نامه ای سرگشاده به آقای هاشمی رفسنجانی
با سلام
آقا ی رفسنجانی تلاش شما برای بازگشت آب رفته به جوی و آبروی رفته از نظام جمهوری اسلامی را درک می کنم و به نیکی می دانمکه شما نیز فرزندی از فرزندان این نظام هستید. بارها خود را جای شما گذاشته ام تا بدانم اگر من به جای شما بودم، در برابر مشکلپیش آمده چگونه عمل می کردم. شما کسی که از نخستین روزهای پیروزی انقلاب در کنار و یاور آیت الله خمینی بودید و پس ازمرگشان هم برای حفظ نظام علی خامنه ای را برای نشاندن بر تخت ولایت یاری کردید. نمی خواهید و نمی توانید باور کنید که درختیکه آبش دادید و سالها از عمر خویش را کود کردید و به پایش ریختید، امروز در حال بلعیدن فرزندان خویش است. باورتان نمی شود کهاین گیاه آدمخواری که پرورده اید حاصل عمر و دست شما نیز هست. در دادگاه چهارم دیدیم که نرمک نرمک نام فرزندانتان را به میانآورده اند تا زمینه را آماده کنند برای دراز کردن محسن در همان قبری که اصلاحطلبان را خوابانده بودند. پس از محسن و فائضه هملابد نوبت خود شما و یا همسر محترمتان است تا پای سخنان گهر بار بازجویان محترم بنشینید. من امروز به وضوح روزی را می بینمکه فرزندان شما نیز در همان دادگاه بر علیه هاشمی رفسنجانی اعتراف کنند و بگویند که پدرشان قصد برانداختن ولی فقیه را داشتهاست. آقای رفسنجانی اینها پلها را پشت سرشان یکی یکی خراب کرده اند تا بدینجا رسیده اند و راه بازگشتی برای خود نگذاشته اند. اگرگناه کشتن دهها نفر را بر عهده کسی بگذارند با شکنجه و تجاوز به زنان و مردان این سرزمین چه خواهند کرد. با شکنجه و وادارکردن دهها فرزند اصلاحگر این نظام به اعتراف بر علیه خویش چه خواهند کرد. آقای رفسنجانی همانگونه که من خود را جای شمانهادم ، شما نیز برای درک موضوع باید خود را به جای کودتا گران نهید. آنها کودتا نکرده اند تا با گفته و نصیحت شما از راه رفته بازگردند. از شما می پرسم برای آنها چاره ای برای بازگشت بی هزینه مانده است؟ آیا آنها حاضرند به عقب برگردند و حکومت را باهمینها که شکنجه کرده اند سهیم شوند؟ آیا کسانی که شکنجه شده اند و غرورشان را با وادار کردنشان به اعتراف ساختگی شکسته اند، باز حاضرند با چنین کسانی کار و زندگی کنند؟ آقای رفسنجانی عقب نشینی و کوتاه آمدن در مقابل این جانیان نه تنها آنها را به عقبنشینی و رعایت انصاف تشویق نکرده است بلکه آنها جری تر از پیش شده اند. پس قبل از آنکه در دادگاه ساختگی فردا به جایحجاریان بتشینید، قبل از آنکه غرور و شخصیت شما را خرد کنند. خود پیشگام شوید و غرور و شخصیت خود را قبل از آنکه به اجبارباشد ، با اراده خویش نشان دهید. در واقع چاره نمانده است به جز مقاومت در برابر سرنوشتی که برای من و شما و ایران رقم زده اند. راه بازگشتی نیست و پلی باقی نمانده است. آقای کروبی می داند من چه می گویم و به همین دلیل است که سکوت نمی کند. آقای کروبیمی داند آن بالا چه خبر است و می داند با چه دد و دیوهایی طرف است و به همین دلیل است که سکوت نکرده است. او می داند کهسکوت او نه تنها باعث عقب نشینی کودتاگران نخواهد شد بلکه آنها را جریتر از پیش خواهد کرد. آقای رفسنجانی خنده تمسخر آمیز رئیس جمهورمنتصب کودتا در روز معرفی قاضی القضات را همه دیدند، خنده ای که هزاران حرف و جنایت نگفته در خود نهان داشت، اما شما در پاسخ با لبخندی از سر اجبار پاسخش دادید. چه اجباری در کار شماست که لبخند تحویل قاتل خود و فرزندانتان می دهید؟ او شما را چه راست و چه دروغ سر مهره و علمدار حوادث اخیر معرفی کرده است و در این مدت نشان داده است که تا نیشش را را نزند ول کن شما نیست. برای مردم نه! برای خود و خانواده خود کاری کنید، کارستان!
وبلاگ انتخابات ریاست جمهوری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر