سینه زدن زیر علم روباه پیرهاشمی رفسنجانی یا مبارزه در زمین دشمن؟
رضا شاهینیبنظر میرسد جنبش مدنی ایران به منظور کم کردن هزینه مبارزه ، این بار تصمیم گرفته مبارزه مسالمت آمیز خود را در زمین دشمنیعنی راهپیمایی روز قدس ادامه دهد. تقریبا بر هیچ ناظر سیاسی پوشیده نیست سمت و سوی جنبش مدنی ایران چیزی جز انحلال رژیمولایت فقیه و بر قراری یک حکومت دمکراتیک عرفی یا سکولار که در آن هم حقوق ملت رعایت شود و هم حرمت دین حفظ گرددنیست.
در این میان همگان واقف هستیم که جهت رسیدن به چنین نظام مردم سالاری باید از سد رژیم اسلامی عبور کنیم. کم کردن هزینه مبارزه به مشارکت بیشتر توده مردم منجر خواهد شد. در پی سرکوب شدید اعتراضات ، مردم از طریق شعارهای الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور بر پشت بامها جنبش را زنده نگه داشته اند. موسوی و کروبی تقریبا بطور ناخواسته در مسیر جنبشی قرار گرفته اند که عمیقا با آنچه آقای خمینی در ۳۰ سال پیش بنا نهاد در تضاد است.
در این میان قضیه رفسنجانی از چند جهت قابل توجه است.
۱-رفسنجانی تا کنون رسما نتیجه انتخابات را نپذیرفته و از طرف دیگر نیز سرکوب و خشونت رژیم را محکوم نکرده است.
۲-این موضع گیری بینابین سبب شده تا دو طرف درگیری یعنی مردم و رژیم خامنهای هر کدام به زعم خود از رفسنجانی انتظاراتی داشته باشند.
۳-مردم توقع دارند رفسنجانی با موضع گیری قاطع بر ضد رژیم خامنهای گذشته ننگین و خونبار خود را نزد وجدان ملی جبران کند و با توجه به آمادگی روحی جنبش مدنی برای بخشش هر آنکه به مردم میپیوندد قلم عفو بر گذشته سیاه او بکشند.
۴-از سوی دیگر رژیم خامنهای انتظار دارد رفسنجانی بصورت کژ دار و مریز و دو پهلو سر انجام با کوسه سفیدی(ریش سفیدی) همچون ترمزی در مسیر جنبش عمل کرده و در نهایت رژیم سر کوبگر ولایت فقیه را از این مهلکه نجات دهد. نباید از یاد برد که در جریان رسوایی قتلهای زنجیرهای رفسنجانی بر همین منوال گفت" فتیله را پایین بکشید".
۵- از انجایکه اعتماد به این روباه پیر چندان آسان نیست، شاید باید گفت "عاقبت گرگ زاده گرگ شود". به نظر نمیرسد رفسنجانی در این موقع حساس جانب ملت را بگیرد. بنا بر این بایستی حضور گسترده در مراسم روز قدس را تنها به عنوان فرصتی جهت ادامه مبارزه مدنی در زمین دشمن تلقی کرد. خوشبختانه این جنبش به چنان بلوغ سیاسی و دور اندیشی خرد مندانه رسیده است که میداند چه تاکتیکهایی را در راه رسیدن به هدف در پیش گیرد.
آقای رفسنجانی، حتما شاهد بودید که پس از خطبه ۲۶ تیر ماه که تا حدودی شما جانب حقوق ملت را گرفتید، چگونه این مردم قدر شناس از شما سپاسگزار بودند. شما در اظهار نظر بعدی به نحوی وفاداری خود را به خامنهای ابراز داشتید و این امر سبب فاصله گرفتن از مردم گردید. باند خامنهای -احمدینژاد در صدد است تا در فرصتی مناسب شما را برای همیشه از صحنه حذف کند. امروز دیگر اتخاذ موضع بینا بین و سیاست یکی به نعل یکی به میخ جواب نمیدهد. شما میتوانید همانند موسوی و کروبی بجای تکیه بر ستون خونین ولایت، جانب ملت را گرفته و آینده خاندان هاشمی را تضمین کنید.نگاهی به دادگاه فرمایشی چهارم نشان میدهد که چگونه آنها حتا فرزند و برادر زاده شما را نشانه گرفته اند. آیا شایسته نیست بجای حمایت از دستگاه استبدادی ولایت فقیه دست کم در فکر نجات خاندان خود باشید. از ما گفتن از شما نشنیدن!
. تا دیر نشده بجنبید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر