سرخط خبرهای پیک ایران

۱۳۸۸/۵/۲۵

شاه کلید زندان زنان در دست زنان کابینه احمدی نژاد


خلاصه:
در اقدامی هماهنگ و شگرف، پیش از انتخابات آجرلو پالیزدار را به مجلس می آورد، اطلاعاتی در اختیارش قرار می دهد . پالیزدار برای بدنامی هاشمی و ناطق سنگ تمام می گذارد، سپس آجرلو تحت فشار قرار می گیرد، احمدی نژاد در تلوزیون همان حرف های پالیزدار را تکرار می کند، رییس جمهور می شود وآجرلو را به عنوان وزیر رفاه به مجلس معرفی می کند با عنوان اینکه می خواهد به نقش برابر زنان در کابینه بها داده باشد. کدام بها دادن؟

مسیح علی نژاد:

شبکه جنبش راه سبز (جرس): اهالی جنبش زنان ایران، زخم برتن، کماکان در پستوهای قضایی می دوند تا یک گام به حقوق برابر با مردان سرزمین شان نزدیک شوند. زنان بزرگ ایران که دنیا آنان را به نام و نشان علمی و آزادی خواهی شان می شناسد، از گردونه تصمیم گیری حذف می شوند تا اینک سه زن بی نام و نشان، برای نشستن بر صندلی های تصمیم ساز کشور به صف شوند.

فاطمه آجرلو، مرضیه وحید دستجردی و زنی دیگر که احمدی نژاد وعده به اعلام نامش در روزهای دیگر داده است، سه زنی خواهند بود که می باید نامشان برای شکستن حصار مردانه کابینه دولت جمهوری اسلامی ایران این روزها چون سند افتخار برپیشانی دولت حک می شد و جامعه رنج کشیده زنان ایرانی با دیدن نماد خویش در بدنه هیات وزرای دولت جانی دوباره می گرفت. اما فارغ از رنجی که بخش هایی از ملت ایران از روی کار آمدن دولت دروغ می برد و کشته شدن و زندانی دادن و تجاوز کردن به زندانیان و تهدید شهروندان را راه پردردی برای افتتاح یک دولت می دانند، باید رفتارهای بعدی احمدی نژاد را تحلیل کرد. کما اینکه در یک دوره، فرمان حضور زنان در استادیوم را صادر می کند و توپ عدم اجرای آن را به زمین حوزه و رهبری می اندازد و اینبار نیز چه بسا با مخالفت حوزه یا بخش های سنتی تر به دنبال خریدن همان محبوبیت از دست رفته خود باشد.
اگر چه احمدی نژاد همانند کولی سرگذر که هر بار سرخ آب سفید آب کرد و با عشوه های ناشیانه محله را ویرانه ساخت و همه را آلوده کرد و بیماری لا علاجی دامنگیر اهالی آن محله شد اما در نهایت، به این نتیجه رسید که باید به خانه و اصل خویش بازگردد و بیش از این رسوایی و بیماری به بار نیاورد می توان او را بخشید و به فردای پاک تری امید وار بود. اما ای دولت مثال آن کولی پشیمان نشده است که مدام عشوه های ناشیانه پیشه می کند ، شهر را به بلوا کشانده است و همه را آلوده کرده است صورت کشور را پر از لکه های یک بیماری سخت کرده است و چشم همه را به دنبال یک محله بدنام کشانده است و ظاهرا خیال توبه هم ندارد. نمایش هایی هم برای خوش سیمایی خویش اجرا می کند اما دل کسی را نمی برد جز دل همان حلقه محدودی که دست و دلشان در برابر صورت سرخ آب و سفید آب شده این دولت سست می شود ورنه در قاموس کسی که برادری معنا ندارد برابری چه جایگاهی می تواند داشته باشد؟ کسانی که زنان دربند را حتی لحظه ای به چشم خواهران خود ندیده اند و برای اذیت و آزاهای جنسی شان در زندان ، دل نگران نشده اند، چگونه ممکن است در پاسداشت دفاع از حقوق برابر زنان، کلید کابینه را به دست سه زن داده باشند. این کلیدی که احمدی نژاد به دست زنان محافظه کار هوادارش داده است، شاه کلید زندان زنان است. چرا که هم به او و هم به باقی مردان اصولگرا ثابت شده است که به وسیله زنان، آسان تر می شود زنان پیشرو و آزادی خواه ایران را محدود و دربند کرد. یعنی هم می توان ویترین زنانه کابینه را روی سر مدافعان برابری حقوق زن و مرد زد و فخرش را به دنیا فروخت و هم می توان با دیدگاههای بسته همین زنان روی سر مطالبات زنان آزادیخواه ایران زد. چه کسانی بهتر از خود زنان می توانند در مقابل آنچه زیاده خواهی های زنان ایران تعبیر می شود، بایستند؟

خوب یادم هست که در روزهای انتخابات ریاست جمهوری نهم، در خبرگزاری ایلنا با یکی از زنان مجلس هفتم مصاحبه ای کرده بودیم که تایید می کرد با آمدن احمدی نژاد باید آسانسورها هم زنانه و مردانه شوند. آن مصاحبه هم مثل باقی حرف های بی تدبیر و فی البداهه ای که این جریان مدام فکر نکرده بر زبان جاری می سازد و بعد تکذیب می کند، در خبرگزاری ایلنا تکذیب شد. فاطمه آجرلو در مقایسه با سایر زنان مجلس هفتم، عقل کل می نمود و به تعبیر خودش ما خبرنگاران پارلمانی از ساده دلی بقیه نمایندگان زن برای بنگاههای خبرپراکنی مان بهره می جستیم.

یک روز، مهمان خط و نشان های آجرلو بودم که می گفت : اینکه ما به نقل از عشرت شایق نوشتیم، زنان روسپی باید اعدام شوند، یا اینکه به نقل از نیره اخوان نوشتیم که ازدواج مجدد حق مردان است، شیطنت و خبیثی ما خبرنگاران را ثابت می کند. از آجرلو پرسیدم حالا بدون خباثت می پرسم و شما دیدگاه واقعی تان را در مورد همان روسپی ها برای روشنگری خودم بگویید، من هم نمی نویسم. آیا می توانند زنده باشند و شما هم به عنوان نماینده زن با آنها در یک جامعه زندگی کنید؟ هیچ نگفت. گفتم بدون خباثت می پرسم ددیگاه واقعی شما در مورد دختران نیمه حجابی که در ادارات در کنار مردان در یک اتاق کار می کنند، چیست آیا موافق این اختلاط هستید؟ شما نظر واقعی تان را برای روشن شدن ما بگویید. امروز که دیدم سرکار خانم به عنوان وزیر رفاه معرفی شده اند یاد تحلیل های ایشان افتادم که باور داشت نباید به جنجال خبری تبدیل اش کرد و باید کار زیربنایی انجام داد. می گفت: « بی حجابی همان زنان در محل کار و تفاوت قایل نشدن میان محل کار و کافی شاپ، سرانجامش همان روسپیگری است، برای همین است که ما تا نسبت به جدایی زنان و مردان در محل کار و ادارات حرف می زنیم خبرنگاران سریع می روند جنجال خبری درست می کنند و ما از اصل می مانیم». در مورد اعدام روسپی ها حرف عشرت شایق را اصلا رد نکرد و گفت هیاهوی خبری اش را اما نمی پسندم.

آجرلو بعد ها همصدا با سایر زنان در همان مجلسی که یکی یکی طرح و لایحه و پیشنهاد برای محدود شدن حقوق زنان به صحن و کمیسیون می آمد، جلو دار بود. ابتدا را ه پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان که حاصل تلاش زنان اصلاح طلب مجلس ششم بود را بستند. روز دیگر در همان مجلس برای کاهش سهمیه زنان در دانشگاه ها خیز برداشتند. یعنی زنان با همان حقوق نا برابر به سهمی نه تنها برابر بلکه بیشتر در دانشگاهها دست پیدا کردند اما زنان مجلس برای محدود کردن سهمی که با تلاش خود دختران به دست آمده بود سنگ تمام گذاشته بودند. سپس روز دیگر بحث کاهش ساعات کاری زنان را در مجلس شان پی گرفتند تا زنان را از اجتماع به خانه بکشانند. روز بعد گفتند برای رفاه حال خانم هایی که در اداره مخابرات کار می کنند می توان امکانات کار را به منزل شخصی شان منتقل ساخت تا در خانه کار کنند. روزهای دیگر هم که جنبش زنان را خون به دل کردند و بسار هم شنیدند که ازدواج مجدد مردان بدون اجازه زنان لکه ننگی بر دامن زنان مجلس خواهد بود اگر در مجلس باشند و در برابر این تبصره سکوت کنند. خلاصه از همین مجلس زنانه برای محدود کردن زنان چه نقشه ها که نکشیدند. در باور نمی گنجید. درست عین صحبت های زن دیگری که مدافع احمدی نژاد است اما از مقام یک زن به احمدی نژاد تشر می زند که چرا باید از میان این همه مردان، زن را به کابینه راه دهند؟ اینها زنانی هستند که احمدی نژاد را حمایت می کنند و احمدی نژاد نیز آنان را قدردان است.

بر اساس لیست سوابق فعالیتی فاطمه آجرلو که توسط دولت اعلام شده است به وضوح قید شده است که سرکار خانم، پیش از نمایندگی مجلس جز فعالیت در بسیج و سپاه، هیچ نقش مدیرتی نداشته است که بتوان او را نقد کرد اما در دوره نمایندگی هم چند کار بزرگ انجام داده است که از جمله آن معرفی پالیزدار به کمیسیون های مجلس بوده است که پالیزدار هم درست علیه همان دو نفری که احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی اش از آنها به عنوان مفسدان اقتصادی نام برده بود، افشاگری کرده بود. هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری. آجرلو اگرچه آن روزها چندین ساعت به همراه همسرش در مورد چرایی معرفی پالیزدار بازجویی شده بود اما امروز مورد مهرورزی مضاعف احمدی نژاد، بزرگترین مخالف هاشمی و ناطق قرار گرفت وقرار است وزیر شود.

روند عجیبی است اما واقیعیت دارد. یعنی به آسانی می توان دید که نشانی از عقلای محافظه کار در حلقه همین زنان برگزیده احمدی نژاد نیست اما هماهنگ چرا . تا این اندازه که در اقدامی هماهنگ و شگرف، پیش از انتخابات آجرلو پالیزدار را به مجلس می آورد، اطلاعاتی در اختیارش قرار می دهد . پالیزدار برای بدنامی هاشمی و ناطق سنگ تمام می گذارد، سپس آجرلو تحت فشار قرار می گیرد، احمدی نژاد در تلوزیون همان حرف های پالیزدار را تکرار می کند، رییس جمهور می شود وآجرلو را به عنوان وزیر رفاه به مجلس معرفی می کند با عنوان اینکه می خواهد به نقش برابر زنان در کابینه بها داده باشد. کدام بها دادن؟ برای بها دادن به زنان، بی شک برگزیدن مرد یا زن آنقدرها مهم نیست که کارآمدی و استقلال رای آنها مهم است. احمدی نژاد البته صریح و بی پرده در مصاحبه زنده با تلویزیون اعلام می کند که مهمترین عامل انتخاب وزرا را همسویی و هماهنگی با رییس جمهور می داند و ظاهرا سابقه زلزله های مکرری که در کابینه قبلی اش رخ داده است و هر ماه یکی را برکنار می کرد او را به این نتیجه رسانده است که زنان ، منفعل تر، مطيع تر و فرمابردارتر و به تعبیر خودشان، هماهنگ تر خواهند بود.

شاید بخش های سنتی جامعه زنان ایرانی، رگه هایی از باور و نوع پوشش خود را دو در شمایل دو یا سه زن برگزیده احمدی نژاد ببینند اما زنان سنتی، روستایی و شهرستانی در بساری از موارد نمی دانند که این زنان در مجلس نه تنها باوری برای برابری دیه آنان با شوهرانشان ندارند و بلکه ازدواج مجدد شوهرانشان را هم مانع نمی شوند و حضور دخترانشان در دانشگاه و محیط های برابر کاری را هم محدود می کنند. به همین سادگی. و موارد دیگری که شاید مادران و زنان نسل گذشته بستری برای آگاه شدن از حقوق واقعی خود نیافته اند. آنها فقط دیده اند که همه مردان احمدی نژاد یکی یکی از کابینه دولت به بیرون پرتاب شده اند اینک زنان جای آنها می نشینند اما زنان احمدی نژاد، نماد و نماینده واقعی تمام زنان ایران نیستند و اگرچه برای خریدن آبرو و فخر معرفی شده اند، اما کسیت که نداند بیشتر برای بردن آبروی زنان ایران به کابینه آورده شده اند.

منبع راه سبز

هیچ نظری موجود نیست: