سرخط خبرهای پیک ایران

۱۳۸۸/۶/۱

هاشمی رفسنجانی، بازنده سیاسی

احتمالا شما نیز از حواشی مراسم تودیع و معارفه رئیس قوه قضاييه و مواجه شدن هاشمی و احمدی نژاد اطلاع پیدا کردید. اما ممکن است که از یک نکته خبر نداشته باشید و آنهم اینست که در حاشیه این مراسم قرار بر این بود که احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی باهم صحبت کنند و اختلافات شون را کنار بگذارند و احمدی نژاد هم تعدادی از وزرای پیشنهادی رفسنجانی را در کابینه خود قرار بدهد تا با تشکیل "دولت وحدت ملی" (طرحی به همین نام پیش ترها ارائه شده بود) به آشتی بین گروههای متخاصم بپردازند.




ناگفته نماند که این طرح با خواست رفسنجانی و حمایت خامنه ای انجام شده بود. به همین جهت محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر خامنه ای قرار بود که نقش میانجی را بازی کند. اما احمدی نژاد و همفکران سپاهیش که دلیلی برای آشتی کردن با آخوندهای فاسد (حالا کدامشان فاسد نیستند، بماند!) نمی بیند، نه تنها به رفسنجانی اهمیتی نداد بلکه در سخنرانی بازهم خواستار "محاکمه صاحبان قدرت و ثروت" شد و حتی پیش از سخنرانی رفسنجانی، جلسه را ترک کرد.




واقعیت از این قرار است که تا بدین لحظه رفسنجانی نه تنها شکست خورده است بلکه در مقابل چشمان حیرت زده میلیونها فارسی زبان، توسط ریس جمهور کشور، فاسد نیز معرفی شد. پرده برداشته شد و حقیقتی را که همه می دانستند، احمدی نژاد با صدای بلند علنی کرد و بر کوس رسوایی رفسنجانی زد. نکته دیگری که برهمگان مشخص شد این بود که رفسنجانی اگرچه عنوان دومین فرد قدرتمند ایران را با افتخار یدک می کشید اما در حقیقت او آنچنان هم قدرتمند نبود که تصور می شد.

بنابراین رفسنجانی سیاست مدار که بازی را باخته و میدان را واگذارکرده، به مصلحت روزگار تن در داده و خفت سازش با احمدی نژاد را به در حاشیه بودن و رانده شدن از دایره حکومت، ترجیح داده است. اما احمدی نژاد که پشتوانه نیروهای نظامی و خامنه ای را دارد، نیازی به این سازشکاری ندیده است و با شناختی که از لجبازی احمدی نژاد سراغ داریم، او تمام تلاش خود را برای به حاشیه کشاندن رفسنجانی و طرفردارنش خواهد نمود. مگر اینکه شرایط فشارهای جهانی، و تشدید آن از طرف آخوندها، احمدی نژاد را بطور موقت مجبور به پذیرش طرح آشتی ملی بکند که در آنصورت رفسنجانی فرصتی برای تامل خواهد داشت.

البته اختلافات فقط به آن دو نفر ختم نمی شود و در بین نماینده های گروه های مختلف می توان براحتی تنش های عصبی را مشاهده کرد. بطور مثال عکس زیر از رضایی کاندیدای ریاست جمهوری و سردار(!) جعفری کاملا گویاست.



علی لاریجانی، رئیس مجلس، در همان جلسه سخنرانی خود را اینطور آغاز کرد: "ما فرزندان حوزه و مرجعيت هستيم كه بر حسب اتفاق وارد كار اجرايی شده و گمراه شدیم."



حقیقت تلخی را که لاریجانی به زبان طنز بیان کرد و باعث نشاط خاطر آقایان شد، در واقع سرنوشت تلخ ما مردم ایران در این 30 سال بوده است که شاهد به نابودی کشیده شدن کشور و آینده خود و فرزندانمان توسط سیاست های نادرست و جهالت آمیز آخوندها بوده ایم. و ما موش های آزمایشی حکومت اتفاقی این آقایان بودیم و نتیجه را که نابودی چندین نسل بوده است را نمی توان به سادگی و در قالب کلمات مطرح کرد.

اینها اگرچه اتفاقی حکومت را در دست گرفتند اما به سادگی از دست نخواهند داد و برای اینکه بر مسند قدرت باشند به کثیف ترین روش ها و سازش ها نیز خواهند پرداخت. فرزندان بسیاری از این آخوندها و آخوند زاده ها در داخل و خارج از کشور، همچنان به اصرار بر طبل "حکومت جمهوری اسلامی" فریاد می زنند، اینها "جمهوری ایرانی" آزاد را نمی خواهند بلکه در سر، سودای "حکومت اسلامی" که منافع ایشان را تامین کند، می پرورانند و بدین جهت با مردم پا به پا شده اند. من و تو و ما، نباید فراموش کنیم فجایعی را که حکومت جمهوری اسلامی در دوران 30 سال گذشته بوجود آورده است که گوشه هایی از آن را اینروزها شاهدیم.

ما نباید فراموش کنیم که حکومت مذهبی راه حل مناسب برای کشور ما نیست و ما نباید به هیچ وجه به آن تن دهیم و اشتباه 30 سال گذشته را مجددا تکرار کنیم.


هیچ نظری موجود نیست: