Posted on 03 September 2009 by مجتبی سمیعنژاد
شکستهگی انگشتان بر اثر ضربات با باتوم، بریدهگی و قطع یک بند از انگشت، خونریزی معده و پاره شدن مویرگهای مثانه، ضرب دیدهگی شدید از ناحیه کمر و شکستهگی یکی از دندانها، شکستهگی سر و صورت و… تنها بخشی از شکنجههایی است که بر امید گلباز در زندان اوین و بازداشتگاهی که مشخص نیست کجا است، رفته است و اکنون این دانشجو به خاطر این شکنجهها دچار نفص عضو شده است.
آنچه که در مورد امید گلباز اتفاق افتاده است به تنهایی بیانگر حقایق تلخی است که در زندان اوین میرود و به راحتی قابل پیگیری و سند بازداشت عوامل «بربر صفت»ی است که چنین جنایتهایی را انجام دادهاند. اما ارادهیی وجود دارد که همچون هزاران مورد مشابه چنین عدالتی اجرا نشود و بازجویان اوین به راحتی به کار خود ادامه دهند. امید گلباز تنها یک نمونه است. نمونهیی که گویای کامل اتفاقاتی است که در اوین بر سر شهروندان آمده است و همچنان هم میآید.
موارد بسیار دیگری از این شکنجهها را این روزها از زبان افراد بازداشتی یا از طریق دوستانشان شنیدهام، در بسیاری از منابع خبری هم این نوع گزارشها و مصاحبهها در مورد شکنجهها در زندان و پایگاههای بسیج و بازداشتگاههای مخفی را آوردهاند، اما نه قوهی قضاییه واکنشی از خود نشان میدهد، نه دیگر کسانی که باید در این موارد اقدام کنند.
کمیتهی پیگیری مجلس در مورد حوادث اخیر که توسط مجلس تشکیل شده است، بیشتر به یک سیرک که حتا سیار هم نیست شبیه است. این کمیته تنها و تنها به خاطر انحراف افکار عمومی پدید آمده است. این همه گزارش تکان دهنده و وحشتبار منتشر شده است. این کمیته حتا یک مورد از این گزارشها نداده است. چهگونه وقتی که حتا سران این حکومت هم به وجود چنین اتفاقاتی در زندانهایشان اعتراف میکنند و دستور تعطیلی بازداشتگاهی چون کهریزک را هم میدهند، حتا یک مورد از چنین خبری از هیچ کدام از ارگانها حکومتی منتشر نمیشود. کمیتهی پیگیری مجلس در چه موردی تحقیق میکند؟ به نظر آنها تنها تطمیع شدند که به وزاری فاقد صلاحیت احمدینژاد در کابینهی کودتا رای بدهند.
خبرنگاران فارس و کیهان که شبها در زندان اوین به عنوان بازجو مشغول به کار هستند، صبحها نمیآیند چنین گزارشهایی را در ارگانشان منتشر کنند. اما در طرف مقابل میتوانند با سعید حجاریان مصاحبه کنند و نامهی ابطحی را در مورد وبلاگاش در خروجی خبرگزاری مخابره کنند..
متاسفانه این جنایتها در زندان اوین وجود دارد و متاسفانه برخی بیخود دل خوش کردهاند به این کمیتهی پیگیری و دستگاه قضایی. این درست است که باید علاوه بر کارهای دیگر از مجاری قانونی استفاده کرد، اما عملکرد این مجاری قانونی روشن و واضح است. آنچنان که از سابقهی آنان چنین میگوید.چشمهای حکومت و دستگاه قضایی بر روی جنایتهایی که در زندان اوین و کهریزک و دیگر بازداشتگاهها انجام شده، بسته است. منافع نظام و مصلحت حکومت مانند همیشه دودش را به چشم شهروندان خود فرستاده است.
مدیار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر