سایت الف در تحلیلی به تفاوت ادعاهای محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی پرداخت و دلیل برخی ادعاهای عجیب رئیس جمهور را "مبالغه" دانست.
الف نوشت:
برخی چهرههای سیاسی و رسانههای مخالف دولت فعلی، آقای دکتر احمدینژاد را به دروغگویی متهم میکنند. شاخص ترین این اتهامات را آقای موسوی در مناظره با آقای کروبی بیان کرد. جایی که با ارایه اسنادی از بانک مرکزی، نرخ تورم را 25 درصد اعلام و تاکید کرد آقای احمدینژاد با اعلام 15 درصدی نرخ تورم ، علنا و بیپروا دروغ گفته است.
شاید آقای موسوی در آن لحظه نمیدانست که دو تعریف و دو نوع محاسبه نرخ تورم وجود دارد: یکی میانگین نرخ تورم یکسال گذشته که در خرداد 88 این رقم 25 درصد بود و دیگری نرخ تورم نقطه به نقطه ( مقایسه سطح عمومی قیمتها در نقطه زمانی خاص با سطح عمومی قیمتها در همان نقطه زمانی خاص در سال گذشته) در پایان خرداد 88 این رقم 15 درصد بود. هر دو رقم، تعبیری از نرخ تورم را ارایه میدهند.
ادبیات و نوع سخن گفتن آقای احمدینژاد به گونهای است که گاهی در بیان آنچه میخواهد تشریح کند، اغراق میکند. توصیف اغراق گونه از حالت مستمعین سخنرانی ایشان در سازمان ملل برای آیه ا... جوادی آملی نمونهای از این اغراق گوییها است. آنجا که مدعی شد مستمعین حتی پلک نمیزدند. نمونه دیگر، اغراق رییس جمهور در بیان یکجانبه نگری غرب در مساله حقوق بشر طی سخنرانی در مراسم روز قدس امسال بود. آنجا که گفت : وقتی پای گربه در کشورهایی مثل ما که علیه سیاست های آنها هستند زیر ماشین شهرداری می رود قطعنامه حقوق بشر صادر میکنند...
طبعا منظور آقای احمدینژاد از این جمله، توجه دادن مخاطب به رفتار دوگانه غرب در مساله حقوق بشر است نه اینکه غربیها واقعا برای پای گربهای قطعنامه صادر میکنند. همینطور وقتی ایشان میگویند در فلان کشورها از ما برنامه خواستهاند و یا اینکه وقتی میگویند فلان آقا مثل هلو میماند. آدم میخواهد ایشان را بخورد، قاعدتا منظورشان واقعا خوردن یک آدم (!) نیست، بلکه با تشبیه و استعاره میخواهند منظورشان را به مخاطب خود انتقال دهند.
در فرهنگ ایرانی، این نوع اغراق گویی، معمولا دروغ تلقی نمیشود. مردم کوچه و بازار آنرا «خالیبندی» و اهل ادب و فرهیختگی ، آنرا «مبالغه» مینامند.
این قبیل سخنان و یا حتی بدتر از آنها از آقای رئیس جمهور طی سالهای گذشته موارد دیگری هم وجود دارد که به همین موارد اکتفا می کنیم. البته مبالغه و اغراق گویی برای رییس جمهور کشورمان هرگز پسندیده نیست حتی اگر به قصد تشبیه و استعاره یا جلب توجه مخاطب و یا حتی ادخال سرور بیان شود، چه رسد به دروغ.
دروغهای آقای موسوی
میرحسین موسوی در بهار 88 پس از دو دهه عزلت و گوشهنشینی سیاسی ناگهان به شکلی پر سر و صدا در صحنه سیاست و رسانههای کشور ظاهر شد اما متاسفانه ایشان هم از دروغگویی دور نماند.
به عنوان نمونه آقای موسوی در سوم اردیبهشت ماه در پاسخ به دانشجوی مشهدی درباره علت غیبت 20 سالهاش گفت که رسانه ملی در این مدت به سراغ او نرفته است. جملهای که همه خبرنگاران با سابقه صدا و سیما و غیر صدا و سیما میدانند که واقعیت ندارد. آقای موسوی همچنین در سخنرانیهای انتخاباتی بطور مکرر از هزینهشدن 300 میلیارد دلار درآمد نفتی در دولت نهم خبر میداد که البته این رقم نیز مبالغه آمیز بود. علاوه بر این اگر بیان رقم 15 درصدی تورم توسط آقای احمدینژاد دروغ باشد، همچنان که دلیل آن در ابتدای این نوشتار ارایه شد، بیان رقم 25 درصدی تورم هم توسط آقای موسوی هم دروغ بوده است. البته همچنان که ذکر آن رفت هیچ کدام از این دورقم دروغ تلقی نمیشود.
بهتر است این بیانات غیرواقعی آقای موسوی را از نوع احمدینژادی آن یعنی اغراق گویی و مبالغه بدانیم. چرا که به هر حال باید به مسلمان با حسن ظن نگاه کرد.
اگر مبالغههای یاد شده آقای موسوی در جریان انتخابات، قابل گذشت باشد، دروغ بزرگ و فتنهآمیز ایشان در 22 خرداد 88 هرگز قابل گذشت نیست. آقای موسوی در روز 23 خرداد صریحا، مجریان و ناظران انتخابات 22 خرداد را به تقلبی بزرگ و فراگیر متهم کردند. این دروغ و اتهام بزرگ، لفظی و سهوی نبود، بلکه کتبی و موکد ابراز شد.
سایت شفاف
ایشان روز 23 خرداد نگفت شاید تقلب شده باشد، نگفت آرا بازشماری شود شاید اشتباه شده باشد ... ایشان به شکل قطعی و صریح از شعبدهبازی و صحنهآرایی سخن گفت و با عباراتی شدیدا تحریک کننده و هیجان برانگیز، طرفداران خود را به خیابان فراخوانده و شد آنچه نباید میشد ...
الف نوشت:
برخی چهرههای سیاسی و رسانههای مخالف دولت فعلی، آقای دکتر احمدینژاد را به دروغگویی متهم میکنند. شاخص ترین این اتهامات را آقای موسوی در مناظره با آقای کروبی بیان کرد. جایی که با ارایه اسنادی از بانک مرکزی، نرخ تورم را 25 درصد اعلام و تاکید کرد آقای احمدینژاد با اعلام 15 درصدی نرخ تورم ، علنا و بیپروا دروغ گفته است.
شاید آقای موسوی در آن لحظه نمیدانست که دو تعریف و دو نوع محاسبه نرخ تورم وجود دارد: یکی میانگین نرخ تورم یکسال گذشته که در خرداد 88 این رقم 25 درصد بود و دیگری نرخ تورم نقطه به نقطه ( مقایسه سطح عمومی قیمتها در نقطه زمانی خاص با سطح عمومی قیمتها در همان نقطه زمانی خاص در سال گذشته) در پایان خرداد 88 این رقم 15 درصد بود. هر دو رقم، تعبیری از نرخ تورم را ارایه میدهند.
ادبیات و نوع سخن گفتن آقای احمدینژاد به گونهای است که گاهی در بیان آنچه میخواهد تشریح کند، اغراق میکند. توصیف اغراق گونه از حالت مستمعین سخنرانی ایشان در سازمان ملل برای آیه ا... جوادی آملی نمونهای از این اغراق گوییها است. آنجا که مدعی شد مستمعین حتی پلک نمیزدند. نمونه دیگر، اغراق رییس جمهور در بیان یکجانبه نگری غرب در مساله حقوق بشر طی سخنرانی در مراسم روز قدس امسال بود. آنجا که گفت : وقتی پای گربه در کشورهایی مثل ما که علیه سیاست های آنها هستند زیر ماشین شهرداری می رود قطعنامه حقوق بشر صادر میکنند...
طبعا منظور آقای احمدینژاد از این جمله، توجه دادن مخاطب به رفتار دوگانه غرب در مساله حقوق بشر است نه اینکه غربیها واقعا برای پای گربهای قطعنامه صادر میکنند. همینطور وقتی ایشان میگویند در فلان کشورها از ما برنامه خواستهاند و یا اینکه وقتی میگویند فلان آقا مثل هلو میماند. آدم میخواهد ایشان را بخورد، قاعدتا منظورشان واقعا خوردن یک آدم (!) نیست، بلکه با تشبیه و استعاره میخواهند منظورشان را به مخاطب خود انتقال دهند.
در فرهنگ ایرانی، این نوع اغراق گویی، معمولا دروغ تلقی نمیشود. مردم کوچه و بازار آنرا «خالیبندی» و اهل ادب و فرهیختگی ، آنرا «مبالغه» مینامند.
این قبیل سخنان و یا حتی بدتر از آنها از آقای رئیس جمهور طی سالهای گذشته موارد دیگری هم وجود دارد که به همین موارد اکتفا می کنیم. البته مبالغه و اغراق گویی برای رییس جمهور کشورمان هرگز پسندیده نیست حتی اگر به قصد تشبیه و استعاره یا جلب توجه مخاطب و یا حتی ادخال سرور بیان شود، چه رسد به دروغ.
دروغهای آقای موسوی
میرحسین موسوی در بهار 88 پس از دو دهه عزلت و گوشهنشینی سیاسی ناگهان به شکلی پر سر و صدا در صحنه سیاست و رسانههای کشور ظاهر شد اما متاسفانه ایشان هم از دروغگویی دور نماند.
به عنوان نمونه آقای موسوی در سوم اردیبهشت ماه در پاسخ به دانشجوی مشهدی درباره علت غیبت 20 سالهاش گفت که رسانه ملی در این مدت به سراغ او نرفته است. جملهای که همه خبرنگاران با سابقه صدا و سیما و غیر صدا و سیما میدانند که واقعیت ندارد. آقای موسوی همچنین در سخنرانیهای انتخاباتی بطور مکرر از هزینهشدن 300 میلیارد دلار درآمد نفتی در دولت نهم خبر میداد که البته این رقم نیز مبالغه آمیز بود. علاوه بر این اگر بیان رقم 15 درصدی تورم توسط آقای احمدینژاد دروغ باشد، همچنان که دلیل آن در ابتدای این نوشتار ارایه شد، بیان رقم 25 درصدی تورم هم توسط آقای موسوی هم دروغ بوده است. البته همچنان که ذکر آن رفت هیچ کدام از این دورقم دروغ تلقی نمیشود.
بهتر است این بیانات غیرواقعی آقای موسوی را از نوع احمدینژادی آن یعنی اغراق گویی و مبالغه بدانیم. چرا که به هر حال باید به مسلمان با حسن ظن نگاه کرد.
اگر مبالغههای یاد شده آقای موسوی در جریان انتخابات، قابل گذشت باشد، دروغ بزرگ و فتنهآمیز ایشان در 22 خرداد 88 هرگز قابل گذشت نیست. آقای موسوی در روز 23 خرداد صریحا، مجریان و ناظران انتخابات 22 خرداد را به تقلبی بزرگ و فراگیر متهم کردند. این دروغ و اتهام بزرگ، لفظی و سهوی نبود، بلکه کتبی و موکد ابراز شد.
سایت شفاف
ایشان روز 23 خرداد نگفت شاید تقلب شده باشد، نگفت آرا بازشماری شود شاید اشتباه شده باشد ... ایشان به شکل قطعی و صریح از شعبدهبازی و صحنهآرایی سخن گفت و با عباراتی شدیدا تحریک کننده و هیجان برانگیز، طرفداران خود را به خیابان فراخوانده و شد آنچه نباید میشد ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر