتر ما سالها به مدرك دانشگاهيمان افتخار مي كرديم كه در دانشگاهي تحصيل كرده ايم كه سرداراني چون احمد متوسليان ، محمود شهباز ي ،يوسف كابلي و محمد حسن درولي و....در آن تحصيل كرده اند اما اكنون عارمان مي آيد كه بگوئيم علم و صنعتي هستيم براي اينكه رئيس جمهوري چون شما كه سراسر تناقض و عوامفريبي است از اين دانشگاه سر بلند كرده ، اما نه ما باز هم به علم و صنعتي بودنمان افتخار خواهيم كرد چرا كه مردم ميدانند حساب شما با مرداني چون متوسليان و شهبازي و .... جداست و افتخار ماهم به وجود همان مردان مرد است و نه كسي چون شما.
امير ميانجي
فارغ التحصيل علم و صنعت
از خبر نت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر