بدنبال انتخابات جنجالی 12 ژوئن و در شرایطی که محمود احمدی نژاد بدنبال تثبیت قدرت خود است، بسیج اصلی ترین نیروی حامی اوست.
گاهی بسیجی ها با موتور، باتوم و گاهی اسلحه به تظاهرکنندگان هجوم می آورند.
گاهی با لباس های شخصی به میان مردم می روند و منتظر حمله می شوند.
یکی از تاکتیک های آنها حمل چاقو و تیغ های کوچک برای ضربه زدن از پشت به تظاهرکنندگان است.
بسیاری از سنین 12 و یا حتی جوانتر استخدام می شوند. در دوره آموزشی طولانی خود عمیقا با ایدئولوژی جمهوری اسلامی آشنا می شوند.
امیر فرشاد ابراهیمی یکی از این بسیجی های جوان بود. او مدتهاست که بسیج را ترک کرده و از کشور گریخته است.
او این دوره آموزشی را "شستشوی مغزی" می خواند.
"آنها هر شب و یا هر هفته به مسجد می روند. آنقدر که واقعا باور می کنند معترضان و حامیان اپوزوسیون مخالف پیامبر و محارب هستند. یعنی خونشان باید ریخته شود و کشته شوند."
او می گوید بسیجی ها قبل از سرکوب تظاهرکنندگان وضو می گیرند.
روشن است که بسیج سالهاست برای برخورد با ناآرامی های داخلی آماده می شود. این نقش بسیج با آنچه در گذشته و در خطوط مقدم جنگ ایران و عراق ایفا کردند متفاوت است.
امیر فرشاد ابراهیمی می گوید بسیجی ها نقش اخیر را با هیجان پذیرفته اند.
"احتیاجی نیست که به آنها گفته شود چه کنند. وقتی به آنها باتوم و یا اسلحه داده می شود، روشن است که چه باید بکنند."
"انگار یک گرگی را بین یک گله گوسفند رها کنی."
اما به گفته امیرفرشاد ابراهیمی برخی بسیجی ها دچار تردید شده اند.
او می گوید حدود 10 تا 20 تلفن یا ایمیل از همکاران پیشین خود دریافت کرده که می خواهند بدانند چه کنند.
"وضعیت پیچیده"
او می گوید: "برخی از آنها دچار ریزش شده اند."
"نمی دانم چند نفر هستند. اما مطمئن هستم که خیلی از آنها از اتفاقات جاری خشنود نیستند."
"اما سایرین همچنان سرسختانه حامی انقلابشان هستند، اسلحه برداشته و مردم را سرکوب می کنند. آنها حتی به زخمی ها هم رحم نمی کنند."
"حتی زندانیان را شکنجه می کنند. وضعیت بسیار پیچیده ای است."
"این بسیجی ها بخشی از ملت هستند و به تدریج خواهند دید که مردم خیابان همسایه ها و فرزندانشان هستند. نباید انتظار داشت که به مسئولین وفادار بمانند."
"من شنیده ام که خیلی از بسیجی ها بخصوص فرماندهانشان وقتی به منزل می روند با بچه ها و همسرانشان مشکل دارند. آنها می پرسند: "چرا مردم را می کشید؟""
ایدئولوژی آتشین
بسیجی ها ایدئولوگ های مخلوطی هستند. برخی بدنبال پول، برخی قدرت و برخی هم از خشونت لذت می برند.
اما بسیاری از آنها هم اعتقادی واقعی دارند.
برخی که اخیرا مصاحبه شده اند گفته اند معتقدند برای بهبود زندگی بشر فعالیت می کنند: "ما می خواهیم جهان را تغییر دهیم، جهان و همه مردم را از استبداد نجات دهیم و تنها در مسیر خدا قرار گیریم."
این ایدئولوژی هم نقطه قدرت و هم نقطه ضعف بسیج است.
با ادامه درگیری و کشمکش با اپوزوسیون شک و تردید هم بنظر می رسد به تدریج ظاهر می شود.
نقطه عطف پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 هنگامی بود که ارتش دست از حمایت از شاه کشید.
حاکمان جمهوری اسلامی به منظور جلوگیری از تکرار چنین سقوطی زحمات زیادی برای ایجاد یک کادر وفادار متشکل از بسیج و سپاه کشیدند.
اما با جوش و خروش کشور حتی وفاداری چنین نیروهایی زیر سوال ممکن است برود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر