سرخط خبرهای پیک ایران

۱۳۸۸/۶/۹

موج گسترده تخريب آثار فرهنگي



ميراث‌ايران- گروه استانها -‌ سهيلا نياكان:
شايد انتشار خبرهايي از سرقت ميراث فرهنگي در سراسر كشور براي مردم بعد از مدتي عادي شود و ديگر تاثير خود را از دست بدهد.

از اينرو، كارشناسان رسانهاي حوزه ميراث فرهنگي متذكر ميشوند در كنار چاپ خبرهاي حادثهاي كه بيشتر شامل دزدي، تخريب، انهدام يا كاربري غيراصولي از ميراث فرهنگي و طبيعي كشور است، خبرها، گزارشها و مقالههايي درباره اهميت و ضرورت حفظ و نگهداري آثار هنري و فرهنگي ايران به اطلاع مردم برسد تا همه به ارزشهاي معنوي و مادي اين يادگارهاي بهجا مانده از گذشتگان پي ببرند.

با اينحال متاسفانه تيترهايي كه نشان از ضايع شدن ميراث فرهنگي در كشور است بيشتر به چشم ميخورد و به سختي ميتوان مواردي از حفظ و مرمت آنها را در ميان مطالب نشريات جستجو كرد.

تنها در ماه گذشته اين عناوين روي سايتهاي خبري به چشمخورده است: «تخريب تپه تاريخي كاني ره شكله در عمليات راهسازي كرمانشاه به مياندوآب»، «تپه باستاني 3500 ساله قره در‌آذربايجان غربي با خاك يكسان شد»، «طاقهاي حمام تاريخي خوري بانه، يكبه يك فرو ميريزد»، «باستانشناسان از وضعيت كاخهاي هخامنشي بوشهر نگران هستند»، «اعتراض هنرمندان محيطي به تخريب حريم تاريخي قلعه دختر در شهرستان آمل»، «غارت تپه باستاني سردشت همچنان ادامه دارد» و ... .

اگرچه در نگاه اول چنين خبرهايي نشان از وقوع يك فاجعه فرهنگي دارد كه هرگز جبران نميشود، اما از زاويه ديگر جاي اميدواري دارد كه رسانهها و مسئولان فرهنگي كشور نسبت به حفظ ثروتهاي فرهنگي حساس هستند، اما دستاندركاران طرحهاي عمراني و غارتگران، بدون توجه به اهميت هويتي آنچه در برابرشان دارند، ميراث فرهنگي– هنري كشور را به يغما ميبرند و يا نابود ميكنند.

متاسفانه سازمانها و نهادهايي كه تحت عنوان ساخت و ساز و عمران و توسعه بهخود اجازه ميدهند آثار بهجا مانده از تمدنهاي كهن ايرانزمين را با خاك يكسان كنند كم نيستند، با اين اوصاف، تنها راه مقابله با موج گسترده تخريب آثار فرهنگي همانا رسانهاي كردن و انتشار گزارشها و تفسيرها پيرامون اخباري از اين دست است؛

چرا كه مردم نسبت به داشتههاي خود حساس شده و اجازه نميدهند تحتپوشش انجام يك فعاليت عمراني بدون مطالعه و تحقيق، آثار فرهنگيشان از بين برود. بههمين ترتيب در برابر وسوسه غارت و فروش ميراث گذشتگان از خود واكنش نشان داده و آثار فرهنگي را نه به چشم گنجهايي مادي بلكه به ديد ميراثي فرهنگي مينگرند كه امانتي در دست آنها است و بايد سالم و با افتخار به آيندگان تحويل دهند.

چنين تفكري اگر در رسانهها رايج شود كه مردم را هدف اصلي تاثيرپذيري مطالباتشان بدانند و به آنها گوشزد كنند كه آثار فرهنگي و طبيعي امانتي است نزد اين نسل براي آيندگان، آنگاه ميتوان انتظار داشت كه ايرانيان ميراث فرهنگي كشورشان را از آن خود بدانند و به آن افتخار كنند.

چرا كه ميتوان با درآمدهاي نفتي هركالايي را از چين خريد اما بايد يادمان باشد ميراث فرهنگي توليد نميشود، نميتوان آن را در بازار خريد و صاحب هويتش شد، حتي نميتوان ميراث فرهنگي ساخت، بلكه بايد آن را حفظ كرد و در بهترين وضع ممكن با آنها زندگي كرد تا از ثروت هويتي و معنوي آنها بهرهمند شد.

يادمان باشد اين خبرها گوشهاي ناچيز از موج گسترده و رو به افزايش تخريب آثار فرهنگي در 3 ماه اخير است و اين در زماني است كه عراقيها ميخواهند شهر باستاني «آشور» را از نو بازسازي كنند.

میراث فرهنگی

هیچ نظری موجود نیست: